eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🍁🪐] 🌻خواهرانم، در تربیت فرزندانتان بڪوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگے نمایید و شوهرانتان را بہ راه خدا وادارید... «بخشی از وصیت نامه ی » ✨هدیه به روح مطهر شھدا صلوات «الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @parastohae_ashegh313
نه حرف می زد و نه تکان می خورد. غذا را هم از طریق یک لوله به شکل مایعات از راه بینی، داخل معده اش می فرستادند. این نگاهِ ثابتِ رو به آسمان، هر چشمی را می گریاند و هر دلی را می سوزاند، حتّی دل پدرم را که کمتر احساســاتی می شــد. مغرور بود و تودار. هنوز نمی دانســت که ده ســال اســت که خودش ســرطان خون دارد و اگر هم می دانســت، برایش مردن یا ماندن فرقی نمی کرد. امّا به ایران که نگاه می کرد،فرو می ریخت.هنوز ما توی همدان بودیم که ظرف چند روز صورت پدرم زرد و پژمرده شــد. خودش وقتی عید همان ســال، طبق رســم هرســاله عیدی درشــتی به تک تک فامیل داد. گفت: «این آخرین عیدیه که از دســتم عیدی می گیرین.» اگر مرگ عمه غیرمنتظره و غافل گیرکننده بود امّا رنگ رخســار پدرم، گواهی می داد که سرطان به تاروپود تنش پنجه انداخته و رفتنی است. حسین فقط پسر خواهر یا دامادش نبود. تکیه گاهش بود که وقت افتادگی ازش می خواست که دستش را بگیرد. حســین بردش بیمارســتان و دکتر دســتور بســتری داد و آب نخاعش را کشــید. یک ســاعت بعد پدرم، پرســتارها و دکتر را صدا زد. فکر کردند که می خواهد دردش را بگوید. همه آمدند. به دکتر گفت: «بخواب.» به پرستارها گفت: «یالله چرا معطلید، آب نخاع شــو بکشــین تا بفهمه، چی کشــیدم.» دکتر و پرستارها خندیدند. دکتر روحیۀ بالای پدرم را دید گفت: «باید شیمی درمانی بشی.» پدرم به لهجۀ همدانی گفت: «مُردن مردنه، خِرِّ خِرّشِ شیه؟!»1 سوزن سرم را از دستش جدا کرد. کف اتاق از خون پر شد. به حسین گفت: «بریم» و به ماندن در بیمارســتان و شــیمی درمانی تن نداد. حســین بارضایت پزشک، او را به خانه برد. بعد از دو سه روز رفت توی حالت کُما و سرِ یک هفته فوت کرد. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
وقتی از ســر خاک برگشــتم، کنار تخت ایران نشســتم و برایش درددل کردم. می گفتم و گریه می کردم، صورتم را می چسباندم به صورت مات و بی حرکتش و با اشک هام صورتش را خیس می کردم. حسین که بی قراری ام را می دید، به دلداری می گفت: «شک نکن که دایی جان، با اون همه کارای خیری که برای غریبه و آشنا کرد، یه راست رفت وسط بهشت.» حرف هــای حســین مثــل ســکوتش، مرهمــی بــر قلب ســوخته ام بود امّــا تنها که می شدم، تمام گذشته های تلخ و شیرینی که در کنار عمه و آقام بودم، از جلوی چشم هایم می گذشت. از وقتی که سالار خطابم می کرد و ماجراجویی هایم گل می کرد، تا وقتی که حسین را با خودش به سرویس می برد و وقت آمدن، برایم سوغات می آورد، تا روزی که مادرم جوان مرگ شد و اشک پدر را دیدم و تا... راســتی این مصیبت ها، مثل طوفان شــده بودند و یکی پس از دیگری عزیزی را از من می ســتاند. ایران هم که بعد از مادر و عمه، ســنگ صبورم بود، حالا دیگــر شــده بــود فقــط یک جفت چشــم بــاز که هیچ عکس العملــی در مقابل دیده هایــش نداشــت، حتــی دیگــر آن گــوش شــنوایی را کــه همیشــه پذیــرای درددل هایم بود نداشت. فقط حسین برایم مانده بود که وقتی می آمد، آرامش را همراهش می آورد و وقتی می رفت، بی اختیار آن آرامش را با خودش می برد. حسین این قبض و بسط روحی ام را