🦋قسمتی از وصیتنامه
سردار شهید منوچهر صالحیصمدی
(شهادت ۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ ):
.
💚 چشم تمام مستضعفان جهان
به انقلاب اسلامی ایران است؛
شما توجه بکنید وقتی که در رابطه با اجلاسسران کشورهای غیرمتعهد رئیسجمهور محبوب از ایران حرکت میکند و با قدرت و قاطعیت تمام، ابرجنایتکارها و صهیونیستها را رسوا و عمل ننگین آنها را محکوم میکند، بعضی از نمایندگان آن اجلاس در پایان اظهار میدارند که ما همه جنایات اینها را میدانیم و شما علناً و قاطعانه ابراز میکنید ولی ما جرأت نداریم. ببینید این مردان از مکتب حسین درس آموخته و هرگز در برابر چنین ظالمانی سر فرود نمیآورند و اینها از پستانی شیر خوردهاند که مادرشان ادغام شده و چنین مردانی تربیت نمودند. ملت حزب الله؛ ما مثل حسین وارد جنگ شدیم و مثل حسین از این جنگ بیرون میرویم و به قول امام عزیز:
چه بِکشیم؛ چه کشته شویم، پیروزیم...
✌️🇮🇷💚
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
🌹شیرودی در کنار بالگرد جنگیاش ایستاده بود و خبرنگاران هرکدام بهنوبت از او سؤال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد.
✨ خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که میرفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان میآید؛ وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌹۸ اردیبهشت سالروز شهادت/
🦋 شادی روحش صلوات
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
❤️✍🏻 انتشار دستخط امام خامنهای
بر تصویر #شهید_محسن_وزوایی
☝️☝️
🦋شهید محسن وزوایی:
اگرنتوانستید
جنازهام را بہ عقب بیاورید
آنرا بروی مینهای دشمن بیندازید
تا جنازهی من
ڪمکی به اسلام کرده باشد..
🕊سالروز شهادت ۱۳۶۱/۲/۱۰
عملیات بیتالمقدس
🦋 یادش با هدیه #صلوات
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
والله قسم وقتی کمی از فشار کارم کم میشود، در خود احساس ضعف و کوچکی میکنم !
آخر میدانید امت شهید پرور ایران امروز در شرایطی هستیم که لحظه ای غفلت ،خیانت به اسلام و قرآن است! ..
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
قبل از اينکه نمازش را شروع کند، آينه و شانه کوچکش را از جيب پيراهن خاکی اش، بيرون آورد و موها و محاسن ژوليده و غبار آلودش را سر و ساماني داد.
وقتي به نماز می ايستاد، خيلی ديدنی می شد. می نشستم يگ گوشه و زل مي۹ زدم بهش. بيشتر ترجيح می دادم نمازش را سير تماشا کنم تا اين که به او اقتدا کنم. براي مدتي در آينه خيره شد و آن را چند بار جلوی صورتش عقب و جلو کرد،
بعد سرش را به طرف من چرخاند و گفت: داداشی رفتنی شدم، يقين دارم ساعت های آخره...
پشتم تير کشيد، خواستم از جا کنده شوم و داد و بی داد کنم، اما نتوانستم، محسن وقتی راجع به اين چيز ها صحبت میکرد با کسی شوخی نداشت، اولين بار درباره علم الهدی اظهار نظر کرد.
سيد محمد حسين يکی از دانشجويان مبارزه خوزستانی بود که مدتي بعد از تصرف لانه جاسوسی با بچه ها مرتبط شد و چند بار آمد به سفارت و برايمان سخنرانی کرد. محسن اوايل بدجوری توی بحر اين سيد رفته بود، بالاخره هم يک روز که علم الهدی مشغول سخنرانی بود، بهم گفت: اين سيد موندنی نيست، اصلا انگار که تو اين دنيا سير نمی کنه... پرسيدم يعنی چی ؟
با خنده جواب داد: يعنی همين که گفتم، موندنی نيست... توضيح بيشتری نتوانستم ازش بگيرم، وقتی بر و بچه ها تو هويزه قتل عام شدن، سر در گوشم برد و گفت:
ديدی داداشی؟ به حرفم رسيدی؟
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
پرپرواز
والله قسم... وقتی کمی از فشار کارم کم میشود، در خود احساس ضعف و کوچکی میکنم... [شهید محسن وزوایی]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید ۱۹ ساله
شهید سیدمحمود عبدالهی حسینی دوست
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: ۱۱ / ۲ / ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۱۸ / ۷ / ۱۳۵۸
محل شهادت: سردشت
شهید سیدمحمود عبدالهیحسینیدوست یازدهم اردیبهشت در شهرستان رشت استان گیلان متولد شد.
پدرش سیدتراب بود و مادرش خدیجه نام داشت و تا کلاس سوم راهنمایی درس خواند. از طرف سپاه به عنوان پاسدار به جبهه اعزام شد.
سیدمحمود هجدهم مهر ۵۸ در محور سردشت - بانه بر اثر اصابت گلوله توسط گروه ضد انقلاب به شهادت رسید. 🌷
پیکرش در بهشت زهرا تهران قطعه ۲۴ ردیف ۲۰ شماره ۱۸ به خاک سپرده شد.
برادر کوچکترش شهید سیدمهدی عبدالهی حسینی دوست مرداد ۶۱ در بوکان استان آذربایجان غربی در ۲۰ سالگی به شهادت رسید🌷
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•