🌼# رسول_اللّه (صل الله علیه و آله وسلم):
_ هرچه #ایمان انسان کاملتر باشد..
_ به همسرش بیشتر اظهار #محبت میکند..
📙 بحار ج ۱۰۳ / ص ۲۲۸
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود زنی اسراییل در #طوفان_الاقصی
گزارش کانال عبری 12 پخش شده از صداو سیما
این گزارش درباره خود زنی ارتش #اسراییل به همون یگان که مستقر در این منطقه بوده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴یه عزیزی میگفت:
هروقت احساس کردید از امام زمان،
دور شدید و دلتان برای آقا تنگ نیست،
این دعای کوچک را،
در قنوتهایتان بخوانید:
"لَیِّن قَلبی لِوَلیِّ اَمرِک"
یعنی خدایا دلم را برای امامم نرم کن!
چقدر تو طول شبانه روز نیازداریم
مدام تکرارکنیم؛
لَیِّن
قَلبی
لِوَلیِّ
اَمرِک...
هر کجا خداوند امتحانت کرد
و یک خورده عقب رفتی،
غصه نخور چون این امتحان لازم بود
تا به ناقص بودنِ خودت پی ببری؛
کمی تلاش کنی جبران میشود...
#حاج_اسماعیل_دولابی ره
: 🌧🌧🌧
کمتر کسی از ما داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیک را برای بچهها و نوه هایش تعریف میکند...
🌧🌧🌧
این داستانها در کتاب فارسی دوران ابتدایی دهههای ۴۰ و ۵۰ وجود داشت، که متاسفانه از کتابها حذف شد...؟؟؟!!!!!
🌧🌧🌧
متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروز هم این ها را یاد بگیرند...👌
🌧🌧🌧
چلهی بزرگ...
چلهی کوچک...
چار چار...
سده...
اَهمَن و بهمن...
سیاه بهار...
و سرما پیرزن...
🌧🌧🌧
زمستان به دو بخش تقسیم می شود:
چله بزرگ(چله کلان)
چله کوچک (چله خُرد)
🌧🌧🌧
_ چله بزرگ از
"اول دی ماه تا دهم بهمن ماه" و چهل روز کامل میباشد...
🌧🌧🌧
چله کوچک از "یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه" و 20 روز کامل
🌧🌧🌧
👌و به همین دلیل چون 20 روز کمتر است چله کوچک نامیده شده است...
🌧🌧🌧
غروب آخرین روز چله بزرگ "جشن سده" برگزار میشده و مردم دور هم جمع میشدند و از این جشن لذت میبردند و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سِدِه را جشن میگرفتند...
🌧🌧🌧
این دو برادر
"چله بزرگ و چله کوچک"
در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند آن 8 روز را "چارچار"
مینامند...
👌به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک "چارچار" میگویند...
🌧🌧🌧
پس از چارچار نوبت به
«اَهمَن و بهمن» پسران پیرزن "ننه سرما" میرسد که خودی نشان دهند...
🌧🌧🌧
10روز اول اسفند را (اَهمَن )
10روز دوم اسفند را (بهمن)
میگویند
🌧🌧🌧
و این 20 روز ممکن است آنقدر بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند...
🌧🌧🌧
با توجه به شعری که قدیمی هاي نازنین میخواندند:
"اَهمَن و بهمن،
آرد كن صدمن،
روغن بیار ده من،
هیزم بِکَن خَرمَن، عهده همه بامن"
🌧🌧🌧
تا اینجا 20 روز از اسفند به نام اَهمَن و بهمن نامگذاری شدهاند...
🌧🌧🙏
میماند 10 روز آخر اسفند ماه که:
5 روز اول "سیاه بهار" نام گرفته و شعری هم که قدیمیها می خوانند:
🌧🌧🌧
سیاه بهار شب ببار و روز بکار از این شعر هم مشخص میشود...
در این ایام شبها بارندگی فراوان بوده و روزها کشاورزان مشغول کشت و زراعت بوده اند...
🌧🌧🌧
محمدعلی پور شفیعی
🌧🌧🌧
5 روز آخر هم (سرما پیرزن کُش) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد و اکثر اوقات از آسمان تگرگ میبارد، که قدیمیهای دل پاک، بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و مُهرههای آن به زمین میریزد...
🌧🌧🌧
🤔حیف است بچههای ما اینها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار محو شود...
🌧🌧🌧
........................................
🍁💎🍁💎🍁💎🍁💎🍁
چو ایران نباشد، تن من مباد:
درود بر شما...
البته پنج روز پایانی را.جشن، پنجه هم میگویند...
چون در روزنگار زرتشتی، تمامی ماه ها ۳۰ روز میباشد... و پنج روز آخر سال را تعطیل اعلام میکردند تا در آن پنج روز مردم با شستشو و رُفت و روب و خرید اقلام و لباس و پوشاک نو به استقبال جشن زیبای نوروز با پایکوبی دل شاد میرفتیم که این فرهنگ زیبا هنوز هم با قدرت به زیبائی هر چه تمامتر به بقای خود و ماندگاری فرهنگ کهن و پر افتخار این سرزمین و مردمان نیک اندیشش جان دوباره را میدمد...
زنده و سرفراز باد ایران و ایرانی..
.............
پیشاپیش شب چله تان(یلدا) شاد شاد...
پاینده باد ایراااااان...
❤💎❤💎❤💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیطان به چه کسانی دسترسی دارد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دکلمه خوانی دختر نازنین
مطهره خانم ملتجی 8ساله از اصفهان
برای شب یلدا
#یلدایتان_مبارک
🌷 دعا برای رفع بلا و بیماری
▫️این دعای منقول از امیرالمومنین علی علیه السلام را در هنگام شیوع بیماریها در منزل بگذارید و بعد از هر نماز صبح بخوانید
🌱 از مرحوم آیت الله آقای حاج سیّد احمد خوانساری نقل شده است که:
▫️در سالهای دورتر بیماری وبا به ایران و خوانسار آمده بود. بدین دلیل در شهرستان خوانسار و در اکثر خانه ها یک نفر یا بیشتر از دنیا رفتند ؛ مگر خانه هایی که در هر روز این آیات مبارکات را بعد از نماز صبح می خواندند که به آنها هیچ صدمه ای وارد نشد!
بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَّحیمِ
📖 قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ.
📖 وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصَیبُ بِهِ مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
📖 وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ
📖 وَکَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.
📖 مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.
📖 قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ.
📖 حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
📜بحار الانوار ج 83 ص 337
🌨❄️❄️⛄️❄️❄️🌩
🌷بعضی پاداشهای خدا:
🌷۱.پاداش عمل صالح،۱۰ برابرارزش آن:
.١٦٠انعام
🌷۲.پاداش مال دادن درراه خدا،۷۰۰برابر آن:۲۶۱بقره
🌷۳.پاداش نمازشب، چشمهاراخیره میکند:۱۷سجده
🌷۴.ارزش تربیت یک انسان ،به قدر تربیت همه:۳۲مائده
🌷۵.نتیجه ایمان وعمل صالح،محبوبیت:۹۶مریم
🌷۶.خدابه اهل ایمان وعمل صالح،
زندگی پاک وپاداش برابر بهترین عملشان عطامیکند:۹۷نحل
🌷۷.نتیجه استغفار،
آمرزش ،باران،مال،اولاد،باع،آب
🌷۸.نتیجه توبه وایمان،
تبدیل گناهان به حسنات: ۷۰ فرقان
🌩❄️❄️💦⛄️💦❄️🌨
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 184 رسول خدا صلوات الله علیه فرمود: اَخْوَفُ ما اَخافُ عَلَيكُمْ اَلرِّيا وَالشَّهْوَةُ
#کنترل_ذهن 186
عجب یعنی چی؟
یعنی توی ذهنت میگی: ولی ما خوبیم ها!!!😏
هییچی تموم شده!
حبط عمل!
⛔️اعمالت نابود شد!
💢عجب خیلی گناه عجیبیه!
پیامبر اکرم در روایتی به این مضمون میفرماید:
اگه شما یه گناهی میخواستی بکنی ولی نکردی اما عجب پیدا کردی، همون بهتر که گناه میکردی...
🔷یعنی اگه شما گناه بکنی بهتر از اینه که یه کار خوبی کنی و بعدش عجب پیدا کنی!!!
بزرگوار شما گناه بکن ولی کار خوبی که منجر به عجب میشه رو انجام نده! ببینید چقدر عجب بده و معمولا هم مذهبی ها خیلی گرفتارش میشن...
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 186 عجب یعنی چی؟ یعنی توی ذهنت میگی: ولی ما خوبیم ها!!!😏 هییچی تموم شده! حبط عمل! ⛔️
#کنترل_ذهن 186
عجب یعنی چی؟
یعنی توی ذهنت میگی: ولی ما خوبیم ها!!!😏
هییچی تموم شده!
حبط عمل!
⛔️اعمالت نابود شد!
💢عجب خیلی گناه عجیبیه!
پیامبر اکرم در روایتی به این مضمون میفرماید:
اگه شما یه گناهی میخواستی بکنی ولی نکردی اما عجب پیدا کردی، همون بهتر که گناه میکردی...
🔷یعنی اگه شما گناه بکنی بهتر از اینه که یه کار خوبی کنی و بعدش عجب پیدا کنی!!!
بزرگوار شما گناه بکن ولی کار خوبی که منجر به عجب میشه رو انجام نده! ببینید چقدر عجب بده و معمولا هم مذهبی ها خیلی گرفتارش میشن...
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 186 عجب یعنی چی؟ یعنی توی ذهنت میگی: ولی ما خوبیم ها!!!😏 هییچی تموم شده! حبط عمل! ⛔️
#کنترل_ذهن 187
عجب یه اتفاقیه که در ذهن انسان می افته.
🔷اگه بخوایم دقیق تر عجب رو بررسی کنیم این میشه:
عجب یعنی نیمه پر لیوان خودت در ارتباط با خدا رو ببینی ولی
نیمه پر لیوان خدا رو در ارتباط با خودت نبینی!
💢یعنی نبینی که خدا چقدر بهت نعمت داده
چقدر خدا شایسته عبادته.
💢تو اگه این عمل خوب رو انجام دادی، از اول زندگیت تا حالا خدا هی بهت رسونده و هی تو رو پرورش داده تا توفیق پیدا کردی که این کار خوب رو انجام بدی....
🔶 تو واقعا فکر کردی اگه خدا بهت اجازه نمیداد میتونستی ذره ای کار خوب کنی؟ ☺️
⭕️حالا کی دچار #عجب نیست؟!
والا چی بگم! اینجا که حرف میرسه قلم میشکنه!
اول از همه هم باید یقه خودمون رو بگیریم....
پروانه های وصال
💖عشق مجازی💖 #قسمت_هفدهم هرچه فکر کردم دلیل این محبت شک برانگیز خاله را فقط بیماریم دانستم وبس....
💖عشق مجازی💖
#قسمت_پایانی
کوروش:از زمانی خودم راشناختم,درون علم وفرمول وکارم غرق بودم ,هیچ علاقه ای به زندگی بایک زن زیریک سقف نداشتم,اینجا اینقد بی بندوباری میدیدم که یه جورایی ازجنس مخالف زده شده بودم اما با برخورد باشما ازپشت این مانیتور واینجا که جایی دردنیای حقیقی ندارد ومجازی به شمارمیاید,نظرم عوض شد.
با دیدن وصحبت کردن با شما دچار یک جور حس شدم که تابه حال درک نکرده بودم,شما باعث شدید من خودم رااز دنیایی که برای خود ساخته بودم,بیرون کشم و روی دیگر زندگی را ببینم...
با مادرم از حسم گفتم,مادرم میگه این عشقه ....بعد یک خنده ی زیبایی کردوگفت(عشق مجازی)....
نسیم جان من نه تاحالا نه انجام دادم ونه بلدم خواستگاری کنم.میدونم که سنم ازشما خیلی بالاتره,اما قول میدهم خوشبختتون کنم.
حرفهای رویایی بلد نیستم ,اما اگر همسفرم بشی,قول میدم شیرین ترین روزها را به پات بریزم ....
حاضری همدم این پیر عاشق بشی؟😂
کلا هنگ کرده بودم,باورم نمیشد کوروش خاطرخواهم شده باشه,اما حس بدی نسبت به این موضوع نداشتم,خصوصا باتجربه ی یک عشق کذایی,این💖عشق مجازی💖 برام صادقانه بود.
کارها به سرعت انجام شد ,عملم باموفقیت پیش رفت.
سپهرمیگفت:سهند که اسم درستیش (شهروز)بود توسط پلیس فتا دستگیرمیشه وبادستگیری شهروز ,پلیس به یک باند رباینده ی دختران ساده,دست پیدا میکنه,باندی که از عشقی کذایی شروع میشه وبه ربودن دختران وانتقال آن به کشورهای عربی ختم میشه....
خداراشکرکردم که جان سالم از این مهلکه بدر بردم...
امشب تولد حضرت زهراس است ومراسم عقد ما درخانه ی خاله خانم برپاست....
وای خدای من خاله خانم تابلو.فرش میلیاردی را سر عقدبه من هدیه کرد,کورش هم قراره برگرده فرانسه وکارهای بازگشتش به وطن راانجام دهد وبرای همیشه کنار مادر وهمسر عزیزش😊
بماند وبه کشورش خدمت کند . ...
پایان
خواننده ی گرامی:من دخترم نسیم را عروس کردم ان شاالله سفیدبخت بشه😊
شما درذهن مبارکتان هرچی میخواهی برای قهرمان داستان تصورکن😊
فقط به یادداشته باشید این داستان شاید ساخته ی تخیل بنده باشد اما درفضاهای مجازی خیلی بدترازاین اتفاق میافتد
به فضاهای مجازی هیچ وقت اعتمادنکنید....
باماهمراه باشید بارمان بعدی
#یاعلی
💦⛈💦⛈💦⛈
❣عشق رنگین❣
#قسمت_اول
داستان از زمانی شروع شد که با شکیلا دوست شدم,کاش حرف مامان راگوش میدادم وبا کسی که ازنظر فرهنگی بامن تفاوت داشت دوست نمیشدم...
اه همه چی از اون کلاس نقاشی لعنتی شروع شد وگرنه من دختر سربه راه باباومامانم بودم.
اسمم سمیه است دختربزرگ وفرزند ارشد خانواده,داداش مهدی ازمن کوچکتره وکلاس دوم دبستانه,منم سال سوم دبیرستان,مامانم خانه دارو بابام یه دکه ی روزنامه فروشی داره,زندگیمون خوبه ومیگذره اما خیلی راحت نه,بعضی چیزایی راکه هم سن وسالام دارند برای من شده آرزو...
خانواده ی مذهبی ومعتقدی دارم وهمین دیانتمون باعث شده,همیشه شکرگذار خدا باشیم.
تو مدرسه شاگرد ممتازم وهمیشه باباحسین بهم افتخارمیکند,گاه گاهی توخونه تفننی برای خودم نقاشی میکشیدم ,اما از حق نگذریم ,خیلی قشنگ از اب درمیامد,مامان نرگس میگه:سمیه جان ,دخترم تو شاهکاری .
یک روز که از راه مدرسه برمیگشتم,چشمم به آگهی روی دیوار خورد,اگهی برای پذیرش هنرجو برای کلاس نقاشی بود,خیلی دوست داشتم بروم,اگهی رااز روی دیوار دراوردم وگذاشتم توکیفم,تا به مامان نشون بدهم ویه جورایی دلش رابدست بیارم تا رضایت بدهد وباباهم راضی کند تا توکلاس شرکت کنم.
اخه دو تا امتحان دیگه بدهم,کارتموم ودور درس ومدرسه را تا سال تحصیلی دیگه خط میکشم وراحت میتونم به عشقم یعنی نقاشی برسم...
درحالی که توفکر این بودم که چه طوری بگم تا مامان ,نه نیاره ,وارد خونه شدم...
#ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
❣عشق رنگین❣ #قسمت_اول داستان از زمانی شروع شد که با شکیلا دوست شدم,کاش حرف مامان راگوش میدادم وبا
❣عشق رنگین❣
#قسمت_دوم
سلام برمامان گلم...
مامان:سلام عزیزم,امتحانت چطور بود؟
من:عالی....مگه میشه دخترباهوش شما امتحان بده وناراضی باشه.
مامان گونه ام رابوسید وگفت:سمیه خانم گل منه دیگه .
گفتم:ما ما ن
مامان:بگو ,وقتی اینجورصدامیزنی حتما یک خواسته ای داری هااا,بدون مقدمه بگو چی میخوای؟
من:الهی قربون مامان زرنگم بشم من,مامان دو روز دیگه امتحانها تمومه ,من توخونه,حوصله ام سرمیره خوووب...
مامان:واه...خوب اولا استراحت میکنی درثانی سال دیگه امتحان کنکوردرپیش داری,بایدازحالا خودت را آماده کنی.
من:مامان توبزارمن برم کلاس نقاشی,قول میدم با رتبه ای عالی,بهترین رشته,قبول بشم
مامان:پس بگو ,,,میخوای کلاس نقاشی بری.
من:خخخخ خودم را لو دادم مامان.....😊
حالا توامتحاناتت را تموم کن ومنم با بابات یه صحبتی بکنم ,ببینم چی میشه.پریدم یه بوسه از لپای مامان گرفتم ,صدای اذان همه جاپیچیده بودوپاشدم آماده بشم برای نماز.
بعداز نماز ونهار اومدم تواتاقم تا استراحت کنم,اما اصلا خواب به چشمم نمیامد,کتابی راکه فرداش امتحان داشتم,برداشتم تا یه نگاهی بیاندازم,اما چشمم روکتاب بود وتمام حواسم به هال,گوش تیز کرده بودم, ببینم مامان چیزی ازکلاس میگه؟
بالاخره طلسم شکسته شد ومامان انگاری,آگهی راکه بهش داده بودم ,نشان بابا میداد وازش نظرش رامیخواست.
بابا:خانم جان این آدرسش,اون سرشهره,از فاصله اش که بگذریم,معلوم نیست هزینه اش چقد میشه,اخه کلاسی که شمال شهربرگزار بشه مال بچه اعیونهاست..
مامان:واااا چی میگه واسه خودت ,خوب کلاس راگذاشتن برای همه,مگه بچه ها ما دل ندارن؟
سمیه استعداد عجیبی تونقاشی داره,اگه میشه بزار یکی دوماه بره ,اگردیدیدم از پسش برنمیام یامشکل ساز میشه ,ادامه نمیده....
بابا:خیل خوب,حالا بزار امتحاناتش را که داد,عصرش باهم میریم ببینیم چه خبره..
از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم.
مامان در رابازکردوگفت:میدونم که همه چی راشنیدی,پس شرطش هم شنیدی,اگر زمانی مشکل ساز شد دیگه ادامه نمیدی...
پریدم بغلش وگفتم ,قبوله,قبوله آی قبوله....
و ای کاش که هیچ وقت پام به اونجا نمیرسید..
#ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