کوکوی نخود و کدوسبز
مواد لازم:
۲ عدد کدوسبز۲۰۰ گرم
نخود آشی۱پیمانه
پیاز خردشده۴ /۱ پیمانه نعنای خردشده
۲ /۱ پیمانه آرد سفید
۲ /۱ پیمانه آرد ذرت
۲ عدد تخممرغ
۴ /۱ پیمانه شیر
۱ ق چ پاپریکا
به میزان لازم نمک و فلفل سیاه
به میزان لازم روغن مایع
طرز تهیه:
نخود را از شب قبل یا از ۴ ساعت قبل در مقداری آب خیس کنید، سپس آنها را همراه با آب و کمی نمک بپزید. نخود پخته را داخل سبدی بریزید تا آب اضافیاش گرفته شود.
کدوسبزها را بعد از شستوشو داخل یک کاسه مناسب ریز رنده کنید. اگر کدوسبزهای رنده شده آب انداخت، آبِ آن را از کاسه خارج کنید. حالا نخود پخته، نعنای خردشده و پیاز خردشده را به کدو اضافه کرده و مواد را خوب با هم مخلوط کنید.
آرد سفید، آرد ذرت، تخممرغ، شیر، فلفل پاپریکا و به میزان لازم نمک و فلفل سیاه هم به مواد اضافه کنید. مواد را خوب با هم مخلوط کنید. مقداری از مواد را بچشید و در صورت نیاز مقدار بیشتری نمک اضافه کنید.
در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود. مقداری از مایه کوکو را بردارید و در کف دستتان آن را گرد کرده و کمی فشار دهید، سپس داخل روغن سرخ کنید. هر تعداد که میشود کوکوها را به همین شکل آماده کنید.
کوکوهای آمادهشده را داخل ظرف موردنظرتان بریزید و سرو کنید.برای اینکه روی کوکو هم طلایی رنگ شود، چند دقیقهای قسمت بالای فر را روشن کنید.
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊نوحه دلنشین لری بختیاری🕊
1_26984901.mp3
3.3M
خیلی دعا کردم نشد
مشکُ بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم
رفتم که برگردم ،نشد...
animation.gif
1.62M
🏴
دستها را برده ام بالا
سپردم دل به آن والا
و از عمق وجود خود
خدایم را صدا کردم
نمیدانم چه میخواهی
ولی من برای تو
برای رفع غمهایت
برای قلب زیبایت
برای آرزوهایت
به درگاهش دعاکردم
شبتون حسینی
animation.gif
10.13M
سلام
بر علمدار کربلا
سلام بر روز
عشق وحماسه
سلام برتاسوعا
سلام برعاشقان
آن حضرت
روزتان پراز عشق
به حضرت عباس
تاسوعای حسینی تسلیت 🏴
animation.gif
2.07M
@parvaanehaayevesaal🏴
به رسم ادب روزمونو
با سلام بر
سرور و سالار شهیدان
اقا اباعبدالله
شروع میکنیم
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
animation.gif
517.7K
به شیر بیشه
صحرای کربلا صلوات
به پاسدار و
علمدار نینوا صلوات
به آنکه داد
دو دستش به راه دین خدا
به دستگیر
همه خلقِ بینوا صلوات
یا حضرت عبّاس! بگو محتشمات را،
از جوهره علقمه پر کن قلمات را
جاری شود از دامنهاش چشمهای از خون
بر دوش بگیرد اگر الوند غمات را
یک دست تو در آتش و یک دست تو بر آب
دندان به جگر گیر و به پا کن علمات را
آن جا که علی اصغر شش ماهه شهید است
شاعر یله کن قافیه درد و غمات را
بی نیزه و بی اسب بماناد؛ که بی دست
چون باد برآشوب که دشمن همه بید است
بگذار گشایش گر این واقعه باشی
بر علقمه قفلیست و دست تو کلید است
ابروی ترک خورده عبّاس ... خدایا
شقّ القمر از لشکر ابلیس بعید است
بر نیزه سر توست که افراشته گردن؟
یا سرخترین سوره قرآن مجید است؟
روزی که سر از ساقه هر نیزه بروید
در عالم عشّاق عزاییست که عید است
بایست قلم گردد اگر از تو نگوید
دستی که نویسنده این شعر سپید است
شمشیر کن از فرط جنونت قلمات را
چون قافیه باخته شعر یزید است
چون قافیه باخته شعر یزید است
شمشیر کن از فرط جنونت قلمات را
یا حضرت عبّاس! قدم رنجه کن، آرام
بگذار به چشمان ملائک قدمات را ...
آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید.
ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم!
همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست.
جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود.
📚 منبع: کتاب آخرین گفتار
سلام مولای عزیزم ، مهدی جان
در التهاب مصیبت جانکاه شقایقها می سوزیم ، بر سر و سینه می زنیم ، اشک می ریزیم و از کرامت بی پایان این سفره تا اوج پر می کشیم ، می بالیم و به آسمان ، به زلال اجابت نزدیک می شویم ...
و در شکوه این اشک و سوز و دعا و پرواز ، جز ظهور تو ، ای داغدارِ اصلی روضه ها ، چه داریم که از خدا بخواهیم ؟