eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ما منتظریم... 🔹به یاد اعجوبه دفاع مقدس، سردار «إلی بیت المقدس» حاج احمد متوسلیان 📆 ۱۴ تیرماه، سالروز ربودن دیپلمات‌های ایرانی در لبنان توسط صهیونیست‌ها ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شهید #احمدرضا_احدی؛ شهیدی که رتبه یک #کنکور را رد کرد/ نگذارید حرف امام(ره) زمین بماند پ.ن: سخن از شهیدی است که رتبه یک آزمون سراسری سال ۱۳۶۴ بود؛ اما در نهایت در کنکور عشق و شهادت شرکت کرد و خود را جاودانه ساخت. ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
صبــح عاشقـانه‌ای‌ ست برای چشمانت ؛ آنگاه که آفتـاب غزل واره‌های عشــق را در نگاهت تداعی می‌کند ... 🌷 ┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅ @parastohae_ashegh313 ┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
خاکریز خاطرات قسمت چهاردهم ✍ ایده ی جالبِ شهید زین الدین برای استفاده ی بهتر از جلسات از همه زودتر می یومد تا بقیه برسند می خواند یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم: نماز قضا می خونی؟!!! گفت: نه! نماز (مستحبی)می خونم که جلسه به یه جایی برسه، همینطور حرف روی حرف تلنبار نشه... 📌 خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین 📚 منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه 109 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
پیرو درخواست مکرر کاربران کانال، خاطرات شهید دکتر #مصطفی_چمران از نگاه #غاده_جابر همسر لبنانی شهید چ
‍ 💠بِسم ِ رب الشهداءِ والصِّدیقین💠 به روایت غاده جابر همسر شهید 🍃هر دو خشکشان زد. ادامه دادم: من تصمیم گرفتم با مصطفی ازدواج کنم ، عقدم هم پس فردا پیش امام موسی صدر است .فقط خودم مانده بودم این شجاعت را از کجا آورده ام مصطفی اصلاً نمی دانست من دارم چنین کاری می کنم .مادرم خیلی عصبانی شد .بلند شد با داد و فریاد ، و برای اولین بار می خواست من را بزند که پدرم دخالت کردو خیلی آرام پرسید: عقد شما باکی ؟گفتم: دکتر چمران . 🍃من خیلی سعی کردم شمارا قانع کنم ولی نشد .مصطفی به من گفت دیگر نتیجه ای ندارد و خودش هم میخواست برود مسافرت.پدرم به حرفهایم گوش داد و همانطورآرام گفت: من همیشه هرچه خواسته اید فراهم کرده ام ، ولی من می بینم این مرد برای شما مناسب نیست او شبیه ما نیست ، فامیلش را نمی شناسیم . من برای حفظ شما نمی خواهم این کار انجام شود . گفتم: به هرحال من تصمیمم را گرفته ام .می روم . امام موسی صدر هم اجازه داده اند ، ایشان حاکم شرع است و می تواند ولی من باشد .بابا دید دیگر مسئله جدی است گفت : حالا چرا پس فردا ؟ ما آبرو داریم . 🍃گفتم: ما تصمیم مان را گرفته ایم ، باید پس فردا باشد .البته من به امام موسی صدر هم گفته ام که می خواهم عقد خانه پدرم باشد نه جای دیگر .گر شما رضایت بدهید و سایه تان روی سر ما باشد من خیلی خوشحال ترم .باباگفت: آخر شما باید آمادگی داشته باشید . گفتم: من آمادگی دارم ، کاملاً !نمی دانم این همه قاطعیت و شجاعت را از کجا آورده بودم .من داشتم ازهمه امور اعتباری ، از چیزهایی که برای همه مهمترین بود می گذشتم .البته آن موقع نمی فهمیدم ،اصلاً وارستگی انجام چنین کاری را نداشتم،فقط می دیدم که مصطفی بزرگ است، لطیف است و عاشق اهل بیت است و من هم به همه اینها عشق می ورزیدم .... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌼🍂 #بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄 ◽️در عملیات کربلای ۱ بعد از مرحله‌ی اوّل، بچه‌ها گوسفندی را پیدا کردند و آوردند برای قربانی کردن که بتوانند کبابی بخورند. ◽️شهید بصیر گفت گوسفند را به تدارکات تحویل دهید تا همه‌ی بچه‌ها از کباب گوسفند بخورند. ◽️پس از مدتی حاجحسین بصیر پیغام داد که منطقه هنوز کامل پاک سازی نشده؛ بچه‌ها بروند جلو برای پاک سازی. ◽️علی‌اصغر تصمیم گرفت با تعدادی از رزمنده‌ها به سمت جلو برود. بعضی از بچه‌ها گفتند: آقا! پس کباب را کی بخوریم؟ شهید در جواب گفت: "اگر خمپاره شصت بگذارد" می‌خوریم. 🔻آن روز بچه‌ها هر کاری می‌کردند و هر سؤالی می‌پرسیدند، شهید علی‌اصغر می‌گفت: «اگر خمپاره ۶۰ بگذارد» و بالاخره با همین خمپاره ۶۰ به #شهـــــادت رسید #شهید_علی‌اصغر_بصیــــر ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#سرداران_گمنام #شهید_سردار_علی_قمی_کردی #قائم_مقام_لشکر_ویژه_شهدا ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @para
