#پارت83
رسیدگی به مردم
🌸جمعی از دوستان شهید🌸
ابراهیم به پسرک گفت: چرا مردم رو خیس می کنی؟
پسرک خندید وگفت:خوشم میاد. ابراهیم کمی فکر کرد وگفت:کسی به تو می گه آب بپاشی؟ پسرک گفت:اون ها پنج ریال به من می دن و می گن به کی آب بپاشم. بعد هم طرف دیگر خیابان را نشان داد.
سه جوان هرزه وبیکار می خندیدند. ابراهیم می خواست به سمت آن ها برود، اما ایستاد. کمی فکر کرد و بعد گفت:پسر، خونه شما کجاست؟
پسر راه خانه را نشان داد.
🥀🥀🥀
ابرهیم گفت:اگه دیگه مردم رو اذیت نکنی، من روزی ده ریال بهت می دم، باشه؟ پسرک قبول کرد. وقتی جلوی خانه آن ها رسیدیم، ابراهیم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به این ترتیب مشکلی از سر راه مردم بر طرف نمود
🌷🌷🌷
@parastohae_ashegh313