🌷🕊🍃
#شهـــــادت یعنی؛
زندگی کن، اما فقط #برای_خدا...
اگر شهادت میخواهید زندگی کنید فقط برای خدا...
#شهیدبابک_نوری_هریس🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
#نسال_الله_منازل_الشهدا
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_گمنــــام_سلام🦋
🕊️🕊️🕊️
@parastohae_ashegh313
╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
#قسمت159
دوست
مصطفي هرندي
خون زيادي از پاي من رفته بود. بي حس شــده بــودم. عراقي ها اما مطمئن بودند كه زنده نيستم. حالت عجيبي داشتم. زير لب فقط مي گفتم: يا صاحب الزمان(عج) ادركني. هوا تاريك شده بود. جواني خوش سيما و نوراني بالاي سرم آمد.
چشمانم را به سختي باز كردم. مرا به آرامي بلند كرد. از ميدان مين خارج شــد. در گوشه اي امن مرا روي زمين گذاشت.
🍂🍂🍂🍂🍂
آهسته و آرام. من دردي حس نمي كردم! آن آقا کلی با من صحبت کرد. بعد فرمودند: كسي مي آيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست! لحظاتي بعد ابراهيم آمد. با همان صلابت هميشگي. مرا به دوش گرفت و حركت كرد. آن جمال نوراني ابراهيم را دوست خود معرفي كرد. خوشا به حالش اين ها را ماشاءالله نوشته بود. در دفتر خاطراتش از جبهه گيان غرب. ماشــاءالله سال ها در منطقه حضور داشت.
او از معلمين با اخاص وباتقواي گيــلان غرب بود كــه از روز آغاز جنگ تا روز پاياني جنگ شــجاعانه در جبهه ها و همه عمليات هاحضور داشت. او پس از اتمام جنگ، در سانحه رانندگي به ياران شهيدش پيوست.
🍂@parastohae_ashegh313🍂
#بوقت_عاشقی🍃
#شهیدانه🕊
#نماز_اول_وقت🦋ـ ـ
قَلبمگرفتدرحالوهواۍاینشھرپـرگناه حـالوهَوای جمعشھیدآنمآرزوسـت..
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
#التماس_دعا
#زندگی_به_سبک_شهدا
@parastohae_ashegh313🕊
✨پاداش✨
در طول بیست و هفت سال زندگی مشترک، یک لحظه را به بطالت نگذرانده بود. فرقی نمیکرد ایام تحصیل باشد، شب امتحان یا زمان تعطیلی دانشگاهها؛ همیشه مشغول درس خواندن بود. در مسافرتها هم دست از درس خواندن بر نمیداشت. حتی وقتی رفته بودند ماه عسل، کتابهای درسیاش را برده بود. اساتید اگر میگفتند پنج مسئله از فصل را حل کنید، مسعود شب تا صبح نمیخوابید تا تمام مسئلههای آن فصل را حل کند. همسرش تمام این خاطرهها را به یک جمله کلیدی ختم کرد؛ "تمام وقتش رو برای مملکت گذاشت." اینجا بود که امام خامنهای(حفظهالله) اینطور شهید را توصیف کردند: "شخصیتهای اینجوری یقیناً پیش خدای متعال مراتب بلندی دارند. دلیلش هم، همین شهادت است. چون شهادت و کشته شدن در راه یک آرمان بلند و الهی به وسیله دشمنان این آرمان را به هر کسی نمیدهند. این یک پاداش است. این پاداش را به کسانی میدهند که مستحق این پاداش هستند. این شهادت نشان میدهد که این شخصیت کاری کرده که مستحق این پاداش شده است."
#شهیددکترمسعودعلیمحمدی
دیدار امام خامنهای(حفظهالله) با خانواده شهید دکتر مسعود علیمحمدی 1389/10/30
🌼•••|@parastohae_ashegh313
🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳
☀️امام خامنه ای :
یک کتابی تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دههی ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) می شود؛
گریهی ناخواستهی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریهی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد!
و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم!
ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است،
مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛
اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه،
بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل.
این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است.
وضعیّت اینجوری است.
@parastohae_ashegh313
#معرفی_کتاب
#خاک_های_نرم_کوشک
کتاب خاک های نرم کوشک منتخبی از #خاطرات خانواده و همرزمان شهید #عبدالحسین_برونسی در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است. خاکهای نرم کوشک چهار سال پس از انتشار و متعاقب فرمایشات #مقام_معظم_رهبری در جمع که در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ و با معرفی و تاکید بر شخصیت اوستا عبدالحسین برونسی به مطالعه کتاب خاکهای نرم کوشک توصیه فرمودند بسرعت در زمره آثار #پرفروش و #پرمخاطب ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت که به زبان های مختلف نیز ترجمه شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313
#عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_پنجاه_پنجم
😍😍😍
ساعت ده صبح بود حدودا با چشمای قرمز و باد کرده سر سجاده نشسته بودم که مامانم صدام زد
گفت اسما پاشو بیا بیرون از اون اتاقت
با حالت حرص گفتم که باشه مامانجون فقط منو بیخیال بشین لطفا
تو همین حوالی با چشمای پر از اشک که دیگه چشام تار میدیدن گوشیم زنگ خورد پریدم رو گوشیم که نزدیک بود بخورم زمین 🤯
دیدم علی هست 😍😍نفسم بند اومده بود
گفتم جانم علی دردت به جونم من خیلیییی دلم واست تنگ شده اشکام میریخت دیگه حتی نفس نمیتونستم بکشم هوا سنگین بود درد داشت واسم
وایییی خدا حالمو خوب کن😭😭😭
علی گفت خانوم رفیق نیمه راه شدی باز
گفتم علی کی میاییی😭😭
گفت اگه خانوم خوبی باشی 15روز دیگه میام
گفتم علیییی جدی میگیی؟؟؟
گفت با اجازه شما و البته بزرگتر هاا
علی همون علی مهربون خودم بود مثل همیشه سعی میکرد منو بخندونه
گفتم علی منتظرتممم 😍😍
گفت خداحافظ بانو باید برم
علی جون اسما مواظب خودت باش
گفت خیلی خوب اسما هنوز نق میزنیااا😍
گفتم ببخشید خب 🙈🙈
علی گفت عزیزم مراقب خودت باش
1_1653571997.mp3
12.22M
⏯ #واحد احساسی #شهدا
🍃یه مادر شهیدمو، دلم رو پرپر میکنم
🍃فقط با یاد پسرم، زندگیمو سر میکنم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌بسیار دلنشین
@parastohae_ashegh313