فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به استقبال مریدِ وهب حسین(علیہالسلامـ)رفتیم🕊🌱
افتخاری بود بوسه بر تابوت تو برادر شهیدم
#معراجشهدا✨
🌼|@parastohae_ashegh313|🌼
🌳 شمال آره مسجد نه🤔
چند روزی اعزامش تأخیر خورده بود نزدیک ایام اعتکاف گفته بود: دوست دارم برنامه سفرم عقب بیفته تا بتونم تو اعتکاف شرکت کنم. اعتکاف رفت
یکی از دوستانش به ایشان گفته بود حاجی شما #اعتکاف نرید که کار مردم رو راه بیندازید شاید ثوابش خیلی بیشتر باشه با خنده جواب داده بود :
🌹 «شما مرخصی میگیرید برای #شمال رفتن ما مرخصی میگیریم برای مسجد رفتن و دعا کردن برای برای شفا - اشکالی داره؟
🕌 روز سوم اعتکاف یکی از دوستان به ایشان گفته بود: آقای اسکندری میخوام برم #کربلا شما هم میاید؟
ایشان آهی کشیده بود و گفته بود.
كربلا❗️
امام حسین❗️
✅ چه خوبه که شهید شیم
✅ و چه خوبه که مثل #امام_حسین شهید شیم
✅ و چه خوبه که سر از تنمون جداشه مثل امام حسین!! 🤲🏻
#شهید_مدافع_حرم_عبدالله_اسکندری
#نماز_سیره_شهدا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
5.mp3
4.42M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت 5⃣
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
یادوارهشهیدعلیعسکری.mp3
22.89M
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه۲
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#قرآن #متن_عربی #ترجمه_فارسی #تفسیر
#سوره_بقره #سوره_2 #جزء_1
@parastohae_ashegh313
002-baghare-ar-parhizgar.mp3
432.4K
ترتیل
قاری:استاد پرهیزکار
#صفحه_۲ #بقره
#سوره_۲ #جزء_1
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#بسم_رب_الشهدا
🕊 دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند
🌹 و اگر بال خونیـن داشته باشے
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد
❤️ دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به #زیارت "#شهــــــداء" مے رویم...
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرج
🌷@parastohae_ashegh313🌷
#ڪلام_شهیـــد:🌹
💌خدا ، بہ صاحب الزمان صبر دهد
زیرا او منتظر ماست
نہ اینڪہ ما منتظر او باشیم
هـنگامی میشـود گفت منتظریم
ڪہ خود را اصلاح ڪنیم
#شهـید_احمد_محمد_مشلب
🌷@parastohae_ashegh313🌷
#قسمت65
لحظۀ ورودمون، اون قــدر دود ســیگار و توتــون فضــا رو پــر کــرده بــود کــه ابووهب به ســرفه افتاد و ژنرال هــا زدن زیــر خنــده، امــا ایشــون هیچ عکس العملی نشــون ندادن، حتی لبخند ملیحی هم روی لبشون اومد. بعد از آشنایی با فرمانده ها و گرم گرفتن با اونا، بهشــون گفت، این نوع جمع شــدن شــما که اُمرای ارتش هســتید اصلاً کار درستی نیست، اگه خدای نکرده یه انتحاری بین شما نفوذ کنه، کار ارتش تمومه! ژنرال هام که خب خودشون رو کسی می دونستن توجهی به حرف های ایشون نکردن، خندیدن و چیزهایی گفتن که مایه های طعن و تمسخر داشت.