#خجالت
#شهید_حسن_شوکت_پور
تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود.
یه پارچ آب 🍶 دو تا لیوان🥛 و دو تا پیش دستی🍽 گذاشته بود سر سفره.
نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم.
وقتی غذا تموم شد گفت: «الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم 😍
تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرفها رو می شورم».
گفتم: «خجالتم نده، شما خسته ای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرف ها هم تموم شده»😍
نگاهی بهم انداخت و گفت: «خدا کسی رو خجالت بده که می خواد خانمشو خجالت بده»😌
منم سرم رو انداختم پایین ☺️ و مشغول کار شدم.
✍حدیث آرزومندی، صفحه108
#عاشقانه_شهدا
@parastohae_ashegh313