#رسـم_خـوبان
يك روز در خواب💤 ديدم سجاد مبلغي #پول را تا كرده و ميگويد معصومه اين مال شماست و به من داد. فردايش يكي از دوستان #همرزمش كه در سوريه با هم بودند #تماس گرفت و گفت امانتي داريد، ميخواهم بياورم و به شما بدهم.😇 ديدم #لباس خود شهيد را آوردند و با همان مقدار پولي💰 كه در خواب ديده بودم به من دادند. #شهيد من هيچگونه چشمداشتي👀 به مسائل #دنيايي نداشت. با آنكه نبود همسرم به من و بچهها خيلي سخت ميگذرد😰 اما تحمل ميكنيم. با شرايط #مستأجري و دادن پول اجاره ماهانه، هزينه سرويس🚎 بچهها و... فعلاً همه #مخارج ما گردن پدرم است كه با جان و دل💞 تقبل ميكند.
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_سجاد_باوی🌷
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#رمز_موفقیت
تعداد مجروحین بالا رفته بود.فرمانده از میان گرد و غبار🖤 انفجار ها دوید طرفم و گفت : " سریع بی سیم بزن عقب . بگو یک آمبولانس بفرستند مجروحین را ببرد! " شستی گوشی رابی سیم را فشار دادم. به خاطر اینکه پیام لو نرود و عراقیها از خواسته مان سر در نیاورندپشت بی سیم باید با کد حرف می زدیم. گفتم :" حیدر حیدر رشید " چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید . بعد صدای کسی آمد : 🖤
- رشید بگوشم.
- رشید جان حاجی گفت یک دلبر قرمز بفرستید!
-هه هه دلبر قرمز دیگه چیه ؟🖤
-شما کی هستی ؟ پس رشید کجاست ؟
- رشید چهار چرخش رفته هوا . من در خدمتم.
-اخوی مگه برگه کد نداری؟🖤
- برگه کد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی می خوای؟
دبدم عجب گدفتاری شده ام. از یک طرف باید با رمز حرف می زدم از طرف دیگر با یک آدم شوت طرف شده بودم .
- رشید جان از همانها که چرخ دارند!
- چه می گویی ؟ درست حرف بزن ببینم چه می خواهی ؟🖤
- بابا از همانها که سفیده.
- هه هه نکنه ترب می خوای.
- بی مزه! بابا از همانها که رو سقفش یک چراغ قرمز داره.🖤
- د ِ لا مصب زودتر بگو که آمبولانس می خوای!
کارد می زدند خونم در نمی آمد. هر چه بد و بیراه بود به آدم پشت بی سیم گفتم. 🖤
(به نقل از کتاب رفاقت به سبک تانک نوشته داوود امیریان)
•┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈•
#السلام_علیک_یا_ضامن_آهو❤️
ای کاش دلم شبیه گنبد میشد
عالم همگی شبیه مشهد میشد🍃
ای کاش دلم شبیه یک فرش فقط
از داخل صحنهای او رد میشد🍃
#چهارشنبههای_امامرضایی❤️
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#رمز_موفقیت
يه روز فرمانده گردان به بهانه دادن پتو و امكانات همه رو جمع كرد...🖤
شروع كرد به داد زدن كه كي خسته؟كي ناراضيه؟ كي سردشه؟🖤
بچه ها هم كه جو گرفته بودتشون گفتن: دشمن!!🖤
فرمانه گردان هم گفت: خوب!آفرين..حالا بريد...چون پتو به گردان ما نرسيده!!!! 🖤
•┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈•
#پای_درس_ولایت
🔴امام خمینی(ره)
♦️این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجل علی فرجه. عجل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إنشاءالله ظهور می کند ایشان.
صحیفه امام خمینی ره جلد18ص190
#به_مددالهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_بمانیم
#ظهورنزدیک_است
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹
یا زهرا ✨♥️
ضمن عرض سلام و ارادت خدمت همه ی کاربران شهدای گمنام .
ششمین مصاحبه آنلاین کانال شهدای گمنام با حضور همسر بزرگوار #شهید_مصطفی_شیخالاسلامی
امشب ساعت ۲۱ برگزار میشود .
☆ لبیک یا زینب ☆
#شهید_مصطفی_شیخالاسلامی
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹 یا زهرا ✨♥️ ضمن عرض سلام و ارادت خدمت همه ی کاربران شهدای گمنام . ششمی
نمی توانم بنگارمت!
همه چیز برای نگاشتنت کم آورده است
جز دل !
باید دلم را قلم کنم ، مسافر چشمانم را مرکب ، و بر جان بنگارمت.
باز این واژه ها ابر ابهام شده اند و باران تردید را روانه ام ساخته اند و من میان این تردید سردرگمم!
میان دستان پر از حرارت و عشق تو و آن سنگ سرد و خاموش ...
مادر ! بیا با هم مسافر روزی شویم که هدیه مان را به دستان پر از سخاوتش بخشیدیم.
می خواهم دوباره صدایش کنم ، و با همان دستان پر از صداقت کودکی بگویم
« بابا ! دلتنگم...»
و بسوزم از عشق پدرانه اش.
و رها شوم از هجوم غربت این سنگ خاموش .
امیرحافظ ، ۵۷ روز بعد از شهادت پدر متولد شد .