سر ظهر وقتی ناهار آوردن، ابووهب لب به غذا نزد. پا شد و همون جا شروع کرد به نماز خوندن. کجا؟! توی ســتاد ارتشــی که با نماز و نماز خون میونۀ خوبی نداشتن! وقت خداحافظی باز هم ابووهب به رئیس ستاد ارتش سفارش کردن که، فرماندهان اگه این طوری یه جا جمع نشن بهتره. جالب اینجاست که چند روز بعد شنیدیم یکی از انتحاری ها، خودش رو با یــه خــودروی پــر از مــواد منفجــره، به محل اجتماع ژنرال هــای ارتش کوبونده و چند نفرشــون رو کشــته. بعد از این اتفاق ابووهب رفت پیش رئیس جمهور و گفت که با این ارتش نمی شه کار رو پیش برد، باید یه فکری به حال اصلاح ارتش کرد و یه نیروی مردمی خدامحور تشکیل داد!»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت66
همان طور که ابوحاتم شیرین و شنیدنی خاطراتش را از حسین تعریف می کرد، به وضــوح حــس افتخــار را در نــگاه دخترهایــم می دیــدم. برای من هم خطاب ابووهبا زس ویا بوحاتم،د لنشینو غ رورآفرینب ود.و هبپ سرب زرگمب ود کها سمش را حسین انتخاب کرد و دوست داشت من از امّ وهب آن شیرزن واقعۀ عاشورا، الگو بگیرم. حالا در دمشق به این فکر می کردم که اگر دفاع از ناموس اهل بیت، رســالت حســینیِ حســین اســت، چه بار سنگینی برای پیامبری آن به عهدۀ من ضعیف خواهد بود! آیا امتحانی مثل امتحان اُمّ وهب، قسمت من خواهد بود؟ تــوی بیــروت چنــد جــوان از طــرف حــزب الله آمدند و ما را به محل اســکانمان بردند. محل اسکان ساختمان چندطبقه ای بود نزدیک سفارت ایران که چند خانوادۀ ایرانی دیگر هم آنجا زندگی می کردند. از همان لحظۀ ورود عرق از سر و رویمان جاری شد. هوای بیروت شرجی و گرم بود و برخلاف تصورمان نصف روز از برق خبری نبود تا لااقل بشود با باد کولر کمی این هوا را تحمل کرد. بعد از ساعتی زهرا و سارا بی حال افتادند. زهرا گفت: «مثل سوسک های پیف پاف خورده، زنده ایم ولی دست وپای راه رفتن نداریم.» سارا هم کلافه گفت: «مامان! زنگ بزن به بابا بگو بیاد ما رو از اینجا ببره. » حق به جانب گفتم: «خودتون خواستید بیاید اینجا، مگه بابا نگفت که برگردید ایران؟»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#معرفی_شهید
🌺نام: بابک
💐نام خانوادگی: نوری هریس
🌹نام پدر: محمد
🍀تاریخ ولادت:21 مهر 1371
🥀تاریخ شهادت: 28 آبان 1396
🌸محل شهادت: بوکمال سوریه
💫نحوه شهادت: اصابت خمپاره
🍃میزان تحصیلات: کارشناسی
🌿وضعیت تاهل: مجرد
🎍درجه: بسیجی
🌱ملیت: ایرانی
🌾دین: اسلام
🍁مزار شهید: گلزار شهدای رشت
🌺خاطره ای از شهید از زبان مادر:
وقتیبرایاولینبارازمدافعحرم
شدنشبامن صحبتکرد؛گریہکردم.
بہمنگفت:
"مامانگریهنکن!
دوستدارمبرم..قویهستم هیچ اتفاقی برایمننمیافتہنگراننباش
مادردیگمحضرتزینب(س)توی
سوریہهستمنبایدبرم وراهروبرایزیارتشمابازکنم"
بعدمنروبوسیدوبارهادرآغوش
گرفتوگفت:
"گریہنکنمامانبخندتامنراحتتربتونمبرم."
دعایهمیشگیششهادتبود.
بابڪمدومآبانماه۹۶برایاولینوآخرین
بارراهیدفاعازحرمشد.
🌸قسمتی از وصیت نامه شهید:
به تو حسادت میکنند، تو مکن!
تو را تکذیب میکنند، آرام باش!
تو را میستایند، فریب مخور!
تو را نکوهش میکنند، شکوه مکن!
مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مش!
همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش!