‍ 🌷🕊🌷🕊🕊🌷🕊🌷 💢 ✍به سال 1339 در شهر مقدس قم در خانواده ای متوسط اما روحانی و مؤمن دیده به جهان گشود. 🌿از همان کودکی همواره در کنار پدر در مجالس و محافل مذهبی حضور می‌یابد و الفبای مبارزه را در کنار پدرش که روحانی متعهد بود می‌آموزد. 🌱با شروع انقلاب اسلامی به سرعت به صف انقلابیون می پیوندد. او که در بازار تهران در کنار فردی متعهد ڪار می ‌کرد تحت پوشش کار و فعالیت در مغازه اقدام به مبارزات انقلابی می‌کند و باشجاعت تمام به پخش اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی امام خمینی می‌پردازد. و در تظاهرات ها فعالانه شرکت می‌جوید. 🍃پس از پیروزی انقلاب در سال 1358 به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران در می‌آید. دوره آموزش نظامی‌اش را در پادگان امام حسین(ع) باموفقیت به پایان می‌برد و برخلاف نظر مسئولان پادگان که می‌خواستند از وجود او برای تعلیم و آموزش در پادگان استفاده کنند، تصمیم می‌گیرد که برای مقابله با ضدانقلاب به کردستان اعزام شود. 🌴در کردستان با شهید بروجردی آشنا و خیلی زود شیفته اخلاق او می‌شود. وی پس از تشکیل تیپ ویژه شهدا در کردستان بعنوان یکی از فرماندهان فعال این تیپ لیاقت و توانمندی نظامی بالایی در عملیاتهای مختلف از خود نشان می‌دهد از جمله در آزادسازی جنگلهای آلواتان از دست ضد انقلاب ، آزادسازی محور پیرانشهر-سردشت که مرکزیت حزب دموکرات بود، آزادسازی سد بوکان ، پاڪسازی منطقه چهل چشمـه از لوث وجود ضدانقلاب و همچنین در رهاسازی و پاڪسازی جاده مهاباد-سردشت و مهاباد-پیرانشهر حضوری قدرتمند و حماسی می‌یابد که به ‌خاطر این همه رشادت به عنوان قائم مقام تیپ ویژه شهدا برگزیده می‌شود. 💐این سردار رشید سپاه‌اسلام در آزادسازی منطقه دربندیخان با یک گردان، حیرت و تحسین دوست و دشمن را برمی انگیزد و سرانجام در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۳ در محور نقده -مهاباد در حین درگیری با ضدانقلاب بر اثر گلوله به فیض عظمای شهادت که آرزوی دیرینش بود نائل می آید. 🕊 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
کاش آن روزگاران گم نمی‌شد هوای خوب بـاران گم نمی‌شد صفای جبهه‌ها می‌ماند ای کاش صدای پای یاران گم نمی‌شد 🍄°|شبتون شهدایی|°🍄 @parastohae_ashegh313
#سَلامٌـ_عَلَے_اْلشُّهَــــدا 98.4.16💎 #قرار_شیدایی امروزمان را با درسے از سید میلاد مصطفوی آغاز مے ڪنیم ڪہ اهل : مراقبت از هوای نفسش بود و به همین خاطر روی نفسش پا گذاشت تا آسمانی شد 💐شهید سید میلاد مصطفوی 💐 #صبحتون_سرشارازنورشهدا #سلامـ_بر_شهـــــدا❥ #سلامـ_بر_علمــدار ذڪر سه صلوات هدیه به شهیدان 🌹شهدا را به یاد بسپاریم نه به خاڪ ‌ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
. خاکریز خاطرات قسمت پانزدهم ✍ کاش همه‌ی نمایندگان مجلس اینگونه بودند توی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم با حاج آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه نزدیک ساختمان مجلس که رسیدیم ، مرحوم ابوترابی گفت: نگهدار... ایشون با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه کرد و گفت: این در رو ببین! اگه ما به وظیفه خودمون در قبال مردم عمل نکنیم ، این در برای ما دروازه جهنم خواهد شد... ‌ 📌 خاطره ای از سیدالأسرا مرحوم سید علی اکبر ابوترابی 📚 منبع: کتاب "به لطافت باران" نوشته بیژن کیانی ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