که با رفتن و آمدن او بر من مستولی شده بود، فهمید. دوســت داشــت همیشــه با نشــاط و سرزنده باشم حتّی در نبودنش و حتّی برای آن روزی که من اصلاً دوست نداشتم به آن روز فکر کنم. هر دو ذهنِ هم را می خواندیم. گاهی حسین از دری وارد می شد که لال می شدم؛ از در خدا و اهل بیت و چون خدا را در تمام زندگی اش می دیدم، دلم نرم می شد و گاهی مثل یک قصه گو از بچگی هایش که برای من محو و کم رنگ شــده بود، این گونه تعریف می کرد: «شــاید شــنیده باشــی که من توی ســه ســالگی یتیم شدم و همۀ مسئولیت های خونه توی پنج سالگی روی دوش من افتاد. برای کسی از یتیمی ام نمی گفتم. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
💔 الگوی جذاب ✏️رهبر انقلاب در دیدار اخیر فرماندهان سپاه پاسداران: یک مجموعه‌ای مثل سپاه با این خصوصیّاتی که گفته شد، برای نسل جوان میتواند جذّاب باشد و واقعاً جذّاب است... نه فقط سازمان جذّاب است، [بلکه] آدمهایش و افرادش هم جذّابند، افرادش هم برای هر دل سالمی جذّاب است. سردار بلند‌مرتبه‌اش مثل شهید سلیمانی یک جور جوان فداکارش مثل شهید حججی یک جور پاسدار بی‌پیرایه و دلاوری مثل ابراهیم هادی یک جور؛ اینها همه جذّابند؛ هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمام‌نشدنی. ۱۴۰۲/۰۵/۲۶ یاران آخرالزمانی @parastohae_ashegh313
Part11_نمایش من زنده ام.mp3
6.77M
🎧 📗 من_زنده_ام فصل ❶❶ اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج ┄┅═✧❁🌴❁✧═┅┄ فصل 10 👇🏻 https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28473
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕞صدای زنگ ساعت شهید غواص‌… نمازشب‌را‌به‌نیت‌ظهور‌میخوانیم اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج‌بحق‌زینب‌کبری @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5798667614418897823.mp3
13.4M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت بیست و سوم: دروازه‌ی ساعات... اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ✧════•❁🌹❁•════✧ ✅ بیست و سومین روز و @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارتنامه شهدا🌹 ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨ 🌷شادی ارواح شهدا 《الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ》 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان هفتم ؛ شهادتی مانند شهادت علیه السلام! 💢عشق و ارادت شهید حججی به امام رضا علیه السلام... 📌 مجموعه کلیپ‌های «حکایت سر» برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی شهیدِ بی سر محسن حججی ─═༅✦🌷✦༅═─ داستان 6 👇🏻 https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28486
💠 ستاره استثنایی دفاع مقدس جانشین و قائم مقام شهید حاج قاسم سلیمانی در لشکر ۴۱ ثارالله کرمان شهیدی که حاج قاسم بیشترین توسل را به او دارد... ♥️ دل را فقط جای خدا قرار دهید... 📜 با نگاهی به وصیت نامه شهید قاسم میرحسینی می توان جواب خیلی ها را داد به عنوان مثال وقتی می گوییم حس می کنم از خدا دور شدم نمی دونم چی کار کردم ؟ یا چه اتفاقی افتاده!؟ شهید میرحسینی در وصیت نامه اش می گوید : ⛔️هیچ چیزی را به دل راه ندهید به حدی که الله شود و جای الله اصلی را بگیرد که حضرت حق سریعا از آن دل رخت بر می بندد. 🌹سردار رشید اسلام شهید قاسم میرحسینی در خرداد ماه ۱۳۴۲ در سیستان پا به این دنیا گذاشت و در سال ۱۳۶۵ در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای ۵ پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. در سفرشان به منطقه سیستان در تجلیل از این شهید بزرگوار فرمودند: ♦️شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر ۴۱ ثارالله می‌باشد از آن شخصیت‌هایی استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را اینگونه شناختم... @parastohae_ashegh313
📌 دعای (شهید حادثه تروریستی اهواز) در پیاده روی اربعین۹۶ : ♦️إن شاءألله سال دیگه این عکس ما رو بگیرن، بگن به یاد حسین... که شهید شد. 🌹 و سال بعد عکس او را به عنوان شهید در پیاده‌روی، روی دست گرفتند. خوشا به سعادت دعایت چه زود مستجاب شد، حسین عزیز... نامت حسین بود دعایت حسین نگاهت حسینی شهادتت در ماه حسین عشق حسین است دیگر حسین را از هر طریقی، به حسین می رساند... پیاده روی با شهدا @parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#زندگینامه‌شهیدحاج‌حسین‌خرازی | قسمت سوم [فعالیت های سیاسی و مذهبی] حسين در زمان فراگيری دانش کلا
| قسمت چهارم [فعالیت‌های سیاسی و مذهبی۲] 🔹شهيد خرازی در ابتدای پيروزی انقلاب، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت و با عضويت در كميته دفاع شـهری اصفهان به حراست از نقاط و جاده‌های حساس شهر مشغول بود. ايشان به خاطر روحيه نظامی و استعدادهايی كه داشت، مسئوليتهایی را در اصفهان پذيرفت. در ادامه، يک سال پس از پيروزی انقلاب، همزمان با توطئه گروهک‌های ضدانقلاب در گنبد كاووس و تركمن صحرا، به آن خطه اعزام شد و به فرماندهی نيروها در يكی از محورهای منطقه پرداخت. 🔹دشمن كه هر روز در فكر ايجاد توطئه‌ای عليه انقلاب اسلامی بود، غائله كردستان را آفريد و شهيد حاج حسين خرازی در اوج درگيری‌ها، زمانی كه به كردستان رفت، بعد از رشادت‌هایی كه در زمينه آزاد كردن شهر سنندج همراه با شهيد علی رضاييان فرمانده قرارگاه تاكتيکی حمزه از خود نشــان داد، در سمت فرماندهی گردان ضربت كه قوی‌ترين گردان آن زمان محسوب ميشد، وارد عمل شد و در آزادسازی شهرهای ديگر كردستان از قبيل ديواندره، سقز، بانه، مريوان و سردشت نقش مؤثری را ايفا کرد و با تدابير نظامی، بيشترين ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد. سپس چندين ماه در منطقه كردستان مستقر بود و در راه دفاع از كيان اسلامی جانفشانی‌ها از خود نشان داد. 📥 منبع: نوید شاهد ✍شهید حاج حسین خرازی | نعم‌الرفیق ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313
🌿🖇🌼 از‌همه‌خواهران‌می‌خواهم‌گوش‌به‌دجال‌زمانه‌ نکنند.‌ روسری‌هاومقنعه‌ها‌رامحکم‌بگیرید که‌این‌کار‌جھاددر‌راه‌خداست. چادربهترین‌وکامل‌ترین‌ است. نگـــذارید‌دشمنان‌لبخـــند‌بزنند. @parastohae_ashegh313
💫از ويژگى ؛ 🔸"" بودن و قرائت "" بود و طوری این عادت را در همه به عنوان وظیفه نهادینه کرد که هر آب زدن به دست و صورت به نیت گرفتن وضو بود. @parastohae_ashegh313
Part12_نمایش من زنده ام.mp3
6.14M
🎧 📗 من_زنده_ام فصل ❷❶ اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج ┄┅═✧❁🌴❁✧═┅┄ فصل 11 👇🏻 https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28497
بسم‌الله الرحمن الرحیم کتاب را با احساس دوگانه‌ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده‌ی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظه‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن. این نیز از نوشته‌هائی است که ترجمه‌اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم. ۹۲/۷/۵ @parastohae_ashegh313