#قسمت175
مطلع الفجر
حسين الله كرم
ســرهنگ علي ياري و سرگرد سامي از تيپ ذوالفقار ارتش نيز با نيروهاي سپاه هماهنگ شدند.
بسياري از نيروهاي محلي از سرپل ذهاب تا گيان غرب در قالب گردان هاي مشــخص تقسيم بندي شــدند.
اكثر بچه هاي اندرزگو به عنوان مسئولين اين نيروها انتخاب شدند. چندين گردان از نيروهاي ســپاه و داوطلب به عنوان نيروهاي خط شــكن، وظيفه شروع عمليات را بر عهده داشتند.
.
💙💙💙💙
فرماندهان در جلســه نهايي، ابراهيم را به عنوان مســئول جبهه مياني، برادر صفر خــوش روان را به عنوان فرمانده جناح چپ و برادر داريوش ريزه وندي را فرمانده جناح راســت عمليات انتخاب كردند.
هدف عمليات پاكســازي ارتفاعات مشرف به شهرگيان، تصرف ارتفاعات مرزي و تنگه هاي حاجيان و گورك و پاسگاه هاي مرزي اعام شده بود.
وســعت منطقه عملياتي نزديك به هفتاد كيلومتر بود. از قرارگاه خبر رسيد كه بافاصله پس از اين عمليات، سومين حمله در منطقه مريوان انجام خواهد شد.
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
#قسمت175
احســاس روزهایی رو داشــتم که تو ایام محرمِ هر ســال، پابرهنه می شــدم و توی خیابون عزاداری می کردم. احساس خوبی بود. دنبال کفش ها نگشتم. تمام مدّت روز، پابرهنه بودم. تا به بهشت زهرا رسیدم.» حسین از حلاوت تاول ها به گونه ای شیرین تعریف می کرد که به حال او غبطه خــوردم. او از ســخنرانی پرشــور امــام در بهشــت زهرا تعریــف کــرد و از آشــنایی بــا جوانــی نوزده ســاله بــه اســم محمــود شــهبازی کــه اصفهانــی بــود و از طرف دانشجویان دانشگاه های تهران، مسئولیت سازماندهی جوانان و دانشجویان را برای امنیت بهشت زهرا به عهده داشت. هنــوز زخــم تاول هــا خوب نشــده بود که حســین دوباره آهنــگ تهران کرد. این دفعه با آیت الله مدنی و دکتر باب الحوائجی و یک ماشین پر از اسلحه. وقت رفتن حسین یک جمله گفت: «کار شاه تمومه.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313