مادر شهید علی غلامی:
تا ایران امثال پسر من را دارد اجازه نمی دهیم هر اجنبی برای خاک ما تصمیم بگیرد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
@parastohae_ashegh313
✨جستجوگران نور✨
📍معجزه زیارت عاشورا
وسط میدان مین بودیم،اینجا را بارها گشته بودیم اما امروز حس دیگری داشتم..
گفتم:«بچهها امروز بیشتر دقت کنید،مثل اینکه قراره خبری بشه»یکی از بچهها به شوخی گفت:«الله اکبر!لشکر ما هم میخواد شهید بده،هرکس شهید شد شفاعت یادش نره» هم شوخی بود و هم باعث رفع خستگی و خندهی بچهها شد،بعداز چند ساعت یکی از بچهها من را صدا کرد.به طرفش رفتم تکههای لباس از زیر خاک بیرون بود شروع به کندن زمین کردیم
پیکر شهید را از زیر خاک درآوردیم🌈
واقعا غمانگیز است وقتی به شهیدی برسی که مدرک هویتی ندارد😔
یک پای شهید هم نبود به دنبال پلاک و پای شهید در ممیدان مین شروع به جستجو کردیم اما هیچ اثری پیدا نکردیم
نذر کردیم هرجا پلاک پیدا شد،یک زیارت عاشورا بخوانیم🤲🤲
یکی از بچهها گفت یکی هم برای پیدا شدن پایش بخوانیم
یکی از بچهها به شوخی گفت شانس آوردیم که پا و ی پلاک هست وگرنه باید مفاتیح را دوره میکردیم
چند دقیقه بعد پای شهید پیدا شد توی پوتین بود و از مچ قطع شده بود،همانجا نشستم و زیارت عاشورا خواندم
تا غروب هرچه گشتیم پلاک پیدا نشد،به مقر برگشتیم....
همان کسی که خیلی شوخی میکرد،آمد داخل چادر و گفت:زیارت عاشورای دوم را هم بخوان هویت شهید روی زبانهی پوتین کاملا نوشته شده بود
همانجا خواندم:«السلام علیک یا اباعبداله...»
#صلیاللهعلیکیااباعبداله💔
#تفحـــــــصشہــــــــــدا🕊
@parastohae_ashegh313
💠 #عاقبت شوم
🔸 امام باقر علیه السلام:
سه خصلت است که باعث می شود انسان بد عاقبت شود:
1️⃣ ظلم به دیگران،
2️⃣ بریدن از خویشاوندان
3️⃣ و قسم دروغ که جنگ با خداست.
📚بحار/ج 75/ص 174
✍🏼 برخی خصلتها، باعث میشود که انسان بد ذات شود و شخصیت انسان را تغییر می دهد. این امور، قابلیت هدایت را در او از بین می برد.
@parastohae_ashegh313
دفترچه سفید
دفترچهی کوچکی همیشه همراهش بود. بعضی وقتها با عجله از جیبش در میآورد و علامتی در یکی از صفحات میگذاشت. میگفت: «اشتباهاتم رو توی این دفتر علامت میزنم». برایم عجیب بود که محمدرضا – اسوهی تقوا و اخلاق بچهها– آنقدر گناه داشته باشد که برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد.
چند روز قبل از شهادتش به طور اتفاقی دفترچهاش را نگاه کردم. خوب که ورق زدم دیدم بیشترِ صفحاتِ دفتر، مثل قلبِ محمدرضا سفیدِ سفید است.
شهید محمدرضا ایستان
مجموعه رسم خوبان، کتــاب مبارزه با نفس، ص 36
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
از خود حساب بكشيد پيش از آن كه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن كنيد پيش از آنكه آنها را بسنجند و براى روز قيامت خويشتن را آماده سازيد.
وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج16، ص 99
••••🕊|@parastohae_ashegh313
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤ #عاشقانه_دو_مدافع❤
#قسمت_بیست_ششم
_داشتم میخوابیدم کہ اردلان در اتاق وزد و اومد داخل...
برق و روشـݧ کرد و گفت:
خواهر گلم ساعت ۱۰ از کے تا حالا تو انقدر زود میخوابے❓
نمیخواے داداشتو ببینے باهاش حرف بزنے❓حالشو بپرسے❓مثلا تازه اومدمااااا
درازکشیده بودم بلند شدم رو تخت نشستم و باخنده گفتم:
داداش خلِ کچلم ماماݧ بهت یاد نداده وقتے یہ نفر میخواد بخوابہ یا داره استراحت میکنہ مزاحمش نشے❓😂
_اردلان اخم کرد و برگشت کہ بره
باسرعت از رو تخت بلند شدم و بازوش و گرفتم
کجااااااا لوس ماما❓
_اخماش بیشتر رفت تو هم و گفت میرم شما استراحت کنے....لوسم خودتے
همونطور کہ میکشوندمش سمت تختم گفتم خوب حالا قهر نکـݧ بیا بشیـݧ ببینم چیکار داشتے
اردلان نشست رو تختم
مـݧ هم رو صندلے روبروش دستم گذاشتم زیر چونم و گفتم
به به داداش اردلاݧ حموم لازم بودیااااا
ترو خدا زود بزود برو حموم
اینطورے پیش برے کسے بهت زݧ نمیده هااااااا
خندید و گفت:
_تو بہ فکر خودت باش یواش یواش بوے ترشیدگیت داره در میاد.
همہ از خداشونہ مـݧ دامادشوݧ بشم حیف کہ مـݧ قصد ازدواج ندارم
دوتایے زدیم زیر خنده.
ماماݧ در اتاق و باز کرد و با یہ سینے شربت و بیسکوییت وارد شد بہ بہ خواهر برادر باهم خلوت کردید
راستے اسماء با،بابات حرف زدم بہ مادر اقاے سجادے هم گفتم براے فردا مشکلے نیست
جلوے اردلاݧ خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ
اردلاݧ خندید و گفت:
خوبہ دیگہ اسماء خانوم مـݧ باید از ماماݧ میشنیدم❓
_سرم همونطور پاییـݧ و گفتم آخہ داداش یدفہ اے شد بعدشم هنوز کہ خبرے نیست...
ماماݧ لیواݧ شربت و یہ بیسکوییت داد دست اردلاݧ و گفت بخور جوݧ بگیرے ببیـݧ چہ لاغر شدے
چپ چپ بہ ماماݧ نگاه کردم و گفتم:
ماماݧ مـݧ احتیاج ندارم بخورم جوݧ بگیرم❓
اردلاݧ بادست زد پشتم و گفت:
آخ آخ حســـــودے❓
ماماݧ هم لیواݧ شربت و داد دستم و گفت بیا تو هم بخور جوݧ بگیرے
لیواݧ و ازش گرفتم و گفتم پس بیسکوییتش کو بلند شد و همونطور کہ از اتاق میرفت بیروݧ گفت
واااااااا بچہ شدے اسماء❓خودت بردار دیگہ
حرصم گرفتہ بود لیواݧ شربت گذاشتم تو سینے و بہ اردلاݧ کہ داشت میخندید دهـݧ کجے کردم
اردلاݧ شربت و تا تہ خورد و گفت:آخیش چہ چسبید...
_بعد دستش و گذاشت رو شونم و گفت:اسماء میخوام باهات جدے حرف بزنم
سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم
اردلاݧ آهے کشید و شروع کرد:
سہ سال پیش اونقدرے کہ الاݧ برام عزیزے، عزیز نبودے
اسماء حجابتو دوست نداشتم نوع تیپ زدنات، دوستات،بیروݧ رفتنات و.....
