#زندگینامه_شهدا
#زندگی_موفق
#بانوان_شهیده
🌷 #شهیده_زهره_بنیانیان 🌷
🔸تولد: دیماه سال ۱۳۳۶ ، اصفهان
🔸شهادت نهم اردیبهشت ۱۳۵۸ ، فولادشهر اصفهان
🥀زهره بنیانیان در یک خانواده متوسط در شهر اصفهان به دنیا آمد. ورود به دبیرستان همزمان با آشناییاش با الفبای مذهب بود؛ آنجا که برای حفظ حجاب مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم میماند و بعداً با تعهد والدین اجازه ورود به کلاس مییابد. در عصری که بیبند و باری برای هر دختری امتیاز است، وی حجاب را برمیگزیند. آشنایی با کتب شهید مطهری و شریعتی را از همین دوران آغاز میکند.
🥀مادرش میگوید: "زهره خیلی قرآن میخواند. از هر فرصتی برای دعا و نیایش استفاده میکرد. ذکر و یاد خدا همه وجودش شده بود.
🥀خانم غازی، استاد اخلاق و از شاگردان بارز و نمونه بانو امین درباره شخصیت او میگوید: "زهره بنیانیان از ده دوازده سالگی به کلاسهای ما میآمد. حرفهای معمولی او را خسته میکرد، ولی صحبت درباره اصول عقاید، بخصوص توحید و معاد باعث شادیش بود. در نیمهشبها که با خدا راز و نیاز میکرد مشاهداتی عرفانی داشت که آن را برای ما بازگو میکرد و به سفارش ما همه آنها را در یک دفتر چه یادداشت مینمود. وقتی خصوصیات اخلاقی او را به خانم بانو مجتهده امین گفتم، سفارش کردند که حتماً با او به طور خصوصی کار شود چون روحی بزرگ داشت. او حقیقتاً یک روحیه ملکوتی داشت."
🥀تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران ساخت. فامیل که این نوع رفتار برایشان قابل توجیه نبود کم کم به او مهر جنون میزنند. شکاف عمیقی را بین خود و خانواده احساس میکند. این فاصله ابتدا در قالب حجاب و پوشش اسلامی و بعداً بارعایت موازین شرعی و بجا آوردن عبادات از جمله نماز شب که خیلیها با آن بیگانه بودند شکل میگیرد. مطالعه قرآن گاهی آن قدر وقت او را میگرفت که اطرافیان حتی مادر را به تعجب وا میداشت.
🥀این تضاد فرهنگی که شروع رشد شخصیت ویژه زهره است با یک ازدواج ناخواسته و نابهنگام به اوج خود میرسد. در اواخر سال تحصیلی ۵۴-۵۵ با اینکه سال تحصیلی را به پایان نبرده و در سش نیمهکاره مانده، به اجبار پدر با پسرخاله خود ازدواج میکند و عازم کشور آلمان میشود.
🥀عازم سرزمینی میشود که با او و هویت مذهبیاش بیگانه است. نامههای او به مادر همه حاکی از فشارهای روحی زیاد، ناهمگونی فرهنگی و اشک و ناله است.
🥀پس از شکست در ازدواج از طریق تماس با دوستان و راهنمایی ایشان و راهنمایی ایشان به لبنان رفته و به مبارزین فلسطینی میپیوندد. در لبنان یک دوره نظامی میبیند و سال ۵۶ به ایران بازمیگردد.
🥀باز گشت او همزمان با سالهای پر تلاطم تغییر رژیم شاهنشاهی به انقلاب اسلامی است.
🥀فعالیتهای انقلابی و مذهبی خود را در قالب شرکت در جلسات مذهبی، سخنرانی، توزیع نوارها و کتب و اطلاعیههای امام در شهر اصفهان، قم و تهران و تشکیل کلاسهای رزمی(تکواندو) به اوج خود میرساند؛ تا آنجا که از طرف ساواک نیز دستگیر میشود ولی با زیرکی خاص چون مدارک را از بین برده بود آزاد میشود.
🥀در این دوره مبارزات، او با یکی از همرزمانش ازدواج میکند و به خانهای قدم میگذارد که با خانه پدری اختلاف اقتصادی فراوان دارد. مهرالسنه حضرت زهرا سلاماللّهعلیها و یک حلقه ساده شروع زندگی اوست.
🥀روزهای انقلاب به سرعت سپری میشود و بالأخره در اردیبهشت ۱۳۵۸ با حضور در یک عملیات نظامی بر علیه گروهکهای ضد انقلاب در درگیری درفولادشهر اصفهان، به شهادت رسیده و پرونده پر تلاطم زندگی خودش و فرزند در بطنش بسته میشود.
🥀لازم به تذکر است ایشان توسط نفوذیهای اول انقلاب در داخل سپاه پاسداران به شهادت رسید...
#بانوان_شهیده
عندلیب طقاطقه
♨️به این ترتیب عجیب نبود که عندلیب به سوی هدف معینش حرکت کرد تا با خون پاک خویش، خاک مقدس فلسطین را سیراب کند و با خون خویش حماسه، شجاعت، فداکاری، عزت و مجد را رقم بزند و خونش نشانهباشد از آزادی و پیروزی.
♨️روز جمعه 12 آوریل روز متفاوت بود و قدس غربی مکانی بود که میبایست صهیونیستها را در آن به خاک مذلت بنشاند تا دیوارهای سرکش آنان فرو ریزد و بر همگان روشن شود که تمام تدابیر اقدامات امنیتی صهیونیستها در برابر عملیات استشهادی فلسطینیها بیفایده و شکست خورده است.
♨️در قدس غربی اتفاق مهم رویداد که از آن پس به افکار همه سایه افکند. در این روز، عندلیب پیکر پاکش را در میان گروهی از صهیونیستها در بازار «محنی یهودا» منفجر ساخت و چهار کشته و یکصد و چهار زخمی به جای گذاشت تا وظیفهاش را در برابر خداوند انجام داده باشد و بر تمامی افراد بیتفاوت و راحتطلب که خواری و ذلت را بر خود خریدهاند و در نعمتها و لذات دنیایی غوطهور شدهاند، اتمام حجت کند و این چنین بود که به فیض شهادت نائل گردید.
#زندگینامه_مشاهیر
#فلسطین
🌐آدرس سایت:
www.manzelgaheoshagh.ir
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
#بانوان_شهیده
خاطرات شهیده عندلیب طقاطقه از زبان خانواده اش
💢خانواده عندلیب از این که دختر استشهادیشان برای خواهرش هدیهای گذاشته شگفتزده شدند.
💢 آنان فهمیدند که عندلیب هدیهای برای کودک نورسیده در کمدش گذاشته که عبارت بود از یک دست لباس کوچک و آیه الکرسی و یک شلوار برای خواهرش عبیر به همراه کارت تبریکی که در آن برای آن کودک آرزوی زندگی در وطنی آزاد نموده بود.
💢عبیر خواهر عندلیب مانند دیگران به گونهای سخن میگوید که گویا عندلیب حضور دارد یا برای کاری رفته و به زودی برمیگردد. وی میگوید:
«چند روز قبل از شهادتش عندلیب از من خواست که شیرینی محلی برایش درست کنم. من نیز همان کار را کردم. برخی از مواد خام این شیرینی هنوز مانده که من آن را به عنوان خاطره تا به حال نگه داشتهام.»
#زندگینامه_مشاهیر
#زندگینامه_شهدا
#فلسطین
🌐آدرس سایت:
www.manzelgaheoshagh.ir
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
♦️آرزوی شهیدی که به اجابت نرسید
🔹شهیده فاطمه شفیعیمقدم بهعنوان مسئول درمانگاه و سرپرستار بیمارستان امام حسن مجتبی(ع) مشغول به خدمت شد. او در تمام مدت خدمت خود همواره با روی گشاده با بیماران و همراهان ایشان به ویژه همکاران خود در بیمارستان برخورد میکرد و انسانی دست به خیر بود.
🔹همسر شهیده فاطمه شفیعیمقدم: " سالی که همسرم در بیمارستان بستری شده بود در زمان اربعین بود. به یاد دارم که هر دو از تلویزیون بیمارستان مشغول تماشای مراسم پیادهروی اربعین بودیم و با خود عهد و نذر کردیم که اگر حال ایشان مساعد شده و بهبود پیدا کرد، برای سال آینده یعنی مراسم امسال در پیادهروی اربعین شرکت کنیم که البته تقدیر الهی چنین نبود.
#زندگینامه_مشاهیر
#بانوان_شهیده
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_i