eitaa logo
پروانه های وصال
8هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
22.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
نیکی به پدر و مادر مشقی است که تو آن را می نویسی و فرزندانت آن را برایت پاکنویس می کنند، پس زیبا بنویس... 💕💕💕
عُجب...! خیلی بد است هر چقدر هم خوب هستی هر ڪه را دیدی بگو این از من بهتر است... حتی مُعتادی را هم در ڪوچه دیدی بگو شاید او عاقبت‌‌بخیر شود و من‌ بدبخت پناه ببریم به خدا... 💕💕💕
تمام دنیا را بگردی هیچکس جز مادر دوستت نخواهد داشت از آن دوست داشتن های تمام نشدنی تمام دنیا را بگردی هیچکس جز پدر غصه دار غمهایت نیست پس دنیا را به پایشان بریز
🕌 اگـه‌میبینی‌رفیقت‌داره‌‌به‌راه‌ڪج‌میره ‌بایدراهنـماش‌بشی؛به‌عنـوان‌رفیقش‌مسئولی وگرنه‌روزمحشـرپات‌گـیره..! اگه‌‌سڪوت‌ڪنی‌وکمکش‌نڪنی.. همیـن‌آدم‌ڪه‌داره‌خطامیـره روزحسـابرسی‌میادجلوتـومیگیره میگه:‌توڪه‌میدونستی‌‌من‌دارم‌اشتباه‌میڪنم چــرا‌بهـم‌گوشزد‌نڪردی؟! چرادستمـونگرفتی‌!! [یـوم‌الحسـرت..] 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکسی پرسید از نام و تبار و شهرتم سینه را کردم سپر گفتم که عبدالهادی ام ✍شاعر: مهدی علی قاسمی ══💝══════ ✾ ✾ ✾
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در روز عید غدیر هر ساعتی که خواست ، دو رکعت نماز بخواند و بهتر اینست که نزدیک ظهر باشد که آن ساعتی است که امیرالمؤمنین(ع) در آن ساعت در غدیر خم به امامت منصوب شد ، ( هر که چنین کند ) همانند کسی است که در آن روز حضور پیدا کرده است ...✨ ══💚══════ ✾ ✾ ✾
هدایت شده از پروانه های وصال
و رسیدن به لذت بندگی 🌺🔰🌺✅ قسمت نهم امتحانات الهی ۵ 💠حتما دیدید که بار ها یه گناهی رو کردیم اما "خدا نذاشته موجودات عالم اذیتمون کنن" بعد دوباره همون امتحان رو خراب کردیم🔴 باز خدا "نذاشته اثرات گناه نابودمون کنه" نذاشته آبرومون بره.. بعد دوباره گناه کردیم... 👆⛔️ چقدر ما پر روییم... اما مولای خوبمون هیچ وقت از بنده ای که اونو "با عشق" آفریده دست بر نمیداره.. 😥تو رو خدا تا گناهی کردی برگرد... زود توبه کن... بگو خدا عبد گناه کارت اومده در خونت...😓 یه ذکری هست که قبل از هر نمازی مستحبه بگید: یا محسن قد اتاک المسی.. 🌺👆 ای مولای خوبم، عبد گنهکار تو اومده... راهش میدی؟...😞 مولا عبد گنهکارش رو با آغوش باز میپذیره.. به روش نمیاره... او مولاست.. و مولا عبدش رو خیلی دوست داره... میخوای گناه ترک کنی؟ 🔵 خودت رو "عبد مولا" بدون. با این روحیه زندگی کن. به لذتی میرسی که نگو و نپرس... تمام عالم تماشات میکنن... 🌱🔸🌿▫️🔹🌳
هدایت شده از پروانه های وصال
بزرگی را گفتند: تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟! گفت: هیچ کار گفتند: مگر میشود؟! پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟! گفت: من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی خوبی برای آنان باشم. فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می بینند، نه امر و نهی های بیهوده ای که خود عمل نمیکنند. تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند، پایان زندگیست. ولی اگر با نیروی داخلی بشکند، آغاز زندگیست. همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد. درون خود را بشکن تا شخصیت جدیدت متولد شود. آنگاه خودت را خواهی دید.... 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_دوم . -بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین😑😑😂 -لا اله الا الله😐 یهو دی
. تا اسمموخوند بدوبدو دویدم سمت درب دانشگاه ولی از اتوبوس خبری نبود😔 خیلی دلم شکست. گریه ام گرفته بود.😢 الان چجوری برگردم خونه؟! چی بگم بهشون؟!😔 آخه ساکمم تواتوبوس بود😕 بیچاره مامانم که برای راه غذا درست کرده بود برام😞😔 تو همین فکرها بودم که دیدم از دور صدای جناب فرمانده میاد. . بدو بدو رفتم سمتش و نفس نفس زنان گفتم: . سلام. ببخشید..هنو حرفم تموم نشده بود که گفت: . اااا.خواهر شما چرانرفتید؟! 😯 . -ازاتوبوس جا موندم😕 . -لا اله الا الله...اخه چرا حواستون رو جمع نمیکنید😐اون از اشتباهی سوار شدن اینم از الان. . -حواسم جمع بود ولی استادمون خیلی گیر بود.😣 . -متاسفم براتون.حتما آقا نطلبیده بود شما رو. . -وایسا ببینم.چی چی رو نطلبیده بود.من باید برم😑😑 . -آخه ماشین ها یه ربعه راه افتادن. . -اصلا شما خودتون با چی میرید؟! منم با اون میام.😟 . -نمیشه خواهرم من باماشین پشتیبانی میرم.نمیشه شما بیاید. . -قول میدم تابه اتوبوسهابرسیم حرفی نزنم.😕 . -نمیشه خواهرم.اصرار نکنید.😐 . -اگه منو نبرید شکایتتون رو به همون امام رضایی میکنم که دارید میرید پیشش.😔 . -میگم نمیشه یعنی نمیشه..یا علی 😐 . اینو گفت و با راننده سوار ماشین شد و راه افتاد.و منم با گریه همونجا نشستم 😢 . هنوز یه ربع نشده بود که دیدم یه ماشین جلو پام وایساد و اقا سید یا همون اقای فرمانده پیاده شد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: . لا اله الا الله...مثل اینکه کاری نمیشه کرد...بفرمایین فقط سریع تر سوار شین.. . سریع اشکامو پاک کردم و پرسیدم چی شد؟! شما که رفته بودین؟!😯😯 . هیچی فقط بدونید امام رضا خیلی هواتونو داره. هنوز از دانشگاه دور نشده بودیم که ماشین پنچر شد.😑فهمیدم اگه جاتون بزاریم سالم به مشهد نمیرسیم 😐😐😒 . راننده که سرباز بود پشت فرمون نشست و آقا سید هم جلوی ماشین و منم پشت ماشین و توی راه هم همش داشتن مداحی گوش میدادن😒...(کرب و بلا نبر زیادم/جوونیمو پای تو دادم/) . . حوصلم سر رفت... . هنذفریم که تو جیبم بودو برداشتم و گذاشتم تو گوشم و رفتم تو پوشه اهنگام و یه آهنگو پلی کردم... 🎼🎤💃🏻🎼💃🏻 یهو دیدم آقا سید با چشمهای از حدقه بیرون زده برگشت و منو نگاه کرد.😲😨😨 یه نگاه به هنذفری کردم دیدم یادم رفته وصلش کنم به گوشیم 😃 . آروم عذر خواهی کردمو و زیاد به روی خودم نیاوردم و آقا سیدم باز زیر لب طبق معمول یه لا اله الا الله گفت و سرشو برگردوند😑 . توی مسیر... .