آنگاه از ما خواهی بود... ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایت کوتاه از
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
🔰 تنها خلبان جنگ در دنیا که با 2500 ساعت پرواز و 360 سانحه هوایی نام خود را در تاریخ خلبانان جهان ثبت نمود .
#سالروز_شهادت🕊
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#هر_روز_با_شهدا
#طلاهای_طلائیه!!
📌سال ۷۳ در محور «#طلائيه» مشغول تجسس پيكرهای شهدا بوديم. منطقه مورد نظر محلی بود كه برادرانمان قبلاً پيكر تعدادی از شهدای شهرستان «كاشان» را در آنجا پيدا كرده بودند.... پيش روی ما گودال بزرگی بود كه بسيار مشكوك به نظر میرسيد. حدس بچهها اين بود كه تعدادی «شهيد» نيز بايد در اين گودال مدفون باشند. همين احتمال، بچهها را به «كندن» واداشت. خاك را به كلی كنار زدند....
💔پيكر ۱۳ شهيد درحالیكه پاهای آنها به وسيلهی طناب بسته شده بود از زير خاك نمايان شد! منظره عجيبی بود. شهدا طوری كنارِ هم قرار گرفته بودند كه همگی دست در دست يكديگر داشتند؛ يعنی شهيد اولی با شهيد دومی.... و شهيد سومی الی آخر دست در دست هم داده و به شهادت رسيده بودند. معلوم بود كه عراقیها، روی اين عزيزان، زنده زنده خاك ريخته بودند. آنها تا آخرين لحظات حيات، برادريشان را حفظ كرده بودند...!
🔖راوی: جستجوگر نور آقای سعید پرورش
🌹شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_#صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
❣🌹❣
🌹شهید شانزده ساله ای که به حضرت علی اصغر (علیهالسلام ) توسل می جست.
♦️ شانزده ساله بود و از یک خانواده روحانی. اطلاعات مذهبی فراوانی داشت. بچه هااو را عارف کوچولو صدا میکردند.
در خط سوم، جایی که قبضه های خمپاره مستقر بودند. قرار داشتیم. میخواستم با او خداحافظی کنم. هر چه دنبالش گشتم نبود، عاقبت کنار رودخانه پیدایش کردم.
نشسته بود با خودش زمزمهای داشت و آهسته گریه میکرد. به شوخی گفتم: چیه؟ خلوت کردی، التماس دعا.
❣گفت:«روضه علی اصغر میخوانم»
پرسیدم: «چرا علی اصغر
🌹گفت: من هم مثل علی اصغر به شهادت خواهم رسید. بعد اضافه کرد: اگر قول بدهی به کسی نگویی برایت تعریف خواهم کرد.
گفتم: قول میدهم، ولی تو را که به خط نمیبرن، چطور شهید میشوی؟
🌹گفت همینجا، کنار قبضه های خمپاره، سه روز دیگه، من به همراه برادران توکلی و عزیزی به کمک قبضه های خمپاره میرویم یک ناشناس با ماست. ناگهان گلولهای از آسمان میآید، من گلوله را میبینم. عزیزی و توکلی از ما جدا میشوند و گلوله کنار ما به زمین میخورد، ترکش بزرگی گلوی مرا میبرد، من و آن ناشناس شهید میشویم.
🥀و دقیقاً همان شد که گفته بود.
#شهید_محمد_تقی_انزله
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🌸مصاحبه و نماز 👆🏻
🌷 تا قبل از جنگ، من برای خاک هیچ ارزش قائل نبودم و همیشه میگفتم هیچ وقت برای خاک نخواهم جنگید. اما حالا یک مشت خاک این منطقه، به خاطر حفظ اسلام برای من عزیزترین چیز است. خاک این مناطق با خون شهدایی مانند کشوری و امثال اینها آغشته شده است.(#شهید_علی_اکبر_شیرودی)
📕برگرفته از کتاب برفراز آسمان. اثر گروه شهید هادی
#سالروز_شهادت
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
6.mp3
11.42M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت 6⃣
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313