eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
23.1هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
😢گلایه (عج الله) شیعیان من بعد از نماز ، سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند 😢انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! الهی عظم البلا... @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ چگونه دل (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را بیشتر به خودمان جلب کنیم؟!!... 🎙 حجت الاسلام علیه‌السلام @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ران مرغ تام و جری🍗 مواد لازم : نمک، زردچوبه ران مرغ ۴ عدد پنیر پیتزا ۱ پیمانه سیب زمینی ۳ عدد آرد سوخاری ۱ پیمانه آرد معمولی ۱ پیمانه تخم مرغ ۲ عدد کمی نمک @parvaanehaayevesaal 🍕🍗 ♡♡ ჻❥⸙😋⸙❥჻♡♡‌
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این رسپی اصغر جوجه از خود اصلیش خیلی خوشمزه‌تره🍖 مواد لازم : روغن، کره مرغ ۱.۵ کیلویی زعفرون دم کرده سرکه ½ استکان آب و نمک رب انار @parvaanehaayevesaal 🍕🍗 ♡♡ ჻❥⸙😋⸙❥჻♡♡‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸رولت از خوشمزگیش نگم که مزه بهشت میده @parvaanehaayevesaal 🍕🍗 ♡♡ ჻❥⸙😋⸙❥჻♡♡‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساندویچ مرغ و قارچ سینه مرغ پخته و ریش شده یک عدد،قارچ سرخ شده یک پیاله،ذرت سه ق،هویج خام یک عدد رنده شده،چیپس خلال یک پیاله،زیتون ورقه‌ای دو ق مرغ‌رو‌ با یه پیاز و یه برگ بو وکمی ادویه کاری و‌زعفرون ابپز کردم و ریش ریش کردم @parvaanehaayevesaal 🍕🍗 ♡♡ ჻❥⸙😋⸙❥჻♡♡‌
پروانه های وصال
#نکات_تربیتی_خانواده 84 🔷 اگه همسرت بدی کرد تو نزنش. خدا حتما برات جبران میکنه. ✅ خوبه؟ چی میخواست
🌹 85 "عزیز دل خدا" ✅ تو اگه خوب باشی «خدا اثر این خوب بودنت رو روی همسرت قرار میده». اگه اون خیلی بد بود و اثر نذاشت، خودت که رشد کردی! بزرگ شدی... ✔️ به هر جهت تو چیزی رو از دست ندادی... روی این حرفا خیلی فکر کن... ✅ زندگیت رو با دستای خودت شیرین کن... تو عزیز دل خدایی...💞 ❣️ برای همیشه توی آغوش خدا بمون.... 🌹
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_یکم🎬: حضرت هود نزدیک یکی از ورودی های زیگورات شد، نگهبان ورود
🎬: در این هنگام که آن کاهن یا بهتر بگوییم ساحر، از هود معجزه خواست، جبرئیل به پیامبر خدا نازل شد و به او یاری و نصرت خدا را بشارت داد. مردم همه چشم به دهان هود داشتند تا پرده از معجزه اش بردارد، هود بار دیگر نگاهی به جمعیت نمود و سپس روی خود را به سمت کاهنان کرد و فرمود: و شما که از من معجزه خواستید، شمایی که به انواع سحر و ساحری مجهز هستید و امکانات مادی و ماورایی زیادی دارید، از ابزار جنگی گرفته تا سربازان قوی هیکل و گوش به فرمان و به راحتی می توانید من که یکه و تنها هستم را از سر راه خویش بردارید. و معجزه من این است که شما هر تلاشی بکنید نخواهید توانست اندک صدمه ای حتی در اندازه یک خراش کوچک به من وارد آورید، چون من از خدای یکتا یاری طلبیده ام و خدای مهربانم، مرا در پناه خود از مکر و سحر و صدمه شما در امان نگه می دارد. برخی مردم که خوب از قدرت معبد و سحر ساحرانش خبر داشتند، حرف هود را تصدیق کردند و گفتند که معجزه خوبی است اما یکی از کاهنان جلو‌آمد و گفت: ای هود! تو هر چه دلت می خواهد بگو، ما را تبشیر و انذار ده، برای ما فرقی نمی کند، چه تو بگویی و چه نگویی ما دست از پرستش خدایان برنخواهیم داشت و خدای نادیده را بر خدایان خود، ترجیح نخواهیم داد. اکثریت مردم با شنیدن این حرف هورا کشیدند و این نشان میداد که ابلیس در خیلی از نفوس رسوخ کرده و کار حضرت هود کمی سخت شده بود اما نه به سختی کار حضرت نوح..