#قسمت9
نه من و نه دخترها اصلاً نفهمیدیم که چگونه از پله های هواپیما پایین آمدیم و به حســین رســیدیم. فقط می خواســتیم خودمان را به او برســانیم و ببینیم چه بلایی سر چانه اش آمده است؟! به حســین که رســیدیم، پیش دســتی کرد و همراه ســلام، دخترانش را در آغوش کشــید. همان جا فهمیدم که نگرانی مان بیجا بوده اســت اما ســارا بلافاصله از آغوش پدر که بیرون آمد، با احتیاط دســتش را کشــید روی محاســن ســفید بابا و با اندوه اما پر از عاطفه پرسید: «مجروح شدی بابا؟» حسین خندید و پرانرژی گفت: «نه عزیزم! می بینی که سالم و سرحالم.» سارا ادامه داد: «پس چرا صورتت رو پوشونده بودی؟!» حســین ســرش را کــج کــرد بالبخنــدی شــیرین و پــر از محبــت جــواب داد: «می دونستم که از دیدنم تعجّب می کنین، خواستم کم کم به قیافم عادت کنین!» نگاهش را چرخاند به سمت من و زل زد به چشمانم! پیش دخترها خجالت کشیدم و سرم را پایین انداختم ، گفت: «شما چطوری حاج خانم؟!»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#درمحضرشهدا
🎙#شهیدحاجاحمدکاظمی:
🔶 اول خودتونو اماده بکنید...
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بخش_هفتم_زندگی_نامه_شهید
🎥 سال ٩٣ برای اولین بار به نیت پیاده روی اربعین به کربلا رفت. دقیقا ۸ روز قبل از اربعین سراسیمه به خانه میرود مادرش ک اون حال هولناک داداش مجید رو میبینه نگران میشه میپرسه مجید چیشده کجا ؟به رسم صمیمیت بامادرش میگه مریم خانم زود وسایلامو جمع کن رفیقام تو ماشین منتظرن میریم کربلا میگه مجید تو همه کارات اینجور عجوله خب خبر میدادی😅 خلاصه مجید بربری قصه ما راه میفته به سمت کربلا ❤️اما فرق مجید که پا به مسیر این سفر گذاشت با مجید بعد از آن، از زمین تا آسمان بود. دربین راه بادوستاش بگو بخند صدای اهنگ بلند 😆 اما به نجف اولین زیارت ک میرسد کمی حال دلش عوض میشود داداش مجید دیگ مدام تو لاک خودش بوده مدام درحال زیارت بوده و جوری ک رفیقاش تعجب میکنن میگن مجید یه زیارت اینقدر معطلی نداره ولی اهمیتی نمیده کار خودش میکنه تا این ک به کربلا میرسن همونجا تا چشمش ب گنبد مطهر میخوره زانو میزنه حس غریبی داشت مدام یاحسین یاحسین میگوید و اشک میریزد 😭
وقتی برگشت زن عمویش پرسید :مجید راستش را بگو ببینم، از امام حسین علیه السلام چی خواستی؟؟؟ 🤔
همه فکر میکردند مجید شیطان و پر شر و شور یا حاجت دنیایی خواسته 😔
اما وقتی مجید گفت"" از امام حسین علیه السلام خواستم که آدمم کن.و آدم بشوم "" همه انگشت به دهان ماندند.😯😍
#شهیدمجیدقربانخانی
#اللهمعجللولیکالفرج
─━━━⊱❅✿•🌹•✿❅⊰━━━─
#بخشششم 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/25206
#خاطرهشهدایی
🏷 به نقل از مادر بزرگوار
#شهیدسیداصغرسجادیان
🍂 روزی که دست و پایش شکسته بود، در همین حالت و با یک دست کمک من گوشت می کوبید و می گفت این کار را که می توانم انجام دهم!
حقوقش را به من می بخشید. به او می گفتم من خودم حقوق ماهیانه دارم ولی دستم را می بوسید و باز حقوقش را تقدیم می کرد.
🕌 در مسجد آموزش قرآن داشت ولی به من نگفته بود. روزی به همراه پسر خواهرم به مسجد رفتیم و دیدم که دارد به کودکان درس می دهد.
🎁 برای بچه ها (شاگردانش) جایزه می خرید و آنها را به منزل دعوت می کرد و مهمانی می داد. همیشه به خواهر و برادرش توصیه های اعتقادی داشت: با خدا باشید، با ائمه باشید، دست از دین برندارید و…
🛖 منزل قدیمی و خشت و گلی که داشتیم را به تنهایی مسئولیت تعمیرش را قبول کرد و آن را کاملا بازسازی کرد ولی خودش چند شب بیشتر در آن نخوابید و به جبهه رفت.
