#معرفی_کتاب
#من_میترا_نیستم
زینب در وصیت نامه اولش از من خواسته بود که در مرگش گریه نکنم و حتما در آبادان دفنش کنم. اما از قرار معلوم, بعد از نوشتن وصیت نامه خوابی می بیند که باعث می شود وصیتش را تغییر دهد:”دیشب خواب دیدم که با چند نفر از خواهران داریم به جبهه می رویم... اما آنجا جبهه واقعی من نبود. من در خواب درک کردم که جبهه من, شهر من و کار من, دشمنی با دشمنان خداست.” بعد از این خواب, زینب وصیت نامه جدید را نوشت. دیگر برای او دفن شدن در آبادان مهم نبود.
🔸 زینب وصیت نامه دومش را خیلی عاشقانه نوشته است. او طوری از شهادت حرف زده, مثل اینکه منتظر رفتن است. زینب وصیت نامه دومش را در تاریخ 13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از شهادتش نوشته بود.
🔸 زینب یک دفتر به اسم “دفتر پند و نصیحت” داشت. اول دفتر, اسم هجده نفر از دوستانش را نوشته بود و برای هرکدام از آن ها یک صفحه گذاشته بود که در آن صفحه هر انتقادی از زینب دارند بنویسند.
🔸 زینب در دفتر خود سازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع و یاد مرگ و همیشه وضو داشتن و خواندن نماز شب و نمازغفیله و نماز امام زمان(عج) , تا ورزش صبحگاهی و قرآن خواندن بعد از نماز صبح و دعا کردن و کمتر گناه کردن کم خوردن صبحانه و ناهار و شام.
— — — — — — — — — — —
— — — — — — — — — — — —
@parastohae_ashegh313🦋