#خندوانه_با_شهدا😁😁😁
🎈 جشن پتو
قرار گداشته بودیم هرشب یکی از بچههای چادر رو توی جشن پتو بزنیم
یه روز گفتیم : ما چرا خودمون رو میزنیم ؟😂
واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید بکشونه توی چادر
به همین خاطر یکی از بچهها رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج اقا اومد داخل
اول جاخوردیم
اما خوب دیگه کاریش نمیشد کرد. گفت : حاج آقا بچهها یه سوال دارن
گفت : بفرمایید
ما هم پتو رو روی حاج آقا انداختیم و شروع به زدن کردیم .
یه مدت گذشت داشتم از کنار یه چاد رد میشدم که یهو یکی صدام زد.
تا به خودم اومدم
هفت هشتا حاج آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی
@parastohae_ashegh313