#خاطراتــ_شهدایی
#شهید_مرحمت_بالازاده
مرحمت گفت:
آقا جان من از اردبیل آمده ام اینجا
تا یڪ خواهشی🙏 از شما بکنم
ريیس جمهور عبایش را ڪہ از شانه راستش سر خورده بود درست ڪرد
و گفت:
بگو پسرم، چه خواهشی؟
آقا خواهش میڪنم به آقایان روحانی و مداح دستور بدهید ڪہ دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند...😭
_ چرا پسرم؟!!!
مرحمت به یڪ بار بغضش ترڪید😭 و سرش را پایین انداختـــ و ڪلماتی بریده بریده گفت:
آقاجان! حضرت قاسم ۱۳ ساله بود ڪہ امام حسین به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد...
من هم ۱۳ سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهم به جبهه بروم.
هرچه التماسش ڪردم
می گوید ۱۳ ساله ها را نمی فرستیم
اگر رفتن ۱۳ ساله ها به جنگ بد است
پس این همه روضه حضرت قاسم را چرا می خوانند؟!🥀
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدایی
#شهید_مسلم_خیزاب🌹
بعد از مراسم تشییع شهداے غواص
که وے ساعت ها در کنار آن ها بود
گفت:
اول شهادت
و بعد سلامتی خانواده را از شهداے غواص خواستم🤲
و به هر دو خواسته نیز خواهم رسید.
او همواره میگفت:
آرزو دارم با گلوله مستقیم دشمن شهید شوم
و به من تاکید کرد
اگر دیدے سر بر تن من نیست ،
گلوگاهم را ببوس و بگو
خدایـا!
این قربانی را از ما بپذیر...🥀
#راوے_همسر_شهید
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
#خاطرات_شهــدایی♥️
فرزندم چهار ماهه شده بود كه خواب سه بزرگوار را ديدم.
آنان را شناختم؛ اما علی(ع) امام حسين(ع) و امام رضا(ع)؛☺️
اما نمیفهميدم كه چه مےگويند.
قنداقه احمد رو به رويم بود.
امام رضا(عليهالسلام)، دست مبارکشان را روی سينهشان گذاشتند
و به فارسے به من فرمودند: «ضامن احمد منم!»😍
باورم نمیشد، امام رضا(ع) ضامن اولين ثمره زندگےام شده بود.😍❣️
#راوی_مادرشهید
#احمدڪشورے
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
@parastohae_ashegh313
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#خاطرات_شهدایی
🎙#نریمان_پناهی از فرمانده خود حاج حسین اسکندرلو
۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ — #سالروز_شهادت
#سردارشهیدحاجحسین_اسکندرلو - «عملیات سیدالشهداء(علیهالسلام)» #فکه ، بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردن
ولادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱
🌹 یاد همه شیرمردان جبهه های حق علیه باطل همیشه جاودان
#شبتونآرامبایادشهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدایی
✍ تفحــص
🔸چنــــد روزے مے شد ڪه در اطراف ڪانے مانگا واقع در غـرب ڪشور ڪار مے ڪردیم؛ شهداے عملیات والفجــر چهار را پیدا مے ڪردیم. اواسط سال ۷۱ بود.
از دور متوجه پیڪر شهیدے داخــل یڪے از سنگــرها شدیم.سریع رفتیم جلــو.همان طـور ڪه داخل سنگــر نشسته بود،ظاهرا˝ تیر یا ترڪش به او اصابت ڪرده و #شهید شده بود. خواستیم ڪه بدنش را جمـع ڪنیم و داخــل ڪیسه بگذاریم،
⭕️ در ڪمـال حیــرت دیدیم در انگشت وسط دست راست او انگشتــرے است؛ از آن جالب تر این ڪه تمام بدن ڪاملا˝ اسڪلت شده بود ولے انگشتے ڪه انگشتر در آن بود، ڪاملا˝ سالم و گوشتے مانده بود.
همه ے بچه ها دورش جمع شدند. خاڪ هاے روے عقیق انگشتر را پاڪ ڪردیم. .اشڪ همه مان در آمد، روے آن نوشته شده بود: ‹‹حسیـــــن جانم››.♥️
📚 ڪتاب تفحص،صفحه ۱۷۲
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313