همیشہ متفاوت بودے با کل خوانواده
اینکہ بگم همه چیت بد بود و دوست نداشتما ݧ بالاخره خواهرم بودے
چند بار بہ ماماݧ و بابا شکایتت و کردم اما اونا اجازه ے دخالت و بهم ندادݧ براے همیـݧ منم کارے بهت نداشتم
_تا وقتے کہ اوݧ اتفاق برات افتاد،نمیدونم چے باعث شده بود کہ خواهر همیشہ شیطوݧ و درس خوݧ مـݧ گوشہ گیر بشہ و با هیچ کسے حرف نزنہ،دنبالشم نیستم چوݧ هرچے کہ بود باعث شد تو اینے بشے کہ الاݧ هستے،اسماء وقتے تورو،تو اوݧ وضعیت میدیدم داغوݧ میشدم
کلے برات نذرو نیاز کردم کہ خوب بشے، حضرت زهرا رو قسم دادم کہ بہ خواهرم کمک کـݧ،اشک ریختم ،زجہ زدم و....
روزے کہ چادرے شدے
_فهمیدم کہ حضرت زهرا جوابمو داده
دیگہ خیالم از بابتت راحت شد فهمیدم کہ راهت رو درست انتخاب کردے.
وقتے ماماݧ بهم قضیہ ے خواستگارے و گفت:خیلے خوشحال شدم و میدونستم کہ تو اونقدر بزرگ شدے کہ تونستے تصمیم بگیرے
_همچنیـݧ مشتاق شدم ببینم کیہ کہ خواهر ما بیـݧ ایـݧ همہ آدم اجازہ داده بیاد براے خواستگارے....
خندیدمو گفتم:
یکے مث خودت
مثل من❓خوب پس قبول کن دیگه..
خندیدمو گفتم:
ارہ تسبیحش همیشہ دستش دکمہ هاے پیرهنشو تا آخر میبنده سر وتهش بزنے تو بسیج دانشگاس
وقتے هم کہ با آدم حرف میزنہ زمینو نگاه میکنہ
اهاݧ راستے ریشم داره برادریہ براے خودش هههههه...
دستشو گذاشت روشونم گفت خستہ نباشے،یکم از اخلاقش بگوووو
_إ اردلاݧ پاشووو برو میخوام بخوابم خستم
إ اسماء مـݧ هنوز کلے حرف دارم حرفاے اصلیم موند....
ادامه دارد
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگرےشهدایے 📹
♥️ خاطره ای از #شهیدهمدانے از زبان سردار #شهیدحاجقاسمسلیمانے
#سرداردلها
#حبیبحرم
💠 یاد وخاطره همه شیر مردان غافله عشق جاودان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
.
#تلنگر🌱
برای غم هایت
نماز هست...
برای دردهایت
قرآن هست....
برای دلتنگیات
استغفار هست....
برای آرزوهای آیندهات
دعا هست...
و برای تمام چیزهایی که در دنیا از دست دادهای
بهشت هست....
سید مرتضی حسینی
التماس دعای فرج 🙏💐
#شبتونسرشارازآرامش☘
#الهم_عجل_لولیک_الفرج🕊
@parastohae_ashegh313
`☀️🕊"
#شهداواهلبیتع
#شهیدمحمدخداوردے:
حضرت امام علی علیهالسلام به فرزندش میگوید:
✴️ بدان ڪه تو برای آخرت آفریدهشده ای نه برای دنیا، نه برای نیستی، بلڪه برای زندگانی و تو در سرای موقت و در راه رفتن به سوی آخرت هستی و در مسیر مرگ هستی، پس بترس از اینڪه مرگ تو را دریابد و تو درحال گناه باشی.
