eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
22.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 چرا اینقدر در و ، ماتم و اشک و گریه و عزا رو بین مردم رواج میدین؟! پاسخ را در کلیپ بالا بشنوید☝️ 🎤 حفظه‌الله اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیویی جالب از جارو زدن مسجد توسط شهید سلیمانی با لباس خادمی سرباز واقعی 🥀 روحت شاد🥀
🔰 | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت ۱۴۰۱/۰۶/۰۸ ❇️یاد این دو شهید عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم. حقّاً و انصافاً این دو نفر، دو مدیر تراز انقلاب اسلامی بودند. 💠مسائلی درباره دولت سیزدهم 🏷توفیقات دولت سیزدهم 1️⃣مهم‌ترین توفیق این دولت: زنده کردن امید و اعتماد در مردم است 2️⃣حادثه درخشان سفرهای استانی 3️⃣سرعت عمل در قبال حوادث پیش‌بینی نشده 🟢اینهایی که من عرض میکنم به عنوان توفیقات، فقط تمجید شما مورد نظر نیست؛ آنچه مورد نظر است این است که این سبْک کار را مواظب باشید که از دست نرود؛ این را حفظ کنید. 4️⃣زدودن رقابتهای منفی از روابط بین قوای سه‌گانه 5️⃣جوان‌گرایی در مجموعه‌ی اجرائی کشور 6️⃣خارج کردن جامعه از حالت چشم‌انتظاری و نگاه به بیرون 7️⃣مسئولیّت‌پذیری و احتراز از فرافکنی و بهانه‌تراشی 8️⃣رویکردهای خوب در زمینه‌ی سیاست خارجی و فرهنگ 9️⃣برجسته شدن شعارهای انقلاب و اسلام 🏷توصیه ها و نکاتی خطاب به دولت 📍توصیه ها 1️⃣شکرگزاری از خداوند بابت نعمتِ خدمت به مردم [از طریق:] 🔸تقویت ارتباط با خدا 🔸تلاشِ جهادی برای مردم 2️⃣اخلاص در کارها و پرهیز از کارِ نمایشی 🔴کار نمایشی، کار را بی‌برکت میکند. ☑️[البته] اطّلاع‌رسانی منافات با اخلاص ندارد. 3️⃣رفتن به میان مردم و جلب مشارکتهای مردمی در زمینه‌های گوناگون ✅ کیفیّت جلب مشارکت مردم را برنامه‌ریزی کنید، تعریف کنید که چه جور میشود مشارکت مردم را جلب کرد؛ 🔅چه در زمینه‌های مالی و اقتصادی، چه در زمینه‌های سیاسی، ❓چگونه میشود از فکر مردم و از نظر مردم استفاده کرد. 4️⃣ عمل به وعده‌ها 📌این را یک فریضه بدانید، مثل نماز. 💎همچنان که رفتن در میان مردم و کار کردنِ برای مردم امید ایجاد میکند، اعتماد ایجاد میکند، 🔺عمل نکردن به وعده درست نقطه‌ی مقابل [آن] است: مردم را ناامید میکند. 🚨یک جبهه‌ی وسیعِ دشمن از کوچک‌ترین تخلّف وعده‌ی شما استفاده میکنند، بنا میکنند تبلیغات پُرحجم. 🗣به اعتماد مردم لطمه میزنند، به همکاری مردم با شما لطمه میزنند. 👈بنابراین، وعده‌ی غیر عملی ندهید، و وعده‌هایی را که میدهید حتماً عمل بکنید. 5️⃣ کار بر اساس طرح و نقشه‌ی کلّی 🔴مراقب باشید کارهای روزمرّه شما را غرق نکند در خودش! 📑یک طرح کلّی روشنی که قابل توضیح برای مردم هم باشد، در مقابل شما باید وجود داشته باشد در زمینه‌ی مسائل کلان کشور و بر اساس آن طرح پیش بروید. 6️⃣ رعایت اولویّتها 🧮امروز مسئله‌ی اصلی و اولویّت‌دار، مسئله‌ی اقتصاد است. 📎به مسئله‌ی اقتصاد جدّاً باید برسید؛ البتّه با پیوست فرهنگی 📍چند نکته درباره مسائل زیرمجموعه‌ی سرفصل اقتصاد 👈مجموعه‌ی مدیران اصلی اقتصاد کشور باید منسجم عمل کنند. ❎این نباشد که فرض کنید مثلاً در مسئله‌ی حذف ارز ترجیحی کسی یک‌ جور بگوید، کسی یک ‌جور دیگر بگوید. 👈در خود اقتصاد اولویّتها مشخص بشود. 👈 تمرکز روی نقاط اساسی اقتصاد ⏫خود رئیس‌جمهور محترم روی این نقاط اصلی تکیه کنند، سؤال کنند و گزارش بخواهند، تا پیشرفتها را مشاهده کنند: 1️⃣شاخص‌های اساسی 2️⃣مسئله‌ی تولید 📦حقیقتاً بهبود معیشت مردم، مسئله‌ی اشتغال، مسئله‌ی قدرت خرید، مسائل گوناگون دیگر اقتصادی، وابسته‌ی به تولید داخلی است. ⚔️با هر چیزی که تولید داخلی را به زانو درمی‌آورد و شکست میدهد، باید با جدّیّت مقابله کرد؛ چه در صنعت، چه در کشاورزی. 📍مسئله‌ی امنیّت غذائی خیلی اهمّیّت دارد. ⬅️بانک‌ها بایستی نگذارند که واحد‌های تولیدی از لحاظ سرمایه‌ در گردش دچار مضیقه بشوند. ↙️موارد دارای اولویت در سرفصل اقتصاد 🔸بخش مسکن ما در قضیّه‌ی مسکن خیلی عقبیم، نتایجش را هم دارید می‌بینید: قیمت خانه و اجاره‌ی خانه سرسام‌آور است، مردم واقعاً در زحمتند. 🔸پتروپالایشگاهها در بخش انرژی 🔸بخش معدن 🔸تکمیل مسیرهای حیاتی در بخش حمل و نقل 🔸مسئله‌ دریا ❇️توصیه پایانی ❌نگذارید ظرفیتهای طبیعی و انسانی عظیمی که در کشور هست هرز برود. ❌نگذارید کارها نصفه کاره بماند. ☘️ در مقابل مشکلاتِ متراکم شده صبر و استقامت داشته باشید. ان‌شاءالله با یک حرکت جهادی همه‌ی اینها را انجام بدهید. 🔺اگر این حرکتهایی که عرض شد انجام بگیرد : ✅ثابت خواهد شد که دولت سیزدهم یک دولت کاملاً کارآمد و فعّال و برطرف کننده‌ی مشکلات زندگی مردم خواهد بود. ✅هم خدا را راضی میکنید، هم مردم را ان‌شاءاللّه راضی میکنید. ☘️ان‌شاءاللّه خداوند روح مطهر امام بزرگوارمان را، ارواح مطهر شهدای عزیزمان را از شما، از ما راضی کند، ما را موفق بدارد که بتوانیم به وظائف‌مان در قبال اینها و در قبال مردم عزیزمان به بهترین وجهی عمل کنیم. با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مستند صوتی شنود1657569996657.mp3
16.2M
🔈 📣 جلسه دوم 🔹 عنایتی که در کودکی شامل حالم شد و نذر مادرم/ نیاتی که داشتم را می‌دیدم/ ارزش هر عمل را نشانم می دادند / احساس بر شکستگی به من دست می داد / صفر هایی که در کارنامه عمل ردیف می شد / اعمالی که فکرش را نمی کردم ارزشمند باشد را از من خریدند. 🔹 نظام اعمال و ملکوت آن را می‌دیدم / عنایتی که حضرت زهرا سلام الله علیها به من کردند / جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد‌ / ماجرای همسرم واتفاق عجیبی که افتاد / هیچ عمل خالصی نداشتم / مثالی جالب برای عمل خالصانه / شرمنده گی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود. 🔹دغدغه ای که خدا از من خرید / اگر دوست داشته باشی امام زمان را یاری کنی، در زمره ی یاران حضرتی / چه شد که برگشتم. ⏰ مدت زمان: 39:59 «سی و نه دقیقه و پنجاه و نه ثانیه» اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمد وَعَجِّل فَرَجَهُم ➖➖➖➖➖➖➖➖ 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را از به جهت آگاهی جامعه با دوستان و آشنایان و همکاران و خانواده خود به اشتراک بگذارید.
🌷هرکس نماز راسبک بشمارد به ۱۵ بلا دچارمیشود: 🌷عَنْ الفاطمة (علیها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ. قال(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً: یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمْرِهِ، وَ یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ، وَ یَمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سیماءَ الصّالِحینَ مِنْ وَجْهِهِ، وَکُلُّ عَمَل یَعْمَلُهُ لا یُوجَرُ عَلَیْهِ، وَ لا یَرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ، وَ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحینَ، وَ أَنّهُ یَمُوتُ ذَلیلاً، وَ یَمُوتُ جائِعًا، وَ یَمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْیا لَمْ یُرْوَ عَطَشُهُ، وَ یُوَکِّلُ اللّهُ مَلَکًا یَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ، وَ یَضیقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ ، وَ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ، وَ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ،  وَ الْخَلائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ، وَ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا، وَ لا یَنْظُرُ اللّهُ إِلَیْهِ وَ لا یُزَکّیهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَلیمٌ.» (مسند فاطمه الزهراء، ص 235). 🌷حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرماید : 🌷از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری مکنند, پرسیدم. آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد, خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند: ۱. خداوند برکت را از عمرش می گیرد. ۲.خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد. ۳.خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند. ۴. هر کاری که بکند بدون پاداش خواهد ماند . ۵. دعایش مستجاب نخواهد شد. ۶.برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود. ۷. ذلیل خواهد مرد. ۸. گرسنه جان خواهد داد. ۹. تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند, تشنگی اش برطرف نخواهد شد. ۱۰‌.خداوند, فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش نا آرام سازد . ۱۱. قبرش را تنگ گرداند. ۱۲قبرش تاریک باشد. ۱۳.خداوند فرشته ای را بر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند. ۱۴.به سختی مورد محاسبه قرار گیرد. ۱۵. و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.فلاح السائل 💕💜💕💜
پروانه های وصال
#عبور_از_لذتها 1 ⭕️نفس فریبکار⭕️ ↪️ در بخش های قبلی گفته شد که تنها مسیرِ ما برای رسیدن به کمال و
2 🔰مسیرِ اصلی ما "مبارزه با هوای نفسه" و ما میتونیم با نگاه کردن به این مسیر، پراکندگی های ذهن خودمون رو کنار بذاریم👌 🌏و برنامه ریزی زندگی خودمون رو در این مسیر قرار بدیم ؛ به قول معروف حالا دیگه میدونیم سر چه کسی رو باید بتراشیم...☺️ ✅🔹🌺 اینجوری دیگه فکر و عملمون ⬅️ مبارزه با هوای نفس میشه ؛ و این "انسجامِ فکری" خیلی میتونه به رشد انسان کمک کنه🕊 ✔️👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_سی_و_چهارم #بخش_سوم ❀✿ اذر دودستے بہ صورتش میڪوبد _ میخواے سڪتم بد
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ صدای گروپ گروپ قلبم را میشنوم. درگلویم میزند. چهارساعت دیگر پرواز دارم... تنها یڪ ساعت فرصت دارم نگاهت ڪنم. ان هم ڪھ نیستے .دشوره بھ جانم افتاده،نڪند دیگر تورا نبینم.نڪند دیگر نیایـے و نشود عطرت را با جان و دل بلعید. اخر قراراست ڪھ توهم بروی.من بھ خانھ ام و بے شڪ توهم بھ خانھ ات.انقدر برای اعزام پر پر زدی ڪھ هرڪس نداند گمان میڪند انجا خاڪ توست ، نھ اینجا.چمدانم را ڪنار در میگذارم . بـے شڪ دلتنگت میشوم. شایدهم دیوانھ شدم و دیگر برای ادامھ راه دانشجویـے بھ تهران نیامدم. باید قول بدهے ڪھ سالم بمانے. چادرم را روی دست میندازم و یڪ گوشھ مےایستم. یلدا هلم میدهد _ فلا بشین...یھ ساعت وقت داری. میشینم و بھ چمدانم زل میزنم. باید بروم؟.زودنیست؟هنوز ڪھ اتفاقے نیفتاده.ذهنم مڪث میڪند،مگرقراربود بیفتد؟ پوزخند تلخے میزنم و سرم را بھ چپ و راست تڪان میدهم ؛ چھ خوش خیال! فڪرش رابڪن اوهم ذره ای مرا دوست داشتھ باشد ، محال است! ڪاش مے شد یڪدفعه دررا باز ڪند و من ببینمش.میترسم بروم و ... اوهم...و دیگر فرصتے نباشد تا یڪ دل سیر لبخندش رانگاه ڪنم. دستم را زیر چانھ میزنم.همان لحظھ تلفن خانھ زنگ میخورد.اذر بالبخند جواب میدهد. _ جانم.. ... _ خوبے عزیزم؟ ڪجایـے مامان؟ .... _ چے؟! نھ هنوز نرفتھ . .... یڪدفعھ قیافھ اش درهم میرود... _ باشھ یلحظھ صبرڪن!! بھ سمتم مے اید و تلفن بے سیم را جلوی صورتم میگیرد. _ یحیے است.شمارو ڪار داره! لفظ شما را محڪم ادامیڪند. قلبم ازهیجان روی دور صد میرود.الان است ڪھ سڪتھ ڪنم!!تلفن را بادست لرزان ڪنار گوشم میگیرم.. _ سلام... صدایش مثل یڪ سطل اب یخ، بدنم را سست میڪند _ سلام دخترعمو! خوب هستید؟ _ بلھ _فڪر نڪنم خونھ برسم بھ این زودی ها... دلم سخت میسوزد!! _ ولے... میخواستم یھ خواهشے ڪنم ؛ بھ اتاق برید و ازقفسھ ی ڪتابخونھ هرڪتابـے دوست داشتید بردارید... چقدرمهربان ڪاش میشد بگویم اینطور نگو.تھ دلم راخالی نڪن! _ چشم! لطف داری! _ و یڪ چیز دیگھ.. امیدوارم این مدت بهتون خوش گذشتھ باشھ... و ببخشید اگر ڪم و ڪاستے بود. _ نھ!...همه چیز عالی بود... دردلم زمزمه میڪنم: همه چیز... یڪے خود تو! _ مزاحم نباشم دخترعمو! ... پس یادتون نره ها! ناراحت میشم برندارید.ڪلا اگر تواتاقم چیزی دیدید ڪھ بدلتون میشینھ بردارید! خنده ام میگیرد: ڪاش میشد تورا برداشت و در جیب گذاشت و رفت... رفت ڪھ ناکجاابادها!! _ خیلے ممنون...شرمندم نڪنید!.. _ حقیقت اینڪھ زنگ نزدم برای ڪتاب... یھ هدیھ براتون زیرتخت گذاشتم. فرصت نشد خودم تقدیمتون ڪنم! و این مدل هدیھ برداشتن شاید بے ادبی باشھ ،درهرحال عذرمیخوام!!.. _ هدیھ؟! _ بلھ زیر تختم ڪادوپیچ شده، یڪ ربان هم روشھ!.." و بعد میخندد و ادامھ میدهد" ربانش ڪارمن نیست. ڪار رفقاست ، اذیت میڪردن دیگھ!! باخنده اش من بغض میڪنم... هدیھ! _ دیگھ نمیