eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
کوتاه کنم قصه که دل ، تاب ندارد چشمـان به ره مانده دگر آب ندارد دیگر قلمم قافیه زیـن باب ندارد اقرار بــه عشق اینهمه آداب ندارد... ❣|صبحتون شهدایی|❣ ╔═•♡🌸♡════♡❣♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡════♡🌸♡•═╝
❣به روایت همسر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری.... هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین عليه السلام . انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد. یه بار وسط روضه ، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش. گریه کنون اومد پیش من ، گفت : بابا منو دوست نداره ، هر چی گفتم جوابم رو نداد. روضه که تموم شد ، گفتم : حاجی ، مصطفی این طوری می گه. با تعجب گفت : خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم. از بس محو روضه بود....🌷 ╔═•♡🌸♡•════•♡❣♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡•════•♡🌸♡•═╝
💜 همسر شهید اندرزگو 💜 💫چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک زغال گداخته را برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد ؟ سید لبخندی زد و گفت : این که هیچ ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است . ‌‌ 💫از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید . بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این زغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم : سیدعلی ! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید ؟ سید پاسخ داد خیر ، من آنروز نیستم. ╔═•♡🌷♡•════•♡🌹♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡🌹♡•════•♡🌷♡•═╝
#شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••════
‍ ‍ 🌼 از سایرین به محل می‌رفت و در آنجا با حالتی و مشغول به خواندن می شد و در سعی می‌ڪرد ڪه باشد. محمد به نمـاز خیلے مقید بود. همسرش مے گوید : بود. نماز واجب ، نماز جمعه و نماز شب ، شـاهـدان هر روز عبادت محمد هستند. محمد خیلے داشت.همیشه به من مے گذاشت و مرا می ڪرد تا با اسلامے بیرون بروم. او مے گفت درست است که با و هم وجود دارد ولی . او حتی در هم ما را به اسلامی سفارش مے کرد و گفت ؛ خودت و همیشه حجاب اسلامی (چادر) داشته باشید. همین ڪه تا حریم اهل بیت‌ علیهم السلام شڪسته نشود و بدون نماند ، نشانه و جوانمردیش بود. ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبا ترین شهادت از نگـاه شهیـد #ابراهیـم_هادے؛ از زبان استـاد رائفے پور؛ زیباست.. از دست ندیـد!☝️ @parastohae_ashegh313
یه روز جلو حرم بی بی جان یکی از رزمندها به طعنه گفت:داستان چیه شماها همش به دست و پاتون تیر میخوره و شهید نمیشین؟⁉️ عصبانی شدم اومدم جوابشو بدم که مصطفی دستمو گرفت و با خنده گفت: حاجی تو صف وایستادیم تا نوبتمون بشه شما که پیشکسوت جهادین زود تر برین جلو ملت معطلن💟 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 💟ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.🌾 💫ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ! ⁉️ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛♨️ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟»⁉️ ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ.» 👌 ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.» ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ.☺️ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ.  ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»  ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟» ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ» ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ.🌷 ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ. 😍 ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ.»  ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺳﯿﺪ؛ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ.😍 ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ.🌷🌾 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 💟همسر شهید صدرزاده : از صحبت هایی که در جلسه خواستگاری از سمت شهید صدرزاده مطرح شده بود می گوید ؛ صحبت‌های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد،👌 ✅ او بارها گفت که یک همسنگر می‌خواهد. 🍂 شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما مصطفی گفت که همسنگر می‌خواهد.✨ 💟✅ بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم ، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: « جنگ ما ، جنگ نظامی نیست . جنگ الان ما جنگ فرهنگی است . اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام می‌دهم ، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».✅👌👌   @parastohae_ashegh313
صحبت از شهادت و جدایی بود و این‌که بعضی جنازه‌ها زیر آتش می‌مانند و یا به نحوی شهید می‌شوند که قابل شناسایی نیستند. هرکس از خود، نشانه‌ای می‌داد تا شناساییِ جنازه، ممکن باشد. یکی می‌گفت: «دست راست من این انگشتری است.» دیگری می‌گفت: «من تسبیحم را دور گردنم می‌اندازم و...» اما نشانه‌ای که یکی از بچه‌ها داد، برای ما بسیار جالب بود. او می‌گفت: «من در خواب، خُروپُف می‌کنم؛ پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف می‌کند، شک نکنید که خودم هستم.» 😁😁 منبع: #فرهنگ_جبهه (شوخ‌‌طبعی‌ها) جلد۳، ص۱۸۶ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌺بسم‌رب‌الشهداءالصدیقین🌺 زنده‌نگه‌داشتن‌یادشهداکمترازشهادت‌نیست... 📝هرشب‌چندسطری ازرفیق شهیدمان ❣شهیدحسین معزغلامی❣ 📚متن هابرگرفته ازکتاب سروقمحانه زندگینامه شهیدمعزغلامی @parastohae_ashegh313
📚سروقمحانه #شهیدحسین_معزغلامی 💟این قسمت:معصومیت کودکانه❣ #شادی_روحش_صلوات @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 °°°معصومیت کودکانه°°° 💟بعدازاینکه حسین باقرآن انس گرفت ومداحی روشروع کرد من تصمیم گرفتم مصائب اهل بیت روحسین یادبگیره. چون اعتقادداشتم نوحه سرایی تنهابرای اهل بیت کافی نیست و سعی میکردم حسین مصائب اهل بیت رودرک کنه. 💟📚کتاب هایی دراین موردتوخونه داشتیم.من این کتاب هارو به شکل داستان براش نقل میکردم وترغیبش میکردم تاحسین دراین موردمطالعه کنه. 📝📚حسینم مطالعه میکرد وتوخونه ازروی همون مقتل برای ماروضه می خوند. 🌺باتوجه به اینکه حسین بچه بود ومعصوم روضه اش روی ماخیلی تاثیر میگذاشت وخیلی گریه میکردیم. 🍂❣روز تاسوعای حسینی ما دردسته عذاداری مداحی می کردیم.وقتی دسته ی عذاداری برای اقامه ی نمازظهربه مسجدبرگشت؛من به حسین گفتم برو اذان بگو.حسین بدون هیچ مقاومتی رفت وشروع به اذان گفتن کرد. اذان خیلی عجیبی بوداصلاسابقه نداشت دراذان تمام مردم،زن ومردانقدرگریه کنن. چون مردم درحال وهوای روزتاسوعابودند،بااذان حسین به شدت گریه کردند. بعدازاتمام اذان مردم یک کلمه حرف نمیزدن،وانگاربهت زده بودند.💦 💫بعدهااهالی مسجدبه من می گفتند،که این اذان،اذان معمولی نبوده که مردم رواین همه متحول کرده. دیگه این موضوع پیش نیومدواون اذان روزتاسوعا غوغا کرد.❣ 😍❤️شایداین همان معصومیت روضه هایش بود. حسین سعی میکرد مقاتل روبادقت بخونه،گوش کنه ودرک کنه.📝 💟دایی حسین ایام فاطمیه درمنزل شخصیش برای حضرت زهرا س مجلس زنانه میگیره. یه روز به حسین گفت برای روضه خوانی درفاطمیه به منزلش بره. حسین بامادرش به مجلس روضه رفت. وشروع به روضه خوانی کرد. بعدهامیگفتن روضه ی عجیبی بود وفریادخانم هابلندشده بود.👌 🍂دراین مجلس حتی چندنفرازحال رفته بودن. بااینکه این مجلس مداح داشت و روضه به قدرکافی خونده شده بود ومجلس روبه اتمام بود،ولی بسیارتاثیرگذاشت.👌❤️ |پدرشهید|🗣 ادامه دارد...🌹 @parastohae_ashegh313
دور نباش در این دنیای کوچک در این آغوشِ دنج ، نزدیک تر باش ، از روح به جان نزدیک تر باش ، از جان به تن نزدیک تر باش ، از تن به من تو خودِ من باش 🌹°|شبتون شهدایی|°🌹 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
عطر ِشما 🌹 پیچیده میان خـاطراتم پس امروز عمیق تر نفس مےڪشم به امید وصال شما ❣|°روزتون شهدایی|°❣ ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
خوشنام‌تویۍ، گمنـآم‌مَنَم.. ڪسےڪه‌لب‌زد برجـآم‌تویے ناڪام‌منم! #شهـیدگمنام #شهید_گمنام ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
4_5861457987587015903.mp3
15.64M
#شور #شهدای_گمنام #حاج_مهدی_رسولی ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
💠 پیامی ازبهشت 🖊 اگر دو چیز را رعایت بکنی، خدا شهادت را نصیبت میکند. یکی پر تلاش باش و دوم مخلص! این دو تا را درست انجام بدی خدا شهادت را هم نصیبت میکند. ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
▫️همسرش می‌گفت: برگه مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند #مدافعان_حرم برای پول می‌روند!😔 #شهید_مدافع_حرم_عبدالصالح_زارع @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌺 🚕ما یک ماشین پاترول سفید داشتیم و هر کس که این ماشین را می‌دید به ما خرده می‌گرفت که الان زمان پاترول نیست، بنزین زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر.♨️ وقتی این حرف‌ها را شنید گفت که این پاترول توانسته چند نفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است.💦 🚗 ماشین یکی از همسایه‌هایمان در مسیر شمال خراب شده بود. مصطفی با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده می‌کنی، گفت که می‌خواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. ✅✳️گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم.✅🍂 به روایت همسر شهید🗣 @parastohae_ashegh313
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 میم مثل مرد💟 مثل مصطفی❣ #شهیدمصطفی_صدرزاده @parastohae_ashegh313
همسر شهید : من واقعاً نمی‌دانم حجت چطور توانست دخترش را بگذارد و برود . می‌دانم که زیبایی کارشان در همین گذر از تعلقات دنیایی است اما باز هم می‌گویم همت می‌خواهد که همسرم به لطف خدا چنین همتی داشت. النا یک ماهه بود ، وقتی گریه می‌کرد و من او را روی سینه پدرش می‌گذاشتم ، آرام می‌شد. حجت‌الله ارادت خاصی به اهل بیت داشت و همین ایمان و اراده او را به میدان جنگ کشاند. عشق به بی‌بی و حضرت رقیه (س) و حضرت زینب (س) او را رزمنده کرد.. 🌷 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
1_63630300.mp3
5.88M
مگه میشه غروب باشه.. دلـت گرفته باشه.. اینو گوشش ندے؟!😔 با دانلودش بهش معتاد میشے☝️ @parastohae_ashegh313
الهی باز کن در که گدای سحرت برگشته💔 و بالاخره... ماه 🌙رمضان... آمد.. ما هم به میهمانی خداوند دعوت شدیم... کاش ماه مهمانی خدا ظهور مهدی فاطمه باشد و بس ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
8101480_312 (1).mp3
10.89M
ممنونم دوباره راهم دادی... 📻 میثم مطیعی هر سحر ما را با #مناجات یکی از مداحان اهل بیت دنبال کنید. 🌸 التماس دعا 🌸 #خادم_الشهدا #سحرانه ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