📥منبع : #نویدشاهد
#سلامصبحتونعلوے
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
─┅═ೋ❅🧡❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅🧡❅ೋ═┅─
#قسمت120
تسبيحات
امير سپهرنژاد
چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده مي شد. ما نمي دانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم! بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم! با ياري خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم. وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آنجا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
🌈🌈🌈🌈
نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم. باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود. تسبيحات حضرت زهرا3 گره بسياري از مشكات ما را گشود. بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما مي ترسد. مــا بايد تا مي توانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حمات دشمن گرفته شود.
@parastohae_ashegh313
✨﷽✨
🔴 از روی نماز نمی شود فهمید...
🔰شهید مطهری
اگر ربا را ميخوريم، نماز را هم با نافله هايش ميخوانيم، اگر خيانت به امانت مردم ميکنيم ولي زيارت عاشورايمان هم ترک نميشود، ميفهميم که اينها عبادت نيست، روي عادت است.
❤️از امام روايت شده است:
لاتَنْظُروا الي طولِ رُکوعِ الرَّجُلِ وَ سُجودِهِ
هيچ وقت به طول دادن رکوع و سجود شخص نگاه نکنيد؛ يعني رکوع هاي طولاني وسجودهاي طولاني شما را گول نزند، ممکن است اين از روي عادت باشد و اگر ترک کند وحشت کند.
اگر ميخواهيد بفهميد اين شخص چگونه آدمي است، در راستي ها و امانتها امتحانش کنيد چون امين بودن عادت بردار نيست، راست گفتن عادت بردار نيست مانند نماز خواندن.
📚اسلام و نیاز ها جلد 1 صفحه 211
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
داشتم فکر می کردم اگر شهید مصطفی صدرزاده امروز بود، چه طور از وطنش دفاع می کرد!؟
شک ندارم او و امثال او بهترین تصمیم را در زمان درست می گرفتند و بهترین مدافعان انقلاب و ولایت بودند...
در همین افکار بودم که با خودم گفتم نگاهی به وصیت نامه اش بیاندازم، وصیت نامه اش خواندنی است؛ چه جملات زیبایی؛
«خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است...»
اما زیباتر از تناسب این جملات با شرایط امروز، نکته ای دیگر بود که توجهم را جلب کرد!
امروز؛ اول آبان؛ هفتمین سالگرد بسیجی مدافع حرم، سرباز مخلص#امام_زمان(عج)، شهید مصطفی صدرزاده است.
روحت شاد آسیدابراهیم و ممنون از اینکه یادمان کردی...
#لبیک_یا_خامنه_ای #ایران
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
"🖇♥"
#مرامشهدایے
تاڪسی صلواتی
🌹 شهید عارفی همیشه وقتی با ماشین میرفتن خیابون حواسشون به پیاده ها بود.
بارها میشد مسیر خیلی طولانی رو بخاطر رسوندن پیرمرد یا پیرزنی یا مادری با فرزند خردسالش حتی یه جوون میرفتن و آخرش فقط میگفتن صلوات بفرستید...
#شهید_مصطفی_عارفی
#ازشهدابیاموزیم
♥️ ارواح طیبه جمیع شهدا صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپتصویرےشهدایے 📹
🎞 مروری بر زندگی #چهارمینشهیدمحراب؛
#شهیدآیتاللهاشرفےاصفهانے
هدیه به ارواح مطهر همه علما، شهدا #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلی
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
✨جستجوگران نــور✨
📍اذان ملکوتی
✍آخرين روزهاي تابستان 72 بود و دست هاي جستجوگر بچه هاي « تفحص » به دنبال پيكر شهدا مي گشت. مدتي بود كه در منطقه ي عملياتي خيبر به عنوان خادم شهيدان انتخاب شده بوديم و با جان و دل در پي عاشقان ثارالله بوديم.💔
سكوت سراسر جزيره را فرار گرفته بود؛ سكوتي كه روح را دگرگون مي كرد. قبل از وارد شدن به منطقه، تابلويي زيبا نظرمان را جلب كرد:
« با وضو وارد شويد، اين خاك به خون مطهر شهدا آغشته است. » اين جمله درياي سخن بود و معني.
نزديك ظهر بود، بچه ها با كمي آب كه داشتند، تجديد وضو كردند، ولي ناگهان صداي اذان آن هم به صورت دسته جمعي به گوش جانمان نشست. با خودم گفتم: « هنوز كه وقت نماز نيست؛ پس حتماً در اين اذان به ظاهر بي وقت، حكمتي نهفته است. » از اين رو، به طرف صدا كه هر لحظه زيباتر و دلنشين تر مي شد، پيش رفتيم.
ناگهان در كنار نيزارها قايقي ديديم كه لبه ي آن از گل و لاي كنار آب بيرون آمده بود. به سرعت به داخل نيزارها رفتيم و قايق را بيرون كشيديم و سرانجام مؤذنان نا آشنا را يافتيم. درون قايق شكسته كه بر موج هاي آب شناور بود، پيكر 13 تن شهيد گمنام مرا به غبطه واداشت.🕊
راوي : جانباز شهيد علي رضا غلامي
••••🌱|@parastohae_ashegh313
میگفت:
اونی که تو رو با شهدا آشنا میکنه رو هیچوقت رهاش نکن...
شاید مامور باشه از طرف شهدا :)♥️!
#شبتونشهدایی🌱
@parastohae_ashegh313
💠✨💠✨
✨🌹✨
💠✨
✨
#مناجاتشهداباخدا
#شهیدحسینیحیایی
ای خدا، این دلم، جانم، روحم فقط تو را میخواهد. دیگر طاقت ماندن در میان دنیا و دنیائیان را ندارد و میخواهد از وادی پر از گناه و وادی ساده ڪوچ ڪند و در وادی عشق و صفای روحانی فرود آید. ای انسانها روح را الهی ڪنید، از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید.
✨محل تولد تهران به سال 1344،
🌹محل شهادت #شلمچه به سال 1365
#سلامعاشقانشهادتصبحتونحسینی
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مسـتند ملازمـان حـرم 🌸
به روایتـ از مـادر شهـید عبـاس آبـيارے
مروری بر زندگی شهید عباس آبیاری
مادرش می گه که وقتی میخاستم عباس رو شیر بدم یاد حضرت علی اصغر می افتادم
🌻🌻
مادر:از کودکی او را بیمه حضرت عباس کردم
@parastohae_ashegh313
#قسمت121
شهرك المهدي
علي مقدم، حسين جهانبخش
از شروع جنگ يك ماه گذشــت. ابراهيم به همراه حاج حسين و تعدادي از رفقا به شــهرك المهدي در اطراف ســرپل ذهاب رفتند. آنجا سنگرهاي پدافندي را در مقابل دشمن راه اندازي كردند. نماز جماعت صبح تمام شد. ديدم بچه ها دنبال ابراهيم مي گردند! با تعجب پرسيدم: چي شده؟! گفتند: از نيمه شــب تا حالا خبري از ابراهيم نيست! من هم به همراه بچه ها سنگرها و مواضع ديده باني را جستجو كرديم ولي خبري از ابراهيم نبود! ساعتي بعد يكي از بچه هاي ديده بان گفت: از داخل شيار مقابل، چند نفر به اين سمت مي يان! اين شيار درست رو به سمت دشمن بود.
❄️❄️❄️❄️
بافاصله به سنگر ديده باني رفتم و با بچه ها نگاه كرديم. ســيزده عراقي پشت ســر هم در حالي كه دستانشان بســته بود به سمت ما مي آمدند! پشت سر آن ها ابراهيم و يكي ديگر از بچه ها قرار داشت! در حالي كه تعداد زيادي اسلحه و نارنجك و خشاب همراهشان بود. هيچكس باور نمي كرد كه ابراهيم به همراه يك نفر ديگر چنين حماسه اي آفريده باشد!
@parastohae_ashegh313