‌. حضرت هود نگاهی از سر تاسف به آنها نمود و فرمود: ای مردم، شما خوب می دانید که خدای تمام عالم همان خدای نادیده است که نعمت های بی شماری به شما عنایت فرموده، شما مردمی شده اید که به اسراف مبتلا شده اید، عده ای از شما مترف هست و آنان که فقیر هستند در آرزوی مترف شدن هستند، یعنی ظواهر دنیا در تمام طبقه های شما نفوذ کرده، مگر کلام پیشینیان و خاطراتشان را فراموش کردید؟! آیا وصیت حضرت نوح را که دهان به دهان گشته و به گوش شما هم رسیده از یاد برده اید؟! آنجا که فرمود: زمانی که طواغیت بر شما مسلط شدند منتظر ظهور منجی که نامش هود است باشید و زمانی که هود رسالتش را ابلاغ نمود بر شما واجب است که با او بیعت کنید و او را یاری نمایید و هر کس که او را یاری نکند، توسط باد صَرصر نابود خواهد شد. در این هنگام مردم همه مهر سکوت به دهان زده بودند، هود سری تکان داد و فرمود: پس با من بیعت کنید و دست از بت پرستی بردارید و بدانید هر انکس که مرا یاری کند، خدا یار و محافظ اوست و بی شک آنکه مرا انکار نمایید با باد صرصر به هلاکت خواهد رسید همانا که وعده خداوند حق است. حضرت هود اتمام حجت نمود از بالای زیگورات پایین آمد، مردم که به راستی گفتار هود ایمان داشتند، ولوله ای در بینشان افتاد، کسانی به دنبال هود حرکت کردند و تعدادی هم که دنیایشان را دو دستی چسپیده بودند، دور کاهنان را گرفتند تا پیامی به پادشاه برسانند و با کمک هم نقشه ای بکشند و معجزه ای را که هود ادعا داشت، از کار بیاندازند و به خیال خودشان هود را رسوا نمایند.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_دوم🎬: در این هنگام که آن کاهن یا بهتر بگوییم ساحر، از هود معج
🎬: حضرت هود با مردم اتمام حجت کرد، اما خداوند، مهربانی بی همتاست، درست است وعده عذاب داده اما باز هم زمانی را برای توبه و باز گشت بندگان گنهکار به درگاه ربوبی اش در نظر می گیرد. هود در بین مردم رفت و آمد می کرد و از هر دقیقه و لحظه برای هدایت آنان استفاده می کرد، کاهنان و ساحران و ماموران حکومتی در پی ضربه زدن به او بودند اما به مددالهی کوچکترین صدمه ای به هود وارد نمی شد و حضرت هود در سلامت کامل مردم را به یکتاپرستی می خواند، عده ای از مردم به سمت حضرت هود گرایش پیدا کردند اما تعداد زیادی هم برعقیده باطل خود ماندند، کم کم عذاب الهی خود را نشان می داد اما به یکباره نبود، خداوند برکتش را از سرزمین عاد برداشت، دیگر نه خبری از باران های همیشگی بود و نه در بستر رودها و چشمه ها آبی باقی مانده بود، نه درختان بار میدادند و نه سبزه و گیاهی در این سرزمین حاصلخیز دیده می شد، همه جا را خشکسالی فرا گرفته بود. چند سال گذشت و مردم که دچار قحطی شده بودند به معبد پناه آوردند و کاهنان دوباره مراسم باروری زمین را برگزار کردند، مراسمی شیطانی که نقشه ای از سوی ابلیس بود، اما اینبار نه درختی سبز شد و نه بارانی باریدن گرفت و نه زمین خشک، زنده شد. و این واقعه باعث شد، تعدادی از مردم چشمان بصیرتشان باز شد و از راه ناصواب برگشتند و با توبه به درگاه خداوند یکتا روی آوردند و دور هود را گرفتند و در این زمان حضرت هود نزدیک چهار هزار یار داشت. حالا هفت سال از مبعوث شدن حضرت هود میگذشت، هفت سالی که سراسر قحطی و خشکسالی بود، عده ای از بت پرستان در خانه هود جمع شدند و به او گفتند: ای هود، اگر تو راست می گویی و خداوند تو برحق است، از خدایت بخواه تا این خشکسالی را به اتمام برساند و ابرهای باران زا را به سمت آکاد بفرستد. هود نگاهی از سر تاسف به آنها کرد و فرمود: این خشکسالی پیش درآمدی بر ان عذاب وعده داده شده است، تا شما به خود آیید و از عناد با پروردگار دست بردارید، بت ها را رها کنید و به درگاه خداوند یکتا روی آورید. اما جانی که ابلیس در آن نفوذ کرده به راحتی حرف حق را بر نمی تابد و کافران نیز به توصیه هود گوش نکردند و دوباره به سمت معبد رفتند تا دست به دامان کاهنان بزنند. کاهنان معبد که خوب می دانستند حق با حضرت هود است،نقشه ای دیگر ریختند، نقشه ای که شاید آنها را از این خشکسالی عبور میداد و البته بت پرستان هم در بت پرستی شان می ماندند و ریزشی در طرفداران خدایان نداشت. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