eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
41 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @khomool3
مشاهده در ایتا
دانلود
از خستگی خوابم برد امّا خیلی زود از ســرما بیدار شــدم. انگار روی یخ خوابیده بودم. به این دلیل، ســرما خوردم.» زهرا پرسید: «بابا شما سرما خوردید، ما باید برگردیم ایران. اینا چه ربطی به هم داره؟!» حســین بعد از این مقدمه رفت ســر اصل مطلب و گفت: «همکاری نیروهای مردمی با ارتش، زمینه های موفقیت رو توی دمشق خیلی بالا برده و شما به راحتی می تونیــد بــدون محافــظ بــه زیــارت حضرت زینب و حضرت رقیه برید. و بعد به ایران برگردید و تو یه فرصت دیگه به اینجا بیایید.» سارا گفت: «من می تونم یه ترم مرخصی تحصیلی بگیرم و تا آخر تابستون بمونم.» زهرا هم از در دیگری وارد شد «باباجان، برگشتن ما به تهران یه شرط داره.» حسین پرسید: «چه شرطی؟» شما هم برگردی. حسین دست روی شانه های زهرا انداخت و گفت: «عزیزم، درسته که دمشق از خطر سقوط نجات پیدا کرده اما مسلحین تو همۀ استان های سوریه، بخش هایی رو به تصرف خود درآوردن و تقریباً 07 درصد خاک سوریه در اختیار اونا ست.» زهرا با ترشرویی گفت: «نوبتی هم که باشه، نوبت یه فرمانده دیگه س شما نزدیک یک ساله که اینجایید.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313