eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافع_حرم 💠یک روز مهدی بابت بازدید و سرکشی از یک موقعیت به خط فرستاده شد. چیزی نگذشته بود که بی‌سیم زدند و گفتند یک ماشین مهمات مورد اصابت موشک تاو قرار گرفته است و دو نفر از رزمندگان نجبا و یک ایرانی هم به شهادت رسیدند. 💠شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی فرزند معنوی امام روح‌الله در نیمه خرداد پر حادثه در انتظار فرج ماند تا آنکه آسمانی شد و آنچنان در آتش عشق اباعبدالله سوخت که یک پلاک سوخته تنها یادگاری است که خانواده‌اش از او دارند. 💠مادری که نتوانست صورت پسرش را ببیند و با پیکرش وداع کند، فرزندی که در آرزوی آغوش پدرش ماند و پدری که در تشییع جنازه پسر حتی لباس مشکی نپوشید و میگفت من با خدا معامله کرده‌ام. 💠پیکر سوخته شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی سند زنده ای است برای اهل دنیا که اگر میخواهی خود را به امام زمان برسانی باید در راه ولایت خون دل بخوری و بسوزی تا زمینه ساز ظهور امام مهدی (عج) شوی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🕊 : 95/03/16 🕊 🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
💍💍💍 خانه ما و آنها روبروی هم بود😎 یك روز ناهار آنجا می خوردیم و یك روز اینجا.😋 آن روز نوبت خانه ما بود.🍲 ناهار بود یا شام؛ یادم نیست؛ دیدم خانمش تنها آمده؛🤫 همیشه با هم می آمدند. خانمش به نظر كمی دمق🤭 بود. پرسیدم: « چی شده ؟ »‌ چیزی نگفت: فهمیدیم كه حتماً با یوسف حرفش شده است.🍃 بعد دیدم در می زنند. در را باز كردم. یوسف بود.😍 روی یك كاغذ بزرگ نوشته بود. « من پشیمانم »🤦🏻‍♂ و گرفته بود جلوی سینه اش . همه تا او را دیدند زدند زیر خنده.😅 خانمش هم خندید😍 و جو خانه عوض شد . این راحتی اش در اقرار به خطا برایم خیلی جالب بود✨👌🌷 @parastohae_ashegh313
اومد بهم گفت: " میشه ساعت 4 صبح⏰ بیدارم کنی تا داروهام💊رو بخورم؟ " ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ... بیست الی بیست و پنج دقیقه🕤گذشت، اما نیومد ... نگرانش شدم😥؛ رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه😭 می کنه! بهش گفتم: " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی!😣 می خواستی نماز شب📿 بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام💊 رو بخورم؟؟! " برگشت و گفت: " خدا شاهده من مریضم😔 چشمای من👁 مریضه دلم 💔مریضه. من شونزده سالمه! چشام مریضه! چون توی این شانزده سال امام زمان✨✨ عج رو ندیده ... دلم مریضه! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم ...🥀 گوشام مریضه! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم ... "🌱 @parastohae_ashegh313
بـسـم الـلـہ الـرحـمـن الـرحـیـم ❤️ ❤️ جلسه دوم : ایثار و از خود گذشتگی قال امـیـرالـمـومـنـیـن علیه السلام : ✨الايثار أحسن الاحسان و أعلي مراتب الايمان✨ ايثار بهترين نيكوكاريها و والاترين مرتبه‏ هاي ايمان است . از خودگذشتگی جزو بهترین و بالاترین مراتب ایمان شمرده شده است ایثار مصادیق مختلفی دارد : گاهی با جان ، گاهی با مال گاهی با وقت ، گاهی با آبرو و گاهی با عمل است به هر حال میتوان میزان رو علامت مراتب بر شمرد. ✅ ایثار بیشتر = ایمان بالاتر 👈راه حل افزایش روحیه ایثار = خود فراموشی 👈راه حل خود فراموشی= دیگران و زیر دستان را دیدن 💠 در سـیـره شـهـدا 💠 1⃣ یکی از برادرهام شهید شده بود. قبرش اهواز بود . برادر دومیم توی اسلام آباد بود . وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر . باران تندی هم می آمد . من رفتم دم چادر فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو . آقا مهدی توی چادرش بود . بهش که گفتم . گفت : قدمتون روی چشم. فقط باید بیاین توی همین چادرجای دیگه ای نداریم . صبح که داشتیم راه می افتادیم مادرم بهم گفت : برو آقا مهدی رو پیدا کن ازش تشکر کنم . توی لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت : آقا مهدی حالش خوب نیست ، خوابیده. گفتم :چرا ؟گفت :دیشب توی چادر جا نبود . تا بخوابد یه جای دیگه پیدا کنه ، زیر بارون موند ، سرما خورد . 📚 یادگاران ، جلد سه ، کتاب شهید مهدی باکری ، ص 78 2⃣ با هم مرخصی گرفتیم . در اتوبوس صندلی خالی نبود . از پیرانشهر تا تهران را در بوفه نشستیم . بوفه اتوبوس‌های آن موقع باریک بود و تنگ و خسته کننده. از تهران تا سمنان را بلیط گرفتیم . فکر کردم دویست و پنجاه کیلومتر باقی مانده را روی صندلی می‌نشستیم . بعد از چندین ساعت روی بوفه نشستن ، حدود هشتصد نهصد کیلومتر وقتی سوار اتوبوس شدیم و روی صندلی نشستیم ، هنوز لذت نشستن روی صندلی راحت و نرم اتوبوس کامل نشده بود که علی در حالی که به خانمی با بچه‌ای در بغلش اشاره ‌کرد و گفت صمد جان ! پاشو جامون رو باید بدیم به این خانم . خودش هم بلند شد و اصرار آن خانم برای این که ما سر جایمان بنشینیم ، فایده‌ای نداشت . اصرار علی بیشتر بود. با این که به خودش هم سخت گذشته بود اما بیش از این به فکر راحتی دیگران بود. شهید علی احمدی 📚 منبع فرهنگنامه شهدای سمنان ، ج1 ، ص202 @parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄
💌 🔻امام روح الله خمینی(ره) تقید خاصی به نماز شب داشته اند. 🔹مرحوم حاج آقا مصطفی یک روز نقل کردند که امام فرموده است: 🔻اگر به مطالبی رسیده ام از سحر خیزی من بوده است و به شاگردانشان میفرمودند که نماز شب و سحرخیزی را از دست ندهند. 📚(برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)،ج 3،ص 129) @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ این قصه از حوالے دریا شروع شد با تار و پود چادر زهرا شروع شد خورشید سر زد و سفرما به ڪربلا بایڪ سلام صبح به‌مولا شروع شد 🌱 @parastohae_ashegh313 🍃
⏰🍃 🍃 | | همراه نيروهاے عراقےمشغول‌جسٺ‌وجو بوديم.🔦 فرمانده اين نيروها دستور داده‌بود در ظرفے ڪہ ايرانےها آب🚰 مےخورند، حق آب خوردن ندارند.❌ همڪلام شدن با ايرانےها خشم😡اين افسر را در پے داشت. روزے همين افسر بہ من التماس مےڪرد ڪہ تو را بہ خدا اين سربندرو امانت بہ من بده. 🙏😢 من همسرم بيماره،🤒 بـہ عنوان تبرڪ ببرم. براتون برمےگردونم. روے سربند نوشتہ شده بود «يا فاطمه الزهرا(س)»داخل يڪ نايلون گذاشتم و تحويلش دادم.❤️ اول بوسيد و بہ چشماش ماليد. بعد از چند روز برگرداند. باز هم بوسيد و به سينه و سرش ڪشيد و تحويلمون داد.😇 از آن بہ بعد سفره غذاے🍵عراقےها با مايڪے شد😍سر سفره دعا مےڪرديم، دعا را هم اين افسر عراقے مےخواند: «اللهم الرزقنا توفيق الشهاده فے سبيلڪ» 🍃 @parastohae_ashegh313 ⏰🍃
🌸 🍃🍃 🌸 هیس!🤫 وقتی میشنوی میگن اُمُل!🍂 وقتی میشنوی میگن کلاغ سیاه🥀 وقتی میشنوی میگن چادر نشین🌱 نشانه وقار و آرامش توست...🌟 چادُر یا جادُر !؟ به نظر می‌رسد تلفظ اصلی و صحیح چادر، جا دُر💎 بوده است. : جای در و گوهر💖 @parastohae_ashegh313
🕊ای دوستان: سخنان امام را آویزه گوشتان کنید و در تمام موارد از آنها استفاده نمائید امر به معروف نهی از منکر با آن شرایطی که دارد را فراموش نکنید و اگر این اصل در جامعه ما بمیرد باید فاتحه اسلام و انقلاب را بخوانیم.🌷 ┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
✍💌📜 ✨🌸 از طرف يكی از اسرای جنگ تحميلی که در زندان های عراق به امام راحل😍 نوشته شد : 🍃خدمت سرور گرام و عزیزم روحی جان سلام عرض می‌كنم. ان‌شاءالله🤲 كه در پناه ایزد منان و در پناه امام زمان در سلامتی كامل به سر ببرید. اگر از احوال این حقیر جویا باشید بحمدالله سلامتی برقرار و تنها غم و اندوه جانگداز ما دوری از شما عزیز است.😔 كه خداوند تبارك را به مقربانش قسم می‌دهم🙏 كه هر چه زودتر نعمت دست‌بوسی شما را نصیب ما بكند.💖 به هر حال، روحی جان! روحم برایت در حال پرواز🕊 است. حدود دو سال است كه هیچ خبری از شما ندارم😭 و شما خوب می‌دانید كه احتیاج به پند و اندرزهای شما دارم✨ و شما ما را از این نعمت‌ بی‌بهره نفرمایید. امیدوارم در نامه‌هایتان از «میهن»🇮🇷 بنویسید كه چه كار می‌كند و با كی رابطه برقرار كرده و زمین‌ها را چه می‌كارد و كارش با «حسین خركچی»😄 به كجا رسید. شنیدم یه بار حسابی داغونش كردی👌 به هر حال منتظر دعاهای خیر شما هستیم و امیدوارم كه ما را در دعاهای🤲 شب جمعه و شب چهارشنبه در جمكران و محافل فراموش نكنید. از قول اینجانب به «عمو حسین وزیری» و «اكبر مجلسی» و «حسینعلی» و «مشهدی احمد» و برادر بسیار عزیزم «سیدعلی»😍 و خانواده و «اكبر آقا» و خانواده " شنیدم كه چند وقت پیش به گردشی به خارج رفته بود، چه سوغاتی آورده؟"😉 سلام خیلی خیلی برسانید. و حتما منتظر جواب نامه‌های شما هستیم. از راه دور صورتت را غرق بوسه می‌كنم😍😘 27/7/64 فرزند كوچك شما- علی @parastohae_ashegh313
✨🌈✨ شب عملیات خیبر در منطقه ی جفیر مسیر عملیات را گم کردیم.🧐 ما چهار نفر بودیم که با یک تانک همین طور بدون جهت پیش می رفتیم. یک مرتبه متوجه شدیم از نیروهای عراقی هم گذاشته ایم؛ مانده بودیم که چه کنیم🧔🏻🤔 ناگهان پیرمردی خوش چهره، با محاسنی سپید و نورانی✨ و نسبتاً بلند ما را صدا زد و گفت: « شما راه را گم کرده اید. » بعد با اشاره👈 راه را به ما نشان داد. وقتی به نیروهای خودی رسیدیم، تازه به خودمان آمدیم که آن پیرمرد که بود💖. @parastohae_ashegh313
payamerahbar.apk
13.32M
✅ خبر گام دومی ارسال کنید ✅ لایک بگیرید و با لایک‌های بیشتر ✅ جایزه‌های ماهانه ببرید. نسخه پنجم اپ «گام دوم انقلاب» با کلی امکانات جدید منتشر شد. 📋 لیست آخرین تغییرات: 🔸 اضافه شدن متن کتاب گام تمدن‌ساز 🔹 اضافه شدن بخش ارسال اخبار 🔸 اضافه شدن امکان لایک و دیسلایک اخبار و مسابقه خبرنگار گام دومی 🔹 اضافه شدن سوالات بخش آزمون تستی 🔸 بهبود رابط کاربری بخش اتاق‌های گفتگو 🔹 اضافه شدن بخش معرفی رسانه‌های گام دومی 🔸 اضافه شدن بخشی جهت ثبتنام در جنبش مردمی گام دوم انقلاب 📌دانلود از کافه‌بازار: https://cafebazaar.ir/app/ir.gam2.enghelab
✨✨✨ بخوان را که صبح نزدیک است @parastohae_ashegh313
💌 📗📙احکام نماز شب : 💠💠خواندن سوره در ركعتهاي نماز شب لازم نيست و مي‌توان فقط به خواندن سوره حمد اكتفا كرد. ✅گرچه با سوره فضيلت ديگرى دارد ✅هم چنين قنوت🤲 در ركعتهاي دوم مستحب است و مي‌تواند بدون قنوت بخواند.  @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ 🌈 ☀️ آقا سلام✋ میدهم از جان و دل به تو تا اینکه بشنوم « و علیک السلام » را یقین دارم صدایم را میشنوی و سلامم را پاسخ میدهی @parastohae_ashegh313
امام خامنه‌ای : این‌که یک پلیسی با خونسردی ، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوست و نگه دارد و فشار بدهد تا جان بدهد، چیز جدیدی نیست؛ ((طبیعتِ آمریکایی این است؛)) کاری است که آمریکایی‌ها با افغانستان، عراق، سوریه و با خیلی از کشورها کرده‌اند؛ این‌که حالا مردم شعار می‌دهند؛ «نمی‌توانیم نَفَس بکشیم» حرف دل همه‌ ملّت‌هایی است که آمریکا در آنجا ظالمانه وارد شده و اقدام کرده است. ۹۹/۳/۱۴ ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 🌾 🌱 😉😄😂 🌸🤨 🤦🏻‍♂نمیدونم چکار کرده بودن کـه فرماندهشون بعد از کلی صغری و کبری چیدن و منبر رفـتن داشت می گفت: برادرا !!! دیگه تکرار نشه☝️ یکی از آن برادرها با صدای بلند پرسید: حاجی اگه تکرار بشه چی میشه؟🤷🏻‍♂ و حاجی کـه لابد تصور می کردند الان است که از کوره😐😑😠 در برود جواب داد: هـیچی؛ با ایـن دفعه می‌شه دو دفعه!✌️😄 @parastohae_ashegh313
🥀 دیدم گرفته یک گوشه نشسته.🧐 گفتم: تو همی ؟ چته ؟ پاپِیَش شدم.🧔🏻 حرف زد.👥 گفت: خواب دیدم کانالی، جایی گیر کردم.😔 خیلی بلند بود.🌱 ناصر کاظمی عین باد🌬 گذشت. بعد برگشت دست من روهم گرفت. عین پَرِ کاه🍃 کشید بالا. پایین را که نگاه کردم، دیدم چه قدرتاریکه !🌑 این جا که رسید، گل از گلش😍 شکفت. گفت: من هم می شم. ✍ یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 89 @parastohae_ashegh313
وقتی ضارب علی را چاقو🔪 زد ما پیکر غرق خونش💔 را به کناری کشیدیم پیرمردی👴🏻 آمد و گفت: خوب شد؟ همین و میخواستی؟😔 علی با صدای ضعیفی گفت:😓 حاج آقا فکر کردم دختر شماست. من از ناموس شما دفاع کردم🥀 @parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم ❤️از مکتب اهل بیت بیاموزیم❤️ جلسه سوم : ادب قال امیرالمومنین علیه السلام صورة ادب (هر كس) صورتي (و نمودي) از او است في الانسان كشجرة اصلها ادب در انسان همچون درختي است كه ريشه‏اش عقل و خرد است در این روایات منشا ادب رو عقل معرفی کرده است لذا نتیجه میگیریم ترین افراد ، باداب ترین انها و بی ادب ترین افراد ، ترین و کم عقل ترین انهاست 🌹در سیره شهدا🌹 1⃣ سه نفرند. می گویند پایگاه درمان سقوط کرد. از صد و بیست نفر فقط ما توانستیم فرار کنیم. می گویند چهل و پنج نفر شهید، بقیه اسیر. . . صدای بی سیم درمی آید. کومله ها آمده اند روی خط ما. می گویند منتظر باشین. بقیه رو هم می گیریم ازتون. می گویم پدرت را درمی آورم. پوست از کله ی همه تون می کنم. محمد می گوید این جوری حرف نزن. درست نیست. می گویم دری وری می گه. کومله است. نمی شنوی ؟ می گوید عیب نداره ! تو کن. یادگاران، جلد 12 کتاب ، ص 45 2⃣ ادب این پسر همه را متعجب می‌کرد؛ من را هم. تیپ دوازده از دزفول حرکت کرد و رفت به طرف شلمچه. بعد از صرف ناهار دراز کشیده بودم که پرسید:« آقای قصاب! شما وصیت‌نامه نوشتی؟». گفتم:« بله.». گفت:« من هنوز ننوشتم. می‌شه وصیت‌نامه‌ی شما رو ببینم؟ می‌خوام بدونم چطوری باید شروع کرد.». گفتم:« آره، چرا نمی‌شه! مخصوصاً برای شما که پسر حاج آقایی.». وصیت‌نامه‌ام را که سه چهار تا برگه‌ی4A بود، دادم. قبل از این که تای برگه‌ها را باز کند، پرسید:« مطلب خاصی که من نباید ببینم توش نیست؟». گفتم:« نه، با خیال راحت بخون!». در دلم خیلی به آن و نزاکت آفرین گفتم. شهید الله_اختری منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص257 3⃣ مادرم میگفت وقتی باخواهر وبرادرت بیرون میرفتیم هیچ وقت ندیدم برادرت قدمی جلوترازخواهرت بردارد درراه رفتن براوسبقت بگیرد. این بدان علت بود که خواهر بزرگترم دو سال از برادرم بزرگتر بودکه البته این رفتارالگویی بود که ایشان از پدرم درخانه فراگرفته بود . کتاب سیره شهید دکتر ، ص46 @parastohae_ashegh313