eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🌱 🌱 تاریخ تولد: ۱۴ / ۵ / ۱۳۳۴ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۲ / ۱۳۶۶ محل تولد: شیراز محل شهادت: منطقه سومار همسر شهید : آقا علی در روز عید غدیر در شیراز به دنیا آمد، ، و البلاغه بود.ایشان سرسپرده ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام ) بود.مراسم عروسی مان را ظهر گرفتیم که به چشم نیایدو حرمت داغداری خانواده شهداء حفظ شود.آمدیم توی اتاق که ناهار بخوریم؛علی در را بست و پشت آن ایستاد،رو به من کرد و گفت: می‌دونی که تو این لحظه دعای ما مستجابه؟ گفتم: آره ولی الان بیا ناهار بخوریم.گفت: روزه ام.گفتم: تو روز عروسی روزه گرفتی؟؟ گفت روزه ی نذره، گفتم: چه نذری؟ گفت: این که همون طور که خدا منو تو عید غدیر متولد کرد تو عید غدیر هم مزدوج کردحالا میخوام تو عید غدیر هم شهادت رو نصیبم کنه،حاج علی سالها به جبهه جنگ رفت و حتی مجروحیت هایش باعث نشد که او دست از جنگ بردارد،شب آخر قبل از شهادتش، که شب عید غدیر بود انگار می‌دانست آخرین دیدار است برای همین تا صبح به راز و نیاز با خدا پرداخت و پس از آن آخرین وصیتش را کرد.عید غدیر بود که لباس سفید عروسی را به تن پوشیدم و ۷ سال بعد درست عید غدیر بود که لباس سیاه بر تن پوشاندم و چهار فرزند از ۶ ماهه تا ۶ ساله به رسم امانت از علی پذیرفتم.حاج علی می‌گفت: «من در عید غدیر به دنیا آمدم،در عید غدیر سنت ازدواج را به جا آوردم و در عید غدیر پای از این دنیا بر می نهم.»و درست در روز در منطقه سومار شربت را نوشید. 💚 @parastohae_ashegh313
🌱 شهیدے ڪه در شبـــ سر به سجده‌ے گذاشتـــ تاریخ تولد: ۱۸ / ۱۱ / ۱۳۳۱ تاریخ شهادت: ۴ / ۸ / ۱۳۵۹ محل تولد: کرمانشاه/ قصر شیرین محل شهادت: سر پل ذهاب همرزم شهید: 🌱نيمه شب‌ها برمی‌خواست و عبادت خالق يكتا می‌كرد،صدای قرائت قرآن او زير نور ماه در دشت ذهاب، هنوز به گوش آنان كه بايد بشنوند،‌ می‌رسد یک روز سعید گفت «به وجود مقدس امام زمان (عجل الله ...) تا به امروز یک نگاه حرام نكرده‌ام»این قسم بزرگترین قسم سعید بود و چنان این حرف را محكم زد که اشکم درآمد. بعد از سقوط شهر سنندج، سعید بود که برادران حزب‌الهی را تحریک و تشویق کرد مهیا شدند و شهر سنندج را آزاد کردند در عملیات پاوه که منجر به آزادی ( از اسارت ) شد به واسطه فعالیت ها و اقدام او بود. همرزم شهید: 🌱 رفتیم به سمت پیکر مطهر شهدا،به پیکر شهدا که رسیدیم ناگهان نور و صدای دو یا سه انفجار دیده و شنیده شد. همه‌ی ما بر روی زمین افتادیم پس از لحظاتی دیدم كه شهید جعفری رو به قبله و به حالت سجده بر زمین افتاده بود بدنش را به غسالخانه آوردند تا لباسهایش را در بیاورند و غسلش بدهند بدن و لباسهایش غرق خون بود از جیب مبارکش جانمازش را درآوردم از بس خون از فرق سرش به لباس ها و جیبش سرازیر شده بود مُهر نماز او خمیر شده بود. 🥀 این فرمانده در شب عید سعید غدیر بر اثر اصابت انفجار مین در حالت سجده میهمان سفره شد. ╔══════••••••••••○○✿💚╗ @parastohae_ashegh313 ╚💚✿○○••••••••••══════╝