•••|🥀❤️🥀|•••
عصر بود که وارد خانه شد . دیدم خوشحال
و سرحال است 😁 کارتی از جیب اش بیرون
آورد و به دستم داد : مادر من دیگه سرباز
امام خمینی شدم ☺️ سرباز امام زمان !
کارت کمیته انقلاب بود . از مدت ها قبل به
عشق امام در راهپیمایی ها شرکت کرده بود
بعد از پیروزی انقلاب هم شب و روزش
شده بود کمیته🙃 با رفقایش از اموال و
خودروهای مردم مراقبت می کردند🍁
شب ها توی مسجد محل نگهبانی می دادند
و جلوی خرابکاری ضد انقلاب را می گرفتند✌️
هجده سال بیشتر نداشت و از این که توانسته بود برای جامعه اش مفید باشد در پوست خودش نمی گنجید 😃
کارت را به او برگرداندم و دعایش کردم 🤲🏻 :
الهی تو کاری که دوست داری موفق باشی😻
شب بعد از نماز رفت حمام و ادکلن زد .
مهمان داشتیم . سر سفره شام با پدرش
شوخی می کرد😅
قسمت خوشمزه غذا را گذاشت توی بشقاب
همسرم 🙄 بابای امیر هم دوباره همان تکه
خوشمزه را برگرداند به بشقاب امیر 🙊
خوشحال بودم که پدر و پسر این قدر باهم
صمیمی اند 😊
شام که خوردیم او هم آماده رفتن شد🚶♂
ماموریت داشت . موقع خداحافظی گفت :
اگه رفتم و برنگشتم حلالم کنین 💔 انگار
شهادت به دلش الهام شده بود🥀
رفت .... 🕊
#شهید_محمدحسیناورعیغلامی
#مـادرانــہشـهـدا
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━━━┓
@parastohae_ashegh313