#ولد ♥♡
حضرت زینب (سلام الله علیها)
💎حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) سومین فرزند امام علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها)، اولین دختر و یکی از شخصیت های بی نظیر و مؤثر در دنیای اسلام است که در روز 5 جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری قمری (پس از صلح حدیبیه و دو سال بعد از ولادت امام حسین بن علی (علیه السلام)) در محلّه بنی هاشم شهر مدینه منوّره به دنیا آمد.
نام و القاب حضرت زینب(سلام الله علیها)
بر اساس روایات متعدد، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نام حضرت زینب را برای دختر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) انتخاب کردند که این نام توسط جبرئیل از سوی خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته شده بود.(شریف القرشی، السیده زینب، 1422ق، ص39)💎
💕🖤💕
راز خوشبختی
تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود آنجا زندگی میکرد.
به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در آن به چشم میخورد، فروشندگان وارد و خارج میشدند، مردم در گوشهای گفتگو میکردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی مینواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکیها لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح میداد گوش کرد اما به او گفت که فعلأ وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش فاش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد:
اما از شما خواهشی دارم. آنگاه یک قاشق کوچک به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت: در تمام مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشید و کاری کنید که روغن آن نریزد.
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پلهها، در حالیکه چشم از قاشق بر نمیداشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسید:«آیا فرشهای ایرانی اتاق نهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ده سال صرف آراستن آن کرده است دیدید؟ آیا اسناد و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده دیدید؟»
جوان با شرمساری اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود حفظ کند.
خردمند گفت: «خب، پس برگرد و شگفتیهای دنیای من را بشناس. آدم نمیتواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانهای را که در آن سکونت دارد بشناسد.»
مرد جوان اینبار به گردش در کاخ پرداخت، در حالیکه همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که زینت بخش دیوارها و سقفها بود مینگریست. او باغها را دید و کوهستانهای اطراف را، ظرافت گلها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد.
خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم کجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را ریخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت:
«راز خوشبختی این است که همه شگفتیهای جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی».
⚫️⚫️⚫️⚫️
┄┅══✼ *✨﷽✨*✼══┅┄
دست ادب بر روی سینه می گذاریم
🏴 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تالِيَ كِتابِ اللّٰهِ وَ تَرْجُمانَهُ
سلام بر تو ای تلاوتکننده کتاب خدا و تفسیرکنندهاش✋🏻
تکرار نام خوب تو را
به آسمان دلم آویختم؛
صبح شد...🌤️🌾
سلام آقای من..
عهد میکنیم با حضرت مادر
که در این محرم و صفر
تمام اشک ها، عزاداری ها و همه کارهای خیر را نذر ظهورتان کنیم✨
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ 🕊
#محرم
#امام_حسین
#اَݪٰلّہُـمَّعَجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
aein-mastan.rzb.ir - aein-mastan.rzb.ir.mp3
2.19M
🥀سه ساله ی حسینم و
🥀خرابه خونه ی منه
🥀میگن رقیه بابا نداره
🌷 #حاج_میثم_مطیعی
1_379577280.mp3
8.4M
قرائتـــ زیارت عــاشـورا با نوای 🌷شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه
🌿مثل پرطاووس!
قدیمها وقتی که قرآن میخواندند، برای اینکه نشانه بگذارند که تا کجا خواندهاند
از پر طاووس استفاده میکردند، و هیچ گاه هیچ کس از پر کلاغ استفاده نمیکرد،
چون قرآن زیباست و چیزی هم که در دل آن قرار میگیرد باید زیبا باشد.
امام حسین(ع) حقیقت قرآن است،
پس اگر کسی میخواهد در دل او جای بگیرد و در کنار او قرار بگیرد،
و همراه و همگام با او باشد شرطش این است که یک
زیباییهایی از خود نشان بدهد.
حبیب بن مظاهر به خاک و خون کشیده شده بود،
امام حسین(ع) بر بالین او آمد و یک جمله به او
گفت که اشاره به همین حقیقت داشت.
حضرت فرمود: «لَقَد کُنتَ فاضِلاً»
حبیب تو آدم با فضیلتی بودی،
یعنی آن چیزی که مرا به تو پیوند داد، فضیلت تو بود.
و این یک درس و بلکه یک پیغام به همه ماست که اگر میخواهید
با من حسین بن علی(ع) جوش بخورید و پیوند و
ارتباط برقرار کنید، باید اهل فضیلت باشید.💚
⚫️🖤⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا