eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩‍🍳👩‍🍳 ⁣ 🔹️۶ عدد بادمجان متوسط رو پوست بگیرید و نگینی ریز خرد کنید و داخل ظرفی بریزید، نمک و آب اضافه کنید؛ بعد از نیم ساعت تلخی بادمجان گرفته شده، حالا با دست فشار بدید تا آب تلخ خارج بشه⁣ 🔹️۲ تا سیب متوسط هم نگینی خرد کنید و با روغن کم سرخ کنید و زردچوبه بزنید⁣ 🔹️۱ عدد پیاز نگینی رو تفت بدید و ۲ حبه سیر رنده شده اضافه کنبد و تفت بدید⁣
مواد لازم: رول موز شیری نصف پیمانه آرد شصت گرم کره دو پیمانه شیر یک پیمانه شکر کمی وانیل ..نصف پیمانه گلاب پودر پسته و پودر نارگیل مقداری..موز دو عدد طرز تهيه: کره را داخل قابلمه روی حرارت گذاشته تا کمی نرم شود ارد را اضافه کرده و تفت میدهیم شیر و شکر و وانیل را هم اضافه میکنیم و آنقدر هم میزنیم تا غلیظ شود و در اخر گلاب را اضافه میکنیم ..از قبل کف یک دیس مربعی 25سانتی متری را سلفون می‌کشیم پودر پسته و پودر نارگیل را روی سلفون پخش میکنیم و مواد داغ را بلافاصله میریزیم و پهن میکنیم (مواد چون غلیظ است باید سرعت عمل داشته باشیم )دیس را به مدت دو ساعت در یخچال میزاریم تا کاملا خودش را بگیرد بعد موز را به دلخواه برش داده و مواد را هم به همان اندازه موز برش میدهیم و روی لبه آن قرار میدهیم و رول میکنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎞 🥀با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم عمو مونو کشتن همینو کم داشتیم...💔 🇮🇷 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با خاک یکسان کردن معبد نصرانیان با یک الله اکبر مرحوم میرزا ابوالقاسم میرفندرسکی در یکی از مسافرت هایش به شهری که ساکنانش نصرانی بودند وارد شد و با مردمش معاشرت نمود . روزی از روزها ، عده ای برای تخطئه مذهب میرزا گفتند : یکی از چیزهایی که بر حقانیت مذهب ما و باطل بودن مذهب شما دلالت دارد استحکام معابد و صومعه های ماست ، به طوری که بعضی از آنها از زمان ساختشان که حدودا دو سه هزار سال می گذرد بدون هیچ گونه عیب و تغییری باقی مانده اند ، ولی مساجد و معابد شما غالبا طبق آنچه ما دیده ایم ، بیش از یک قرن باقی نمی ماند. آیا این به آن جهت نیست که حق ، خود را حفظ میکند و باطل همیشه در معرض زوال است ؟! میرزا در جواب فرمود : علتش این نیست ، بلکه چون بناهای مساجد ما ، طاقت کلمه حق و اعمال صالح و عبادات مقبوله مومنین را ندارند ، بخاطر همین سستی و خرابی در مساجد ما پدید می آید . برخلاف معابد شما که در آنها کلمه حقی که مورد رضایت خدا باشد به آسمان بالا نمی رود . شاهدش هم اینکه اگر در یکی از معابد شما که درباره اش می گویید اعمال حق ما انجام گیرد و آن صداها و راز و نیازهای مقبول از آنجا به طرف آسمان بالا رود می بینید که آنجا هم در مقابل خدا و از ترس مقام الهی خاضع و خاشع و ذلیل خواهد گشت. آنها گفتند : این مطلب را فقط با امتحان قبول می کنیم . آنجا از قدیمی ترین معابد ماست . حال آنجا برو و هر کاری می خواهی انجام بده ، اگر با کارهای تو خلل و سستی در عمارت پدید آمد ادعای تو درست خواهد بود و گرنه درست بودن گفتار ما را قبول کنی. میرزا نیز قبول کرد و پس از تطهیر و وضو با استمداد از خداوند متعال و توسل به اجداد طاهرینش علیهم السلام ، داخل آن معبد بزرگ شد . میرزا در کمال جلالت و هیبت درحالی که اهالی شهر اطراف معبد اجتماع کرده بودند شروع به گفتن اذان و اقامه نمود و سپس آماده تکبیرة الاحرام شد و گفت : " الله اکبر " و پس از گفتن آن ، فورا از آنجا خارج شد . چشم برهم زدنی نگذشت که آن بنای بزرگ ،خراب گردید و با خاک مساوی شد و از آن معبد جز تلّی از خاک باقی نماد گویا اصلا عمارتی در آنجا نبود. بر گرفته از داستانهایی شگفت علما ❄️☃❄️☃❄️
🔴 چند قابل تامل در مورد ‼️📢 ⬅️ حجاب هم‌چون یک توری،مانع ورود حشرات نگاه‌های مسموم است.🕷🐜🐌 کسی که راه نگاه‌های مزاحم را می‌بندد خود را بیشتر «مصون» ساخته است تا «محدود».✅☺️ ⬅️ اگر به دختران می‌آموختند که خوب‌ بودن ارزشمند است،نه داشتن ظاهر،فکر می‌کنم آن‌ها می‌توانستند تعریف بهتری از خودِ واقعیشان ارائه کنند.🙄 دختر ملاک نیست بلکه خوش عقلی اوست که او را بالا می‌برد و باعث برتری او بر دیگران می‌شود. ❄️☃❄️☃❄️
4_6003723698320706226.mp3
11.56M
▪️قصه تلخ است چه تلخ است بگویم یا نه⁉️ 〰 روایتگری از فتنه88 〰 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
فردی، در پيش بزرگى از فقر خود شكايت مى‏كرد و سخت مى‏ناليد. گفت: «خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟» گفت: «البته كه نه. دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمیكنم.» گفت: «عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى‏كنى؟» گفت: «نه.» گفت: «گوش و دست و پاى خود را چطور؟» گفت: «هرگز.» گفت: «پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است. باز شكايت دارى و گله مى‏كنى؟! بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش‏تر و خوش‌بخت‏تر از بسيارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏بينى. پس آنچه تو را داده‏اند، بسى بيش‏تر از آن است كه ديگران را داده‏اند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيش‏ترى هستى!» ❄️☃❄️❄️☃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_بیست_ویکم - 😍 #علمـــــــدارعشـــــــق😍# #راوی مرتضـــــــی# تواتاقم داشتم
بسم رب العشق - 😍 😍# نرگــــــس ســــــــادات # واقعا باید از آقای کرمی تشکرکنم که تااینجا همراهیم کرد دکتر گفت آقاجون باید شب بمونه بیمارستان خودآقاجون گفت که نرگس سادات بمونه اون شب من تاصبح پلک روی هم نذاشتم ولی الحمدالله آقاجون فرداصبح مرخص شد بعداز اون دیدار رابطه من و زهرا صمیمی تر شد همیشه پیش هم بودیم بخاطر حجم درسا هیچ جا نمیرفتم اما با زهرا همیشه برنامه دعا دونفری داشتیم یه ترم مثل برق باد گذشت من و زهرا و آقای صبوری هرسه با نمره A راهی ترم دوم شدم کلاسای ترم دوم ۲۷ بهمن شروع شد این ترمم باز با استاد مرعشی کلاس داشتیم بااونکه جوان بود اما درحین مهربانی جدی هم بود روز اول ترم دوم خیلی صریح و جدی گفت باید تا ۲۷ اسفند هرزمانی کلاس داریم سرکلاس حاضر بشید هرکس یه جلسه غیبت داشت بدونه این درس افتاده خیلی هم مذهبی بود سیدهادی میگفت ۲۶ سالشه مرجان هم کلاسیمون از ۱۵ اسفند نیومدم کلاس وقتی استاد اومد و دید یکی غایبه گفت به ایشان بگید این ترم دیگه سرکلاس من حاضر نشه تعطیلات عیدهم باز کنار زهرا به من گذشت ۱۷ فرودین مرجان سرکلاس اومد شدیدا برنزه شده بود و حجابش افتضاح تر شده بود هرروز حراست دانشگاه بهش گیر میداد تا استاد وارد شد رفت سمتش با صدای لوسی گفت استاد ما ایتالیا بودیم این سوغاتی هم برای شما آوردم - ممنون درضمن خانم رفیعی دیگه بااین حجاب سرکلاس من حاضرنشید مرجان بالبخندی کاملا مصنوعی گفت بله استاد # وای تذکر سختی داد استاد 😔😔 # نویسنده بانــــــــــــو .......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_بیست_ودوم - 😍 #علمـــــــدارعشـــــــــق😍# #راوی نرگــــــس ســــــــادات #
بسم رب العشق - 😍 😍# راوی نرگس سادات با تذکر استاد مرعشی به مرجان تمام سعیش میکرد مقداری پوشش رعایت کنند وارد سالن دانشگاه شدم بنر اعتکاف نظرم جذب کرد، زهرا دیدم که تو سالنه -سلام آجی خوبی؟ زهرا:ممنون تو خوبی؟ -زهرا تو اعتکاف میری؟ زهرا :آره آجی جان من و داداشام هرسال میریم نرگسی میگم توهم بیا بریم -زهرا باید از مامانم اجازه بگیرم زهرا:‌من مطمئنم حاج خانم اجازه میده -آره ولی باز باید بهشون بگم شماره خونه گرفتم -سلام عزیزجون مامان میگم من اسمو اعتکاف بنویسم عزیز:آره مادر بنویس دخترم -ممنون که اجازه دادی -زهرا مامانم اجازه داد زهرا:پس بدو بریم پیش داداشم اسمت ثبت نام کنیم تق تق آقای کرمی:بفرمایید زهرا: داداش نرگس سادات اومده اعتکاف ثبت نام کنه آقای کرمی:خوش اومدن این فرم لطفا پر کنید خانم موسوی همراه با کپی کارت ملی و کپی کارت دانشجویی آغاز اعتکاف هم که شب ۱۳رجب ان شاالله با زهراجان میاید ثبت نام کردم از دفتر خارج شدیم چندروز دیگه اعتکاف شروع میشه نویسنده : بانو......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_بیست_سوم - 😍 #علمدارعشق😍# راوی نرگس سادات با تذکر استاد مرعشی به مرجان تمام
بسم رب العشق - 😍 😍# یه جوری ایام اعتکاف خونه ما خالی میشد امسال رقیه سادات بخاطر جوجه ها نرفت اعتکاف برادرام که کارمندن دوروز مرخص میگرن میرن وقتی بهشون گفتم منم مثل معتکفم همه تشویقم کردن مامان که چقدر خداشکر من با زهرا دوست بودم زهرا مسئول خواهران اعتکاف بود برادرش مسئول آقایون سه روز تا اعتکاف مونده بود من باچادر یک سره تو مسجد دانشگاه بودم به زهرا کمک میکردم اونور آقای کرمی و آقای صبوری مشغول بودند زهرا اصرارداشت مسئول فرهنگی اعتکاف خواهران باشم اما من قبول نکردم دوست داشتم حالا که اولین اعتکافم هستش بهره یک عمر ازش بگیرم سیدهادی و خانمش نرجس سادات و سید محسن هم قراربود برن اعتکاف دوروز مونده به اعتکاف برادر سیدمحسن بعنوان مدافع حرم راهی سوریه شد سیدحسین ۲۲ سالش بود شور و شوق غیرقابل توصیف داشت هنگام خداحافظی دوست صمیمی سیدهادی بود موقع رفتن فقط یه جمله به سید هادی و برادرش گفت راضی نیست شهید شدم تا سالم صبرکنید بعداز چهلم رخت عروسی بپوشید بالاخره روز اعتکاف رسید معتکفین باید شب ۱۳ رجب از ۱۲ شب تا یک ساعت مانده به اذان صبح خودشان را به مساجدی که اعتکاف برگزارمیشد میرسانند چون بچه ها خودشون معتکف بودند قرارشد من بازهرا اینا برم ساعت ۱۱ بود سر خیابان منتظر زهرا بودم که یه شاسی بلند جلوم بوق زد تو دلم گفتم حالا خوبه چادرسرمه یه دفعه شیشه سمتم اومد پایین نرگس بیا سوارشو - زهراتویی + ن پس بابابزرگمه یه دفعه صدای برادرش اومد خانم موسوی جلوه ای خوبی نداره لطفا سوارشوید ساکم گذاشتم اول بعد خودم سوارشدم سرراهمون آقای صبوری به ما اضافه شد زهرااومد عقب پیش من صبوری جلو نشست داشتم از فوضولی میمردم که ماشین مال کیه 😓😓 که یه دفعه صبوری گفت مرتضی شیرینی لازمه ها برای ماشین * چشم بدیده منت •• پرشیا رو چیکار کردی مرتضی * هیچی فروختم •• مبارکت باشه ان شاالله بالباس دامادی پشتش بشنی مرتضی از خجالت آب شد فکرکنم بعداز حدود نیم ساعت رسیدیم دانشگاه وارد مسجد شدم بابرزنت وگونی مسجد به دوقسمت تقسیم شده بود بازرسی هاشروع شده وسایلم بررسی که شد کارت معتکف رجب المرجب ۱۴۳۵ گرفتم وارد مسجد شدم پتو مسافرتیم یه گوشه انداختم ساکم گذاشتم ساعت ۳ بود و ما درحال خوردن اولین سحری اعتکاف بودیم بعداز خوندن نمازصبح خوابیدم نویسنده بانـــــــــو....... ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_بیست_چهارهم - 😍 #علمـــــــدارعشـــــــق😍# یه جوری ایام اعتکاف خونه ما خالی
بسم رب العشق _یست_پنجم - 😍 😍# سین برنامه اعتکاف از ۸ صبح شروع میشود البته شرکت درتمامی برنامه ها اختیاری بود امامن به زهرا گفته بودم بیدارم کنه تا توی همه برنامه ها حاضر بشم سین برنامه ها ۸-۱۰ مناجات أمیرالمومنین ۱۰-۱۱ حلقه معرفت و پاسخگویی به سوالات شرعی ۱۱-۱۳ اقامه نماز قضا ۱۳ اقامه نماز ظهر و عصر ۱۳-۱۵ استراحت ۱۵-۱۷ احکام بانوان ۱۷-۱۹ حلقه حجاب ساعت ۷:۳۰ بود زهرابیدارم کرد نرگس سادات خواهرجان پاشو عزیزم - سلام خوبی؟ + ممنون پاشو دست و صورتت تو حیاط بشور الان تایم مناجات أمیرالمومنین هست - باشه زهرا خواهری میگم چشمات قرمز شده + اشکال نداره آجی رفتم دست و صورتم شستم اومدم زهرا توبخواب ۲۷-۲۸ ساعت بیداری + آخه کی حواسش هست من بخابم - عزیزمممممم تو بخواب من بیدارم + آخه تو میخای بری مناجات - باشه همین جا میخونم تو بخواب زهراخیلی خسته بودم حتی من برای نمازقضا بیدارش نکردم نیم ساعت مونده بود به نماز ظهر بیدارش ڪردم نویسنده بانـــــــو .....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد. مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد . جوان پیش خودش گفت : منطق می گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد. سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد.اما..... گاو دم نداشت!!!! زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی... ☃❄️☃❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عاشق دیدارتم 🔶 روایت‌های جذاب و دلنشین از زندگی حاج قاسم را با مجموعه دنبال کنید.
🍃💚 بی خیال وزن و مضمون و همه آرایه ها با زبان ساده میگویم تو در قلب ❤️ منی 🌺 🌙 🌸🍃
💫الهی در این ❄️شب سرد زمستانی 💫بخت دوستانم را سپید ❄️تنور دلشون را گرم 💫فانوس دلشون را روشن ❄️لحظه هایشون را بدون غم 💫و چرخ روزگار را ❄️به کامشون بچرخان آمیـــن یا رَبَّ 🙏 💫شبتون زیباتون خوش 💫 ❄️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» 💫 🌸آرامش یعنی؛ ✨قایق زندگیتان را، 🌸دست کسی بسپارید که، ✨صاحب ساحل آرامش است... 🌸در این صبح زیبای آدینه ✨ از خدای مهربان ... 🌸قشنگترین، آرامش‌بخش‌ترین، ✨ و بهترین روز را برایتان آرزومندم.. 🌸 الهـی به امیــد خـودت 🌸🍃
سـ❄️ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 امروز جمعه ☀️ ١٠ دی ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ٢٦ جمادی الاول ١۴۴٣ ه.ق 🌲 ٣١ دسامبر ٢٠٢١ ميلادى 🌸🍃
🌷لحظه لحظه عمرتون 🌼 معطر به عطر ♥️صلوات 🌷بر حضرت محمد صلی‌الله 🌼و خاندان پاک و مطهرش 🌷ذکر جمعه :صد مرتبه صلوات 🌼این ذکر موجب 🌷عزیز شدن می‌شود 🌷🌼اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ 🌷🌼وَآلِ مُحَمـَّدﷺ 🌷🌼وَ عَجِّـل فَرَجَهُـم أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🙏 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا