#قسمت299
حسین فقط نگاهم می کرد و سکوت معنادارش، لَجَم را در آورد و برای اینکه به حرف بیارمش گفتم: «اصلاً ما هم نمی ریم، خودت جواب عمه رو بده.» یک لبخند حواله ام کرد و آرام گفت: «شما برید. قبل از اینکه به کربلا برسید، خودمو می رسونم.» بــاز نگاهــم کــرد و نــگاه نجیبــش، شــرم را مثــل بــاران بــه جانم ریخــت و دیگر حرفی نزدم. ســاکمان را دوباره مرتب کردیم و حســین به عمه همان را گفت که به من قول داده بــود: «شــما بریــد، منــم خودمــو می رســونم.» عمه مثل مــن یکی به دو نکرد و حسین را به خاطر رسیدن به آرزویش دعا کرد. سوار اتوبوس شدیم. به طرف مرز قصرشیرین حرکت کردیم. همه جا حسین را کنار خودم می دیدم. اصلاً صدایش را می شنیدم. حسین جنگ را از جبهه های غرب و از مسیری که ما از آن می گذشتیم، آغاز کرده بود. برای من پایان جنگ و به دام افتادن منافقین در تنگۀ چارزبر، در حد شنیده هایی جَسته گریخته از حســین بود که حالا راهنمای کاروان آن را با نشــان دادن محل درگیری، کامل می کرد. به سرپل ذهاب رسیدیم و از کنار تابلویی که در ورودی شهر نوشته بود، عبور کردیم. روی تابلو نوشته بود: «به شهرِ مظلومانِ فاتح، خوش آمدید.» کمی جلوتر از سرپل ذهاب، راهنما ارتفاع قراویز را در سمت راست جاده نشان داد. تصویر حســین زنده تر از قبل در ذهنم جان گرفت. حســین همیشــه می گفت: «غربت ظهر عاشــورا را تو عملیات شــهریور ماه ســال0631روی قراویز فهمیدم.» به قصرشــیرین رســیدیم و باز زنگ صدای حســین در گوشــم پیچید که بعد از جنــگ بــرای آوردن اولیــن گــروه از اســرای ایرانــی، در قالــب راننده اتوبوس به داخل مرز منظریه رفته بود. تا اولین کسی باشد که چشمش به آوردن آزادگان و همرزمان قدیمی اش روشن شود.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
☙ چه زیباست سیاهی چادر شما، نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم.
🔘 باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (سلامالله) بدست آمده است.
✖️ امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمیدارم به ملاقات من سر مزار بیایید!!
🕌مدافعحرم
#شهیدمجتبیباباییزاده
#حجاب
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
زن هستم اگر😇
ولے دلم سنگر توسٺ😊
ذڪر لب من دعاپشٺ سر توسٺ
رفتے نگران نباش،مردانہ بجنگـــ😉💪
این راه از این بہ بعد با #همسر توسٺ😌
🌿پیشکش به همسران مدافع حرم
همسر
#شهیدحمیدسیاهڪالےمرادے
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
Part04_نمایش من زنده ام.mp3
5.96M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 من_زنده_ام
فصل ❹
#معصومه_آباد
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
┄┅═✧❁🌴❁✧═┅┄
فصل 3👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28327
💔
شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند
گذر گرگ به آهوی حرمها افتاد📛
#حاج_قاسم 🕊
#شاهچراغ 🖤
سردار سپاه #امام_زمان
#شبتونآرامبایادشهدا
@parastohae_ashegh313
110-maede-ar-parhizgar.mp3
965.1K
4_5778659315996953759.mp3
12.29M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵 روایت شانزدهم:
منزلگاههای معرّة النّعمان، شیزَر و ...
#صباحا_و_مساء
اللهمعجللولیکالفرج
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
✧════•❁🌹❁•════✧
✅ شانزدهمین روز #چله_نماز_شب و #چله_زیارت_عاشورا
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنیم .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
@parastohae_ashegh313
#استوری
...اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ…
▫️ آتشِ دامن دخترک را خاموش کرد. دختر تقاضای آب کرد. کاسهٔ آب را به دستش داد. دخترک با بغض پرسید: راه قتلگاه از کدام طرف است؟!
▪️ خبر شهادت بابا را که شنید، اشکش جاری شد، اما صدای زن همسایه، قلبش را آتش زد: دختر بیچاره! مگه چقدر بهشون میدادن که حاضر شد دخترش رو یتیم کنه؟!
مادر، آرامش کرد و به او فهماند که بابا، ندای یاری امامش را لبیک گفته بود.
❤️حسینزمانترادریاب!
#محرم #امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمحضرشهدا
#حاج_قاسم
🔘 والله هرڪس تیر به سمت این نظام انداخت، آواره شد.
گوش ڪنید/ صوت شهدا دل رو جلا میده...✨
#امام_خامنه_ای
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
⁉️منتقم حسین نمیآیی؟
🟤 روبهروی لشکر دشمن ایستاد.
چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت.
برای همین خودش را اینگونه معرفی کرد:
♥️«امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنیاسد شهدای کربلا را دفن میکردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود.
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
بسم الله القاصم الجبارین
النساء
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا(٦٠)
اینان که خود را مومن خوانده و غیر خود را کافر میپندارند در راستای نقشه های شوم و کثیف و پلید دشمنان قسم خورده اسلام و قران حرکت میکنند و اینگونه نشان میدهند که نه تنها مومن نیستند بلکه ایمان و شعار اسلام را حربه ای برای رسیدن به نقشه های شوم خود نموده اند و امت اسلام بخصوص نسل جوان و نوجوان باید بیدار باشند و در فضای فتنه آلودِ این عناصر خود فروخته بازی نخورند
حادثه تروریستی حرم مطهر احمد بن موسی نشان داد که دشمنان خط قران و اهل بیت خیلی پست و حقیر تر از ان هستند که با اسلام و مجاهدان جبهه حق درگیر شوند و لذا به سراغ مردم بیگناه رفته تا فضای رعب و وحشت راه بیندازند و از اب گل آلود ماهی بگیرند
لکن ضمن اینکه این حرکت شنیع را محکوم میکنیم به امت همیشه در صحنه نیز اعلام میداریم که بدانید این حرکت های کوچک و تروریستی گویای حقارت دشمنان این مرز و بوم بوده و سبب بیداری امت اسلام گشته و خون شهدای عزیز سبب قوت و گسترش بیشتر اسلام ناب خواهد شد
اسرائیل ، امریکا و ایادی کفر و استکبار نیز بدانند که ما پای ارمان های انقلابمان تا اخرین نفس ایستاده و با اینگونه اقدامات تروریستی ، عقب نشینی نخواهیم کرد بلکه مستعد تر از گذشته رو به سوی جامعه مهدوی حرکت خواهیم نمود
نسال الله منازل الشهدا و معایش السعداء
گروه فرهنگی تبلیغی شهید گمنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌⛓
🕊میبینی خواهرم برای دفاع از این حرم
دارم میرم ولی به تو وصییتی دارم ...
مدافع حرم
#شهید_حاج_سعید_ڪمالے
#حجاب
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهید_ابراهیم_هادی :
📌اگر ما زمان #امام_حسین(علیهالسلام) نبودیم، حالا باید پای رکاب فرزندش باشیم و چون حرفهایش همه برگرفته از قرآن و آیین پیامبر و ائمه است و زیباست، باید فدایش شویم :)
📘کتاب جوانمرد(1) | روایت زندگی شهید ابراهیم هادی
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
@parastohae_ashegh313
#قسمت300
شبِ مرز، بوی جبهه می داد. دلم نرفته برای حسین تنگ شد و نگران که مبادا نرســد. او زیارت را باوجود صدام نمی خواســت و من حالا به قدری آکنده از یاد او شده بودم که زیارت را بدون او نمی خواستم. ستاره ها توی آسمان، پهن نشده بودند که حسین خودش را با یکی از دوستانش _حاج علاء حبیبی_ به مرز رســاند. سرشــار از نشــاط شــدم. عمه قربان صدقۀ حسین رفت و پدرم حرف دل ما را زد: «حسین جان، زیارت با تو بهتر می چسبه به موقع رسیدی.» از سر مرز اتوبوس عوض شد و سوار یک اتوبوس عراقی شدیم. قبل از حرکت چند مأمور با نشان حزب بعث عراق داخل اتوبوس آمدند و سر و شکلمان را برانداز کردند.ن گاهی کیشانر ویح سینم توقفش د.د لمر یخت.ح سینب ی خیالم أمور،از پنجره به بیرون اتوبوس نگاه می کرد. بعد از دقایقی دستور حرکت دادند. سر ظهر به بغداد رسیدیم. می گفتند که شما امروز مهمان رئیس القائد صدام هستید. حــالا بیشــتر از قبــل، دلیــل حســین را بــرای نیامدن به زیــارت درک می کردم. در مسیر کاظمین پرسیدم: «حالا این مأموریت مهم چی بود که به خاطرش موندی؟» خلاصــه و کوتــاه گفــت: «میزبــان حضــرت آقــا تــو دوکوهــه بودم.» ســرم را پایین انداختم و با لحنی که بوی پشیمانی می داد گفتم: «اگه می گفتی که میزبان آقا هستی، من به خودم اجازه نمی دادم که اون حرف ها رو بهت بزنم.» حســین نخواســت و نگذاشــت، که به حرف های دو ســه روز گذشــته فکر کنم گفت: «خوش به حال شهدا که با تن آغشته به خون به زیارت سیدالشهدا رفتن. ما زیارت می کنیم و برمی گردیم امّا اون ها همیشه پیش امام حسین ان.» وقت نماز مغرب و عشاء به کاظمین رسیدیم و فردا برای زیارت به سامرا رفتیم و دوباره به بغداد برگشتیم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت301
حسین خندۀ تلخی کرد و جواب داد: «شما نباید فکر کنید اینجام مثل ایرانه و ارتش، یه ارتش کاملاً وفاداره. درسته که بین شون آدم های شجاعِ وطن دوستی وجود داره ولی ارتش ســوریه، ارتشــیه که توش شــکاف ایجاد شــده بخشــی از اونا به اســم ارتش آزاد با دولت می جنگن. توی این وضعیت نابســامان و دودســتگی ارتش، یه عده تکفیری از بیرون مرزهای ســوریه برای تسویه حســاب تاریخی وارد سوریه شده اند و هدف اصلیشون جنگ و کشتار شیعیان و علویون و حتی اهل ســنته.» درســت شــنیده بودم حســین به جای مســلحین گفت «تکفیری» و من جواب سؤالم را گرفتم اما زهرا پرسید: «چرا با اهل سنت میونۀ خوبی ندارن؟» حســین گفت: «از دید وهابی ها، شــیعه و ســنی که به اهل بیت توســل دارن و به زیارت حرم می رن، هر دو مشرکن و ریختن خونشون واجب. این اندیشۀ تکفیری از عربســتان به اینجا اومده وگرنه مردم ســوریه، چه ســنی، چه شــیعه و چه علوی، سال های سال در کنار هم زندگی کردن و اتفاقاً خیلی هم به اعتقادات هم احترام می ذ اشــتن، نمونــه ش احتــرام بــه حــرم حضــرت زینبــه کــه خــود ما هم قبــل از این بلبشوها برای زیارت سوریه اومده بودیم و این احترام رو از نزدیک دیده بودیم.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313