eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که عاشق امام زمان(عج) بود و روز نیمه شعبان به شهادت رسید #متن_خاطره جعفر خیلی امام زمانی بود و چهارشنبه‌ها جمکران رفتنش ترک نمی‌شد... یه شب با همدیگه رفتیم گلزار شهدای قم . جعفر تویِ یه قبر خوابید و بهم گفت : سنگ لَحَد رو بذار.... یک ماه و نیم از این قضیه‌گذشت. ظهرِ نیمۀ شعبان تویِ‌طلائیه خمپاره خورد به سنگر و جعفر شهید شد قبرهایِ زیادی تویِ‌گلزار شهدایِ قم حفر شده بود ، اما پیکرِ جعفر رو دقیقاً توی همون قبری‌ گذاشتند که اون شب توش خوابیده بود تازه حکمت کارِ جعفر در اون شب رو فهمیدم... 🌷خاطره ای از زندگی شهید جعفر احمدی میانجی( پسر آیت الله احمدی میانجی) 📚 راوی : سردار حاج حسین یکتا #شهیداحمدی_میانجی ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
✅ خاطره پدر و پسری از شهرستان آبیک استان قزوین که در آغوش هم به شهادت رسیدند👇 💠به فدای لب تشنه ات یا حضرت علی اکبر(ع)🔶 😔باز هم پسری تشنه لب در آغوش پدری جان داد😔 🔷هم‌رزم شهیدان «امیدعلی» و «ایرج آموخت»: پدر و پسری بودند که با هم به جبهه‌ی نبرد اعزام شده و هم‌رزم یکدیگر بودند. این دو بزرگوار، به اتفاق، در عملیات «والفجر ۸» شرکت کردند. پسر «آرپی‌جی»‌زن بود و پدر، کمک «آرپی‌جی»‌زن. آن دو همه ‌جا با هم بودند و دلیرانه هم مبارزه می‌کردند. در حال عملیات بودیم، که چشم «امیدعلی» به یکی از تانک‌های دشمن افتاد، که به طرف ما در حال نشانه‌گیری بود. دیگر فرصتی نبود. پسر هم متوجه شد که گلوله‌ای برایش نمانده تا به طرف تانک شلیک کند. پدر، بلافاصله برای آوردن گلوله‌ی «آرپی‌جی» حرکت کرد. چند لحظه بعد، در حالی که با گلوله‌های «آرپی‌جی» به طرف پسر می‌رفت، با چشمان خود دید که جگرگوشه‌اش مورد اصابت تیرهای دشمن قرار گرفته و کوله‌پشتی‌اش به آتش کشیده شده است. بلافاصله به طرف پسر رفت و شروع به خاموش کردن آتش‌ نمود. لحظاتی بعد، در حالی که پسر را در آغوش گرفته و هر دو از تشنگی نای حرکت کردن نداشتند، پسر از بابا تقاضای آب کرد و پدر هم دست به قمقمه‌اش برد، تا پسر را ـ که در آغوشش آخرین لحظات زندگی‌اش را سپری می‌کرد ـ سیراب کند. 💧هنوز قمقمه‌ی آب به لبان خشکیده پسر نرسیده بود،💧 که گلوله‌ای به پیشانی‌اش نشست و موجب رهایی‌اش شد.🌷🌷 😭 آن لحظه، لحظه‌ی زیبا و جاودانه‌ای بود،😭 *شهید ایمان علی آموخت دقایقی @parastohae_ashegh313
ایده ی جالبِ شهید زین الدین برای استفاده ی بهتر از جلسات #متن_خاطره از همه زودتر می یومد جلسه تا بقیه برسند دو رکعت نماز می خواند یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم : نماز قضا می خونی؟!! گفت: نه ! نماز (مستحبی) می خونم که جلسه به یه جایی برسه ، همینطور حرف روی حرف تلنبار نشه... 🌷 خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین 📚 منبع : کتاب آقا مهدی ، صفحه 109 #شهیدزین_الدین ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
ذکری سیاسی که شهید باکری بعد از نماز، یک دورِ تسبیح گفت، چه بود؟ #متن_خاطره قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برا پاکسازی منطقه . بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلی کوپترها . توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت... ایشون می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثوابِ گفتنِ مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست... 🌷خاطره ای از زندگی آیت الله مشکینی و سردار شهید مهدی باکری 📚 منبع : کتاب«به مجنون گفتم زنده بمان» ، کتاب دوم ، صفحه ۸۰ #شهیدمهدی_باکری ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🔻 پیکر مطهر ۵ تن از شهدای مفقود در سوریه شناسایی شد. روابط عمومی کل سپاه پاسداران : با تلاش‌های شبانه‌روزی و مستمر گروه تفحص نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، پیکرهای پاک و مطهر پنج تن از شهدای ایرانی که حین مأموریت مستشاری در سوریه به شهادت رسیده بودند، کشف و پس از انجام آزمایش‌های DNA هویت آنان شناسایی شد. 🔸 در اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه اسامی شهدا به این شرح اعلام شده است : بسیجی از استان تهران، پاسدار از استان قزوین، پاسدار از استان سمنان ، پاسدار از استان مازندران و بسیجی از استان تهران. 🔹 روابط عمومی کل سپاه در این اطلاعیه تصریح کرده است : پیکرهای مطهر این شهدای والامقام هفته آینده بر دوش مردم قدرشناس و انقلابی ایران اسلامی در استانهای خود تشییع و خاکسپاری می‌شوند. 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
رزمنده‌ای که لحظه‌ی شهادت ، یک درس اخلاق بزرگ به دوستش داد #متن_خاطره بدجوری زخمی شده بود. وقتی رفتم بالای سرش ، دیدم داره نفس نفس میزنه بهش گفتم : زنده ای؟ گفت : هنوز نه ... خشکم زد... تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره. او زنده بودن رو تویِ شهادت می دید و من ... 📚منبع : سالنامه شمیم یار 1391 #شهادت #شهادت_طلبی ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
عاشق گمنامی بود روزهای قبل شهادت شعری را زمزمه می‌کرد : خواهم که در غمکده آرام بگیـرم گمنـام سفر کرده و گمنـام بمیرم .. و آخر به آرزویش رسید .. 🌷صبحتون شهدایی🌷 #شهید_علی_بیات🌷 🍃🌸🍃 @parastohae_ashegh313
1_20268796.pdf
575.5K
📕فایل کتاب ┈┈••✾❀❤️❀✾••┈┈ @parastohae_ashegh313 ┈┈••✾❀❤️❀✾••┈┈
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 به تاریخ ۹۴/۱۰/۵ ساعت ۲۳ و نیم شب ، چند سطری وصیت نامه مینویسم . علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم. شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم ، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد . ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استکبار جامعه را به لجن زار کشیده است ولی چاره ای نیست ، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود. مادر جان و پدر جان شما را قسم می دهم که اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضی نخواهم بود زینب وار و علی وار زندگی نمایید و مرا به خدا بسپارید . اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک ┈┈••✾❀💛❀✾••┈┈ @parastohae_ashegh313 ┈┈••✾❀💛❀✾••┈┈
جمله ای زیبا از شهید مصطفی جعفری : جنگیدن برای ازادسازی نبل والزهرا مثل جنگیدن در رکاب امام حسین(ع)در روز عاشوراست🌹🌹 ┈┈••✾❀💝❀✾••┈┈ @parastohae_ashegh313 ┈┈••✾❀💝❀✾••┈┈
گفت : چی شده فلانی ، دنبال کی میگردی؟ گفتم : مصطفی جان دنبال بچه های زرهی هستم باید این تانک رو با بی ام پی جابجا کنن . خیلی هم عجله دارم . گفت : خوب من جابجاشون میکنم . تعجب کردم ، گفتم هر دو تاشو میتونی هدایت کنی ؟ خندید و گفت آره !!!! خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد انگار یک عمره که اختصاصش زرهی باشه. چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاک ریز لازم شد ، بازم مصطفی گفت من انجامش میدم. خیلی قشنگ و سریع خاک ریز رو بالا آورد . دوشکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل می خورد به یک چشم بهم زدن راش مینداخت ، خلاصه کاری نبود که مصطفی بگه بلد نیستم ، ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات تل عزان هم کار مصطفی بود. فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید ابراهیم محمدی. خیلی ها شعار مصطفی رو هنوز یادشونه سر میدهم ، سنگر نمی دهم بچه های دلاور فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند انشالله قدر این سرمایه های باارزش رو بدونیم. شهید بزرگوار مصطفی جعفری ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈ @parastohae_ashegh313 ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
شهید مرتضی کریمی با قلب خود ورقی میسازم و با خون خود جوهری و با استخوان خود قلمی میسازم و دست نوشته ایی به یادگار بر روی آن حک میکنم. در ابتدای وصیت نامه ام از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است. از همه میخواهم اشک و گریه های خود را نثار اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندان آن بزرگوار و خانم زینب (س) کنند. از دوستان و آشنایان که بر گردن بنده حقیر حق دارند تقاضا میکنم بنده حقیر را مورد عفو و حلالیت خود قرار دهند. میدانم که اخلاق و رفتار من انقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادت که نصیب بنده شد لطف و کرم و هدیه خداوند بود. بی بی زینب (س) آن زمان که شما در شام غریب بودید گذشت. و دیگر به هیچ احدی اجازه نمیدهیم به شما و سلاله اباعبدالله الحسین (ع) بی احترامی کند. بی بی جان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و روی خون ناقابل بنده حساب کنید. بی بی جان ممنونم که اسم بنده رو پذیرفتی و پرونده من رو سیاه رو امضا کردید و قبولم کردی که جزو مدافعان حرمت باشم. لبیک یا زینب (س). نماز لیله الدفن و حلالیت چهل مؤمن فراموش نشود حتما این کار را برای من روز دفن انجام دهید و شال و پیراهن مشکی و پرچم سرخ حرم و تربت اباعبدالله الحسین (ع) رو داخل قبرم کنار بدنم قرار بدهید؛ ممنونم. منو حلال کنید سایه مقام معظم رهبری مستدام باشد ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹 🔸مرگ، پژمردگی است و شهادت، چیدن است 🔸 اگر گل را از ساقه نچینید، گلبرگش یک روز نگذشته ورق ورق می شود. چشم انسان، گلبرگ وجود اوست، گوش، گلبرگی دیگر از او، این پنجه های دست، انگشتها و مفاصل پا، همه گلبرگهای وجودش هستند. وقتی اینها به فرمان انسان نباشند، مثل گلبرگی است که از گل افتاده باشد. «ومن نعمره ننکسه فی الخلق» شهدا حساب کردند و گفتند: به جای اینکه این گلبرگها یکی یکی بریزند، گلبرگها همه باشند و باغبان بیاید و این ساقه گل را راحت بچیند، چه گل خوبی! باغبان خوشش می آید آن را بچیند. باغبان از بس گل دیده است، از هزار تا گل، یکی را هم رغبت نمی کند بچیند، مگر آنکه عطر و شکلش فوق العاده باشد و نظرش را بگیرد. در روایات داریم «اناللّه لایختار الا الازکی و الا الاطیب»خدا گل نمیچیند، مگر پاکیزه ترین و خوشبوترین را. مگر خدا باغبان انسانها نیست؟ خداخوبان را گلچین می کند. ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
ذره ای ڪم نشود حرمت بانویِ دمشـق تا دفـاع ِحرمـش دستِ علی اکبرهاست شبتون بخیر و شهدایی 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
💝 #سلام_امام_مهربانم💝 🍃🌸عاقبت روزی تو از ره می رسی 🌸🍃رو به پایان می رسد روزی غروب بی کسی 🍃🌸یابن الزهرا جان به قربان دو چشم ابرویت 🌸🍃کی به پایان می رسد این واژه دلواپسی 🌹تعجیل درفرج قطب عالم امکان ، حضرت ولیعصر (عج) صلوات🌹 🌸 #صبحتون_مهدوی🌸 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
🌹همسرانه شهدا یکبار گفتم : آقا میثم در این موقعیت میخواهی بروی ؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت : زهره ! دلت می آید این حرف را بزنی ؟ دلت می آید حضرت زینب سلام الله علیها دوباره اسیری بکشد ؟ بعد از این حرفش من دیگر هیچ چیزی نگفتم . حلما ۱۹ روز بعد شهادت پدر به دنیا آمد . " به روایت همسر بزرگوار شهید " حال میثم بازگشت تا حلما رو که قدری بزرگ شده ببیند 💝شهید میثم نجفی💝 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅
سیری ز دیدن تو ، ندارد نگاهِ من ‌ چون قحط دیده ‌ای که به نعمت رسیده است ... 🌷صبحتـــــــون شهـــــــدایی🌷 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
سلام_مولا_جانم ❣ عهد بَستَم نفَسَم باشے و من باشم و تُو... 💚 اے ڪہ بے‌ تو نفَسَم تَنگ و... دلَم تَنگ‌تَر اَست... 💔 🌹 اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليّٖكَ الْفَرَج 🌹 صبحتون_مهدوی 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
🌹شهید مدافع حرم مهدی قاسمی🌹 💠امانتی بودم نزد مادرم💠 شهید قاسمی به واسطه اخلاق پسندیده و رفتار خویش مورد علاقه و احترام اهالی و دوستان بود و شهادتش آن چنان در دیگران تأثیر گذاشت که پس از شهادت او اکثر دوستانش عازم جبهه شدند . او قبل از شرکت در عملیات به دوستان خود سفارش کرده بود که کارت و وصیت نامه اش را در جیب سمت راستش می گذارد . اما زمانی که پیکر پاک او را آورده بودند لباس بر تن نداشت . شهید قاسمی می گفت : اگر شهید شدم برای تسلی خانواده ام و روحیه دادن به مادرم بیشتر به منزل ما رفته و بعد از شهادتم به مادرم بگویید که بنده یک امانتی بودم از طرف خالق یکتا که به شما داده بود . شهید قاسمی همیشه جمله ای بر زبان داشت و آن این بود که می گفت : (( خدایا از لحظه لحظه های عمر من بکاه و به عمر امام امت خمینی کبیر بیفزا و سایه او را بر سر ملت ما مستدام . ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅
🌹عاشقی که سن و سال نمیشناسد 🌹تمام انچه که دارم و در توانم هست رامیگذارم تا حرم پابرجا بماند جمله ای از شهید رضا اسماعیلی (فاطمیون) ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅
شهید رضا اسماعیلی رضا دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بود. ورزشکار بود. عشق ساخت بدن. ژست می‌گرفت و عکس می‌انداخت. نایب قهرمانی وزن 55 کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی را نیز در کارنامه داشت. عکس‌های بدن رزمی‌کار و ساخته شده‌اش را می‌گرفت و به دوست و آشنا نشان می‌داد و پز می‌داد. آقارضا کارگر بود. مثل بیشتر مهاجرین افغانستانی و مثل بیشتر آنها با غیرت کار می‌کرد. گذشت و گذشت و گذشت. تا اینکه سوریه شلوغ شد. اوایل بی‌تفاوت بود هنوز خبری نبود، اما کم‌کم‌ توجهش جلب شد. تا اینکه یک روز شنید حرم خانم زینب(س) را در دمشق تهدید کرده‌اند. گفتند خرابش می‌کنیم و جسارت می‌کنیم و تا نزدیکی‌هایش هم رسیده‌اند. نمی‌دانم شاید سر ساختمان بود شاید هم باشگاه شاید هم پیش همسر تازه‌عروسش... اما طاقت نیاورد بلند شد و رفت. خاطرات نمایانی از جنگاوری های قهرمان پرورش اندام ما تعریف می کنند. دست آخر در غوطه شرقی دمشق شیر زخمی گرفتار شد. از بدنش انقدر خون رفته بود که بی حال روی زمین افتاده بود و سرش را از تن اش جدا اولین شهید فاطمیون بود که سرش را بریدند. وقتی که میخواستند سرش را ببرند پشت بیسیم رجز میخواندند . شاسی بیسیم رضا را باز گذاشتند تا جیغ و داد احتمالی رضا را هم رزم هاش بشنوند و بترسند. ولی رضا زیر تیغ مسلحین فقط نعره ی یا علی سرمیداد. رضا اسماعیلی جوان ۱۹ ساله افغانستانی خیلی ها را خجالت زده کرد. تازه داماد هم بود و آنقدری هم زندگی نکرد. قهرمان پرورش اندام رفت و به خیل قهرمانان واقعی پیوست راستی قهرمان 19 ساله یک پسر تو راهی هم داشت حتی تولد پسرش محمدرضا را هم ندید @parastohae_ashegh313
🌹 خداوند در قیامت به بنده مومن خود میفرماید: چرا به دیدار من نیامدی زمانی که بیمار بودم؟! بنده میگوید: پروردگارا، تو چگونه بیمار میشوی که تو پروردگار جهانیانی؟! خداوند میفرماید: بنده من بیمار شد و تو برای احوالپرسی او نرفتی که اگر به آنجا میرفتی، مرا نزد او میافتی. 📚 شرح الکافی ج 9- ص 183 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
اینجا عجیب طعم هوا فرق می کند اصلا نبات شهر شما فرق می کند وقتی که حج ما فقرا مشهد شماست یعنی که قبله ی فقرا فرق می کند ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
💐راز عجیبـــ شهید ناشنوایی ڪه یڪ عمر همه مسخره اش میڪردند ...💝 🌸 زمان جنگ ڪارش مڪانیڪی بود . در من ناشنوا هم بــود . پسر عموش غلامرضا ڪه شهید شد ، سر قبــرش نشست ، بعد با زبـون ڪــر و لالی خودش ، با ما حــرف می زد . 🌺 ما هم میگفتیم : چی میگی بابا ؟! محلـش نذاشتیــم ، هرچی سر و صــدا ڪرد هیـچ ڪس محلش نذاشت . 🌸 دید ما نمی فهمیــم ، بغل قبر شهید با انگشت ، یه دونه قبر ڪشید ؛ روش نـوشت : شهید عبدالمطلــب اڪبری ، بعد به ما نگاه ڪرد ، خندید ، ما هم خــندیدیـم . 🌺 گفتیم شوخیـش گرفتــه ؟! دید همه ما داریم میخندیم ، طفلڪ هیچ نگــفت … یه نگاهی به سنگ قبر ڪرد ، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت … 🌸 فرداش هم رفت جبهه ؛ ۱۰ روز بعد جنازه اش رو آوردند ؛ دقیقاً تـوی همون جایی ڪه با انگشـت ڪشیده بود خاڪش ڪردند . 🌺 توی وصیت نامه اش اینجور نوشته بود : بسم الله الرحمن الرحیم یڪ عمر هرچی گفتم به من میخندیدند ، یڪ عمر هر چی میخواستـم به مردم محبت ڪنم ، فڪر ڪردند من آدم نیستم ، مسخره ام ڪردن ، یڪ عمر هـرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند ؛ یڪ عمر ڪسی رو نداشتــم باهاش حــرف بزنم ، خیلـی تنها بودم . 🔴👈 اما مردم ! حالا ڪه ما رفتیم بدونید ، هر روز با آقام حرف میزدم . آقا بهم گفت : تو شهیـد میشی . جای قبرم رو هم بهم نشون داد ... این رو هم گفتم اما باور نڪردید ...! 🕊 #شهید_عبدالمطلب_اڪبری 🕊 شهادت : ۶۵/۱۲/۴ ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅
خدایا عاشقم کن اگر چنین کنی دیگر هیچ نخواهم؛چون همه چیز دارم میدانم اگر چنین کنی دیگر از بت رهایی خواهم یافته و به سویت پرخواهم کشید 🌹🌹▫️✨▫️🌹🌹 ✍ ای شهید درمسلخ عشق چہ پرسودے ڪردے.. راستے دوست تر از جان شیرین هم داشتے؟؟ ڪہ بهاے لبخند رضایت حق تعالے گردانے؟؟ 🍃🌹🍃🌹 یاد شهدا با صلوات🌷 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺 @parastohae_ashegh313 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