پروانه های وصال
ادامه داستان #رمان_يک_فنجان_چاي_باخدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 104: آن شهید.. پدریِ مردی که دچارش شده بودم،
ادامه داستان
#رمان_يک_فنجان_چاي_باخدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت 105:
اصلا میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ میفهمی خواستگاریِ کی اومدی؟؟ من نفسم امروز فرداست.. تو یه جوونِ سالمی که حالا حالاها وقت داری واسه زندگی..
این مسخره بازیا چیه که راه انداختی.. )
با آرامشی عجیب بلند شد و در مقابلم قرار گرفت ( پدرم وقتی شهید شد، تنش سالم بود حتی یه دندونِ خراب هم نداشت.. ورزش میکرد.. میخندید.. یه تنِ یه لشگرو آموزش میداد..
اما عموم همیشه مریض بود. همه میگفتن آخرش جوون مرگ میشه.
جنگ شروع شد. هر دو تا رفتن جبهه.. پدرِ سالمم شهید شد..
عمویِ بیمارم، هنوز هم زندست..
خدا واسه عمرِ بنده هاش سند صادر نمیکنه..
پس شمام صادر نکنید و به جای خودتون تصمیم بگیرین .. نه خدا.. )
لحنش زیادی محکم و قاطعانه بود. و حرفهایش منطقی و بنده وار..
سر به زیر انداختم.. راست میگفت خدا را اندازه ی کفِ دستم کوچک میدیدم و او دست و دلبازانه بزرگ بود..
نمیدانم چرا اما دلم فقط و فقط گریه میخواست و من خوشحالیم در اوجِ بزرگیش، رنگِ غم داشت.
کجا بود پدر تا ببیند.. مسلمان شدم.. شیعه شدم.. و جوانی پاسدار، شیعه و از اولادِ علی، فاتحِ قلبِ یخ زده ی تک دخترش شده
وقتی سکوتم را دید، دست در جیبش کرد و شکلاتی را به سمتم گرفت (حالا من باید چقدر منتظرِ جوابِ “بله” اتون بمونم؟؟ )
به صورتش نگاه کردم ( از کجا مطمئنید که انتخابِ من درسته؟؟ شما چیزی از گذشته ام میدونید؟)
سری تکان داد و لبهایش را جمع کرد ( اونقدر که لازم باشه میدوونم.. در ضمن گذشته، دیگه گذشته. مهم حالِ الانتونه.. که ظاهرا پیش خدا خریدار زیاد داره..)
تعجب کردم ( از کجا میدونید؟؟)
لبخند زد ( دور از جون با یه نظامی طرفیدها.. ما همیشه عملیاتی اقدام میکنیم.. دقیق و مهندسی شده..
شما جواب ” بله” رو لطف کنید..
بنده در اسرع وقت کروکی رو با مشخصات دقیق تحویلتون میدم.. حله؟؟)
شک داشتم.. به انتخابش شک داشتم.. ( فکرِ همه چیزو کردین؟؟ من.. بیماریم.. حالِ بدم.. )
نگذاشت حرفم تموم شود ( وجب به وجب..
حالا دیگه، یا علی؟؟؟؟)
خدایا عطرت را جایی همین نزدیکی حس میکنم .
خجالت زده با گرمایی که انگار از زیر پوستِ صورتم بیرون میزد، سر تکان دادم:
( یا علی.
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
هدایت شده از پروانه های وصال
❤️ #امام_على عليه السلام فرمودند:
🍀 الْحَرِيصُ لاَ يَكْتَفِي
🍃 حریص، به هیچ چیز بسنده نمیکند
📖ذغرر الحکم، ص31
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
هدایت شده از پروانه های وصال
#تلنگر
🍂هیچ وقت نگو:
محیط خرابه، منم خراب شدم
👈هر چه هوا سردتر باشد،
لباست را بیشتر میکنی!!!
✅پس هر چه جامعه فاسدتر شد،
تو لباس تقوایت را بیشتر کن👌
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
هدایت شده از پروانه های وصال
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 تنهایی از بدیهای خودت حرف نزن!
#استادپناهیان🎤
هدایت شده از پروانه های وصال
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اجرای جالب سرود "سلام فرمانده" به زبان عربی توسط نوجوانان آفریقایی در کشور نیجریه
هدایت شده از پروانه های وصال
مطمئن هستم اگر کسی تنها با لحظات حال زندگی کند و با شیفتهگی به هر گلی که سر راهش قرار گیرد نگاه کند و هر درخششی را که بر هر لحظهی گذرا میرقصد گرامی دارد،
آن وقت است که زندگی در برابرش خلع سلاح میشود.
#هرمان_هسه
💕💝💕💝
هدایت شده از پروانه های وصال
حرف مردم مانند:موج دریاست اگرمقابلش بایستی خسته میشوی
واگر با آن همراهی کنی غرق میشوی
قرار نیست که همه آدمها شما را درک کنند آنها حق دارندنظردهندوشما کاملا حق داریدآنرانادیده بگیرید
💕💛💕💛
هدایت شده از پروانه های وصال
مواظب حرف هایتان باشید
حــرف ها گاهی...
از زباله های هسته ای هم خطــرناک ترند
بعضــی هایشان را
درهیچ جای کره ی خاکے
نمیتوان چــال کرد
💕🧡💕🧡
هدایت شده از پروانه های وصال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔊 حجت الاسلام امینی خواه از #تجربه_نزدیک_به_مرگ خود میگوید!!👆
● "پاییز سای ۸۸ حالت شبه خفگی به من دست داد و اعمالم حاضر شد..."
● "به من گفتند اگر تجربه داری تجربه خودت را بگو، اگر نه چیزی نگو!!!"
*شهیدی که آرزوی بچهدارشدن زوجهای نابارور را برآورده کرد*
*رهبر انقلاب امروز گفتند در مدارس نظرسنجی کنید ببینید چند نفر رونالدو رو میشناسند و چند نفر کاظمی آشتیانی رو*🥲
*بد به حال مسئولین آموزش و پرورش، آموزش عالی، نهادهای فرهنگی با بودجههای کلان و صدا و سیما که این چیزای بدیهی و ساده رو باید بهشون تذکر داد!*
*شادی روحش صلوات🌹*
🔸 استاد مطهری 🔸
هر کس خود بنّا و معمار و مهندس شخصیت خود است؛ ⤵️✨
انسان از نظر روحی و معنوی یک مرحله از مرحله بدنی عقبتر است؛ جهازات بدنیاش در رحم وسیله عوامل دستاندرکار آفرینش ساخته و پرداخته میشود؛ ولی جهازات روحی و معنوی و ارکان شخصیتش در مرحله بعد از رحم باید رشد داده شود و پایهگذاری گردد. از این رو میگوییم هر کس خود بنّا و معمار و مهندس شخصیت خود است؛ قلم تصویرکننده و نقاش خلقت شخصیت انسان (برخلاف شخص او) به دست خودش داده شده است.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص67🇮🇷🖇