💥 پس از شهادتش هم خدمت به مردم را از طریق #معجزه انجام می داد. اقوام اعتقاد عجیبی به شهید دارند و از او حاجت می گیرند.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
◽مولا جان!
خستهایم از این عبادتهایی که به دیدار تو ختم نمیشوند...
خستهایم از این ماههای مبارکی که برکت حضور تو را کم دارند...
پرده از چهرهات بگشا و روحی تازه در کالبد خستهی زمین بدم!
#رمضان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#کتاب_گویای « #نیمه_پنهان_ماه » روایتگر بخشهایی از زندگی سرلشکر #شهیدحاجعباسکریمیقُهرودی» است.
💠 شهیدی که در مقابل مؤمنین متواضع و فروتن بود و ویژگیهای بارز اخلاقیاش، از او شخصیتی ساخته بود که ناخودآگاه دیگران را مجذوب خود می ساخت. شنیدن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی تشنه لب ابوقریب
🎙«#شهیدمسعودملا»
مداح با صفای گردان عمار، گروهان شهید باهنر،
لشکر ۲۷ محمد رسول اللهﷺ
#شهید_مسعود_ملا
🌷 فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. او پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تکتک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد.
🌷 این مداح شهید به شدت بیقرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. ارادت خود به اهل بیت (علیهمالسلام) و به خصوص حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) را با مداحیهای ماندگار خود نشان میداد و مجروح شدن او از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود.
≈ ورد زبان مسعود نوای
«باید گذشت از دنیا به آسانی،
باید مهیا شد از بهر قربانی،
با چهره خونین سوی حسین (علیهالسلام) رفتن،
زیبا بود این سان معراج انسانی»... بود.
🌹 او مزد سالها حضور خود در جنگ را سرانجام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانهترین عملیاتها، در تنگه ابوقریب کسب کرد،
♦️جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لبهای تشنه و دستهای خالی مقاومت نمیکردند، سرنوشت جنگ به نفع دشمن بعثی تغییر پیدا میکرد.
#شبتونشهدایی
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#نکاتکلیدیجزءدهمقرآنکریم
1- با هم نزاع و جرّوبحث نکنید که باعث سستی شما می شود و نیرویتان را تضعیف می کند. (انفال: 46)
2- خداوند نعمت هیچ ملتی را به بلا تغییر نمی دهد، مگر آنکه خودشان با رفتارشان شرایط را تغییردهند. (انفال: 53)
3- هرچه در توان دارید برای مهیا کردن تجهیزات نظامی بکار بگیرید تا دشمنان را به وحشت بیندازید. (انفال: 60)
4- متولیان مساجد باید افرادی درستکار، اهل کمک به محرومین و شجاع باشندو فقط از خدا حساب ببرند. (توبه: 18)
5- ازفقرناشی از قطع رابطه باکفار وفشارهای اقتصادی نترسید، چون خدا ازلطف خودش بی نیازتان می کند.(توبه: 28)
6- کافران همواره می خواهند دین و هدایت الهی را از بین ببرند، ولی خدا به شدت جلوگیری می کند.(توبه: 32)
7- مردان و زنان با ایمان، دوستان همدیگرند و به کار خوب سفارش می کنند و از کار ناپسند باز می دارند. (توبه: 71)
8- با کسالت، نماز نخوانید و با کراهت انفاق نکنید که پذیرفته نمی شود. (توبه: 54)
9- مات و مبهوت اموال و اولاد بی دین ها نشوید که خدا با همین ها در دنیا عذابشان خواهدکرد. (توبه: 85)
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شرحدعایروزدهمماهمبارکرمضان
🔹اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَهَ الطَّالِبِینَ
🔸خدایا! مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند و نزدت فوز و سعادت یابند، قرار ده و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند، قرار ده. به حق احسانت، ای منتهای آرزوی طالبین!
🔰پیامهای دعا
1- توکل بر خدا
2- قرارگرفتن جزء رستگاران
3-قرارگرفتن جزء مقربان درگاه الهی
4- احسان خداوند به بندگان
🔰پیام منتخب
🔸 انسان باايمان، بايد در امور گوناگون به خداوند توكل کند و معتقد باشد كه خدا خير او را میخواهد:
«وَ عَلَی اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمؤمِنونَ؛
و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند!» آلعمران، آيۀ ۱۲۲
اما از اين نكتۀ مهم نبايد غافل شد، توكل هنگامی معنا پيدا میكند كه ما وظيفه و عمل صحيح خويش را انجام داده باشيم و پس از آن توكل كنيم.
مردی در زمان رسول خدا(ﷺ)، میخواست با توكل به خدا شترش را نبندد و آن را رها سازد؛ اما پيامبر به او فرمود: «ابتدا شترت را ببند و سپس توكل كن.»
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج ۱۱، ص ۲۰۱
نتیجۀ توكل بر خدا: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبَهُ؛
هركس بر خدا توكل و اعتماد كند، او برايش بس است.» طلاق، آيۀ ۳
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸
🕊زیارتنـامـه ی #شهـــــــداء🕊
🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱
🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸
🌷@parastohae_ashegh313🌷
🔴 ️اعلام رسمی خبر شهادت سرلشکر حاج احمد متوسلیان پس از ۴١سال!
🔹 سرانجام پس از ۴١سال، یک مقام رسمی، رسما خبر شهادت حاج احمد متوسلیان را اعلام کرد!
🔹 سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، در دیدار نوروزی خود با خانواده حاج احمد متوسلیان اعلام کرد: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است!/تسنیم
🌷@parastohae_ashegh313🌷
🦋مروری بر #وصیتنامه_سردار_سلیمانی
0⃣1⃣#قسمتدهم
🌷🌷🌷
#رهبرعظیمالشان :
" البتّه آن چه در شهادت او اتّفاق افتاد، اوّلین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد و تا آن زمان، مهمترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلیای زدند؛ لکن سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند
#حاج_قاسم #جان_فدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#روایت دختر شهیدی که مانند حضرت رقیه(سلاماللهعلیها) از دنیا رفت ...
#شهیداسماعیلخانزاده
#حضرت_رقیه #یازهرا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#قسمت11
حســین حرفــم را نشــنیده گرفــت، عــادت داشــت کــه وقت معرفــی یک نفر به دیگران، از خوبی های طرف بگوید. دســتش را روی شــانۀ جوان گذاشــت و گفت: «اســم این جوون عزیز ابوحاتمه! اصالتاً لبنانیه اما خونه زندگیش تو دمشــقه. ابوحاتم یک شــیعۀ محب اهل بیته، خیلی هم عاشــق خانم حضرت زینبه، فرزند شــهید هم هســت، پدرش رو به جرم عشق به حضرت زینب سر بریدن.» جوان ســرش را پایین انداخت. حســین اضافه کرد: «من عربی یاد نگرفتم ولی ابوحاتــم فارســی رو خــوب بلــده!» لبخنــد شــیطنت آمیزی زد و ادامــه داد: «پس حواستون باشه چی می گید!» مــن و دخترهــا بی صــدا خندیدیــم و ابوحاتــم کــه خجالتــی و باحیــا بــه نظــر می رسید، شاید برای اینکه از این فضا خارج شود فوراً رفت سمت ساک ها و پشت ماشین جایشان کرد. برخلاف تصور ما که فکر می کردیم ابوحاتم باید رانندگی کند، حسین پشت فرمان نشست و حرکت کردیم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت12
در طول مسیر به خاطر حضور جوان سوری جز چند کلمه ای معمولی، صحبتی بینمان ردوبدل نشــد و بیشــتر مشــغول نگاه کردن فضای دمشــق بودیم. به هر طرف که نگاه می کردیم، ویرانه بود. همه جا، از روی دیوار ساختمان ها گرفته تا بدنۀ ماشین ها و حتی آمبولانس ها، نقشی از جنگ نشسته بود. زهرا و ســارا کنجکاوانه، اطراف را ورانداز می کردند. این همه ویرانی و خرابی برایشــان تازگی داشــت امّا برای من، نه! چرا که من ویرانی جنگ را ســال های سال توی اهواز، دزفول، کرمانشاه و سرپل ذهاب، با گوشت و پوست و استخوانم درک کرده بودم و دیدن صحنه هایی این چنین برایم عادی بود. هرچــه بــه مرکــز شــهر نزدیک تــر می شــدیم، ویرانه ها بیشــتر می شــد. دمشــق به خرمشهرِ اولین روزهای آزادی از دست بعثی ها، شبیه تر بود تا به اهواز و دزفول و کرمانشاه. طبقات ساختمان های بلند بتونی مثل کاغذهای یک کتاب قدیمی و نم کشیده، خوابیده بودند روی هم، کج ومعوج و چشم آزار.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313