❤️❤️❤️
#برگی_از_خاطرات
در بخشي از خاطرهاي به روايت عليرضا محمودي، همرزم شهيد غلامعباس محمودي آمده است:
آن شب قرار بود از بين بچهها، گروهان ويژه تشکيل شود.
وقتي همه درون سنگر جمع شدند، هرکس به گونه اي به ديگري نگاه ميکرد.
در ادامه اين خاطره ميخوانيم :
"ناگهان غلامعباس از جايش بلند شد و چراغ سنگر💡 را خاموش کرد.
همه جا در تاريکي🌌 فرو رفت.
همه مات و حيران اين کار او شدند.
بعد از لحظاتي ادامه داد :
"گروهان ويژه يعني گروهان 100 درصد شهيد.
حالا هرکس مي خواهد بماند و هرکس نميخواهد،برود.
"بعد از اين کلام او که تداعي کننده شب عاشورا بود ، ناگهان گريه😭 شوق بچه ها بلند شد، گريهاي از سرسوز و گداز و اين يعني، ما همه ميخواهيم در گروهان ويژه باشيم ..
و همه شهید شدند ..🥀
@parastohae_ashegh313
#کمی_مثل_شهدا_شویم❤️
#الهی_العفو🤲
چگونه براي خودم و فرد ديگري که مثلا غيبتش را کرده ام، استغفار بگويم؟
پاسخ:
الف: استغفار برای خودتان را می توانید با جملات استغفر الله ربی و اتوب الیه، الهی العفو، داشته باشید.
ب: اگر حق الناسی مانند غیبت به گردن دارید و در صدد جبران آن هستید بايد از آن فرد حلاليت بطلبد،
اگر حلاليت طلبيدن، موجب ايجاد اختلاف و كينه و نزاع مي شود، لازم نيست حلاليت طلبيد، بلكه بايد توبه و استغفار كرد، و براي آن فرد نيز استغفار و طلب بخشش كرد،
«سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كَمَا ذَكَرْتَهُ (1) از پيامبر سوال شد كه كفاره و راه جبران غيبت كردن چيست؟ فرمودند: اين است كه هر وقت ياد آن فردي كه غيبتش را كردي، افتادي، برايش استغفار كني. »
و با انجام كارهاي خير مانند صلوات فرستادن، قرآن خواندن، و هديه ثواب آن كارها به آن فرد كم كم اثرات بد آن را از بين برد.
پس هر جا حلاليت طلبيدن باعث مفسده بيشتر مي شود ، لازم نيست حلاليت بطلبيد، توبه و استغفار كافي است.
✍ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3، ص 377
@parastohae_ashegh313
🌱 ڪاش مهدی بہ جهان چهرہ هویدا می ڪرد
🌱 گرہ از مشڪل پیچیدہ ی ما وا می ڪرد
🌱 ڪاش می آمد و با آمدنش از رہ لطف
🌱 قبر مخفی شدہ ی فاطمہ پیدا می ڪرد
#صبحتون_مهدوے
@parastohae_ashegh313
#برگی_از_خاطرات📜
#شهید_حسین_فهمیده
توی خرمشهر محمد حسین و دوستش هر دو با هم مجروح شدند .
از بیمارستان که مرخص شدند ، برگشتند خط مقدم . فرمانده گفت :
" باید به خانه هایتان برگردید .. "
اشک توی چشمای حسین حلقه زده بود 😭
به فرمانده گفت :
"به شما ثابت میکنم که می توانم به خط بروم و لیاقت آن را دارم .. "
و این کار را کرد ..🥀
@parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃
#متن دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند...
@parastohae_ashegh313
#شهید_ابراهیم_هادی
باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:
" ابرام جان! تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.توی راه که می امدی دوتا دختره پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند. "
بعد ادامه داد:
"شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی ،ساک ورزشی هم که دستت گرفتی ،کاملا معلومه ورزشکاری!"
ابراهیم خیلی ناراحت شد،رفت تو فکر ،اصلا توقع چنین چیزی رانداشت ..
جلسه بعد که ابراهیم رادیدم خنده ام گرفت ؛پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد !به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود.
تیپش به هر آدمی میخورد غیر کشتی گیر .
بچه ها میگفتند:
"تو دیگه چه جور آدمی هستی !ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم ،بعد لباس تنگ بپوشیم
اما تو بااین هیکل قشنگ و روفرم ،اخه این چه لباس هاییه که می پوشی .. ؟
"
ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه میکرد :
"ورزش اگه برای خدا باشه ،عبادته ؛به هر نیت دیگه ای باشه فقط ضرره .."
@parastohae_ashegh313
اول صبح بگویید:
حسین جان رخصت✋
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد✨✨
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
@parastohae_ashegh313
🌷🌷🌷
#شهید_حاج_حسین_خرازی
دکتر چهل و پنج روز بهش استراحت داده بود.
آوردیمش خانه،گفت :
"بابا .. !
حوصلم سر رفته،منو ببرید سپاه بچه ها رو ببینم .. "
بردیمش،تا شب خبری ازش نشد.
ساعت ده شب زنگ زد گفت :
"من اهوازم.
بی زحمت داروهامو بدید یکی برام بیاره .. "
@parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃
#متن دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند...
@parastohae_ashegh313
#شهید_سردار_علی_ماهانی
رخت ها رو جمع كردم توي حياط تا وقتي برگشتم بشويم.
وقتي برگشتم، ديدم علي از جبهه برگشته و گوشه حياط نشسته و رخت ها هم روي طناب پهن شده!
رفتم پيشش و بهش گفتم:
"الهي بميرم!
مادر، تو با يه دست چه طوري اين همه لباس رو شستي؟ "
گفت:
"مادر جون اگه دو تا دست هم نداشتم، باز وجدانم قبول نميكرد من خونه باشم و تو زحمت بكشي."
@parastohae_ashegh313
♦️♦️♦️
#شهید_حسن_عظیمی
حسن هفده سال بیشتر نداشت ، تو درگیریه با نیرو های ساواک سرباز از مافوقش دستور میگیره که یا اون رو بکششه یا خودش کشته میشه .. 😔
و سرباز با گلوله ای پیشانی حسن را شکافت و او رابه فیض شهادت🥀 رساند ..
بعد از انقلاب سرباز دستگیر شد ..
همه چیز برای اعدام سرباز آماده بود ، که حسن به خواب مادرشون میاد و در اون خواب به ایشون میگن :" راضی به مرگ سرباز نیستن "
@parastohae_ashegh313
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#پاسخ_منطقی
بهش گفتم :
" پسرم ؛ تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛ بزار اونایی برن که نرفته اند .. "
چیزی نگفت و یه گوشه ساکت نشست ...
صبح که خواستم نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد ، بهم گفت :
" پدر جان ! شما به اندازه کافی نماز خوندی بذارین کمی هم بی نماز ها ، نماز بخونن .. "
خیلی زیبا منو قانع کرد و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم ...
@parastohae_ashegh313
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
@parastohae_ashegh313
#طنز_جبهه😄😄
#آخ_كربلاي_پنج
پسر فوقالعاده بامزه و دوست داشتني بود.
بهش ميگفتند «آدم آهني» يك جاي سالم در بدن نداشت.
يك آبكش به تمام معنا بود.
آنقدر طي اين چند سال جنگ تير و🏹 تركش خورده بود كه كلكسيون تير و تركش شده بود.
دست به هر كجاي بدنش ميگذاشتي جاي زخم و جراحت كهنه و تازه بود.
اگر كسي نميدانست و جاي زخمش را محكم فشار ميداد و دردش ميآمد،
نميگفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) 🧐
يا ( درد آمد فشار نده) 😕
بلكه با يك ملاحت خاصي😍 عملياتي را به زبان ميآورد كه آن زخم و جراحت را آنجا داشت.
مثلاً كتف راستش را اگر كسي محكم ميگرفت
ميگفت: « آخ بيتالمقدس» 🤭
و اگر كمي پايينتر را دست ميزد،
ميگفت: «آخ والفجر مقدماتي»😄
و همينطور «آخ فتحالمبين»
، «آخ كربلاي پنج و...» تا آخر
بچهها هم عمداً اذيتش ميكردند و صدايش را به اصطلاح در ميآوردند تا شايد تقويم عملياتها را مرور كرده باشند.😄😄
@parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃
#متن دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند...
@parastohae_ashegh313
❣❣❣
#ازدواج
#شهید_محمد_حسن_فایده
شهید فایده کت و شلواری👨⚖ را که برای مجلس دامادیشان گرفته بودیم، تمیز و نو نگه داشته بودند
و به بچه های سپاه گفته بودند:
هر کدام از شما خواستید داماد شوید، برای اینکه اسراف نشود از همین کت وشلوار من استفاده کنید.
پس از ازدواج ما، کت وشلوار دامادی ایشان وقف بچه های سپاه بود.
هر کدام از بچه ها که می خواستند داماد شوند برای مراسم دامادیشان می آمدند و همان کت وشلوار را می گرفتند واستفاده می کردند.
آن چند نفری که من بیاد دارم. همان کت وشلوار را برای دامادیشان پوشیدند، همه آنها به شهادت رسیدند. ❣
شهید محمدحسن فایده
منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
@parastohae_ashegh313
#نگهبانی_دل❤️
از شـــــهيد بابايى پرسيدند :
" عــــباس جـــــان چه خبر ؟
چه كــار ميـــكنى ؟ "
گــــفت :
" به نگهبانى دل مشغوليم .. كه غير از خـــــــدا كسي وارد نشود .. ! "
@parastohae_ashegh313
#نماز_اول_وقت
این آخری ها، انگار منتظر شهادت باشد، عجیب مصمم بود که نمازش را اول وقت بخواند.
از ارومیه می آمدیم سمت مهاباد. یک هو گفت: بزن بغل.
گفتم: چی شده ؟
گفت: وقت نمازه.
گفتم: این جا وسط جاده امنیت نداره.
اگه صبر کنی، یک ربع دیگه می رسیم، با هم می خونیم.
گفت: همین جا وایستا نماز اول وقت بخونیم.
اگه هم قراره توی نمازکشته بشیم، دیگه چی از این بالاتر؟
یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 85
@parastohae_ashegh313
آقا جان
جهان
حاشیه جذابی است در حوالی تو ...
#سلام_مولای_من
@parastohae_ashegh313