eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸 بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸 🕊زیارتنـامـه ی 🕊 🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱 🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 🌷@parastohae_ashegh313🌷
<💙🔗🦋> روزےکه‌بالبخندِ‌تو آغازمیشود‌را بایدبوسیدو بررویِ‌چشم‌ها‌گذاشت... 🌷@parastohae_ashegh313🌷
عمليات زين العابدين جواد مجلسي آذر ماه 1631 بود. معمولاً هر جا كه ابراهيم مي رفت با روي باز از او استقبال مي كردند. بسياري از فرماندهان، دلاوري و شجاعت هاي ابراهيم را شنيده بودند. يكبار هم به گردان ما آمد و با هم صحبت كرديم. صحبت ما طولاني شد. بچه ها براي حركت آماده شدند. وقتي برگشتم فرمانده ما پرسيد: كجا بودي؟! گفتم: يكي از رفقا آمده بود با من كار داشــت. الان با ماشــين داره مي ره. 💖💖💖💖 برگشت و نگاه كرد. پرسيد: اسمش چيه؟ گفتم: ابراهيم هادي. يكدفعه با تعجب گفت: اين آقا ابراهيم كه مي گن همينه؟! گفتم: آره، چطور مگه؟! همينطور كه به حركت ماشــين نگاه مي كرد گفــت: اينكه از قديمي هاي جنگه چطور با تو رفيق شــده؟! با غرور خاصي گفتم: خُب ديگه، بچه محل ماست. بعد برگشت و گفت: يكبار بيارش اينجا براي بچه ها صحبت كنه. @parastohae_ashegh313
حسرت‌نداٰشتن‌خیلےازچیزهاٰ بودن‌درحصاٰر‌گناهاٰن‌خُود‌است مثل‌ِشھادٺ... !💔」 @parastohae_ashegh313
🌷برادران و خواهران! امام را تنها نگذارید و به جان امام دعا کنید و با دعا، فرج صاحبمان حضرت (عجل‌الله) را از خداوند بخشنده‏ی مهربان بخواهید. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل۲۷ چشمان بهنام پر از اشك شد. آه کشید و گفت: «صالي، اگر من هم شهید بشوم، به بهشت مي روم و در آنجا مي توانم پیامبر و حضرت علي و امام حسین را ببینم؟» صالح به طرف بهنام برگشت. باريكه ي اشك از چشمان بهنام روي گونه هايش شیار انداخته بود. صالح گفت: «ايــن حرف ها چیه؟ تو بايد زنده بماني، درس بخواني و آدم مهمي بشــوي. مملكت ما به آدم هايي مثل تو نیاز دارد.» «کاکا، من دوســت دارم زودتر شهید بشوم. بروم بهشت و پیامبران را ببینم. دوست دارم پیش شهدا بروم.» صالح دراز کشید. بهنام گفت: «صالي، من خواب ديدم که عراقي ها را شكســت داده ايم و خرمشــهر دوباره آباد شــده. در جاده ي خرمشهر، به طرف شلمچه، کلاهخود و سلاح عراقي ها بر زمین ريخته بود. من مطمئنم که ما پیروز مي شويم.» چنــد لحظه بعد، بهنــام خوابش برد. صالح به خواب بهنــام فكر کرد. يعني مي شد عراقي ها خرمشهر را رها کنند و فراري شوند؟ 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
فصل۲۷ منورهــا مثل چلچراغ از مخمل ســیاه آســمان آويزان بودند و نورافشــاني مي کردند. صداي تیراندازي و انفجار از دور مي آمد. گروه صالح موســوي در نزديكي يك ساختمان اســتراحت مي کردند. بهنام در کنار صالح دراز کشــیده بود. سرش روي بازوي صالح بود و چشم به آسمان داشت. بهنام آه کشید و گفت: «کاکا؟» «جانم!» «راستي بچه ها که شهید مي شوند، به بهشت مي روند؟» «ها، به بهشت مي روند، چطور؟!» «وقتي حرف از بهشــت مي شــود، من يك حالي پیدا مي کنم. ببینم صالي، بهشت چه جور جايي است؟»نــور منورها روي شیشــه هاي ســاختمان مي افتاد. با هر انفجار، ســاختمان مي لرزيد و شیشــه ها تكان مي خورد. يك ترکش بي هدف به يكي از شیشــه ها تكان خورد. شیشه شكست و خرده هايش با صداي بلند بر زمین ريخت. صالح گفت: «بهشــت جاي سرســبز و خوش آب و هوايي است. نهرهاي فراواني دارد. به بندگان خوب خدا در بهشت، قصرهاي بلوري و باغ هاي پر از میوه مي دهند.» «صالي، حضرت محمد و حضرت علي هم آنجا هستند؟» «خُب، معلوم اســت. تمام پیامبران و امام ها آنجا هســتند. آدم هاي خوب و کساني که در راه خدا جهاد کرده اند و شهید شده اند، همه و همه در بهشت از نعمات خدا استفاده مي کنند.» 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
کریم‌نژاد: زیر آتش عملیات بدر مرا به سفارش کرد همرزم شهید برونسی گفت: در عملیات بدر مجروح شدم برگشتم عقب، شهید برونسی را برای آخرین بار دیدم که گفت؛ 🌱 سید نمازت را بخوان بعد به عقب برگرد. ✨امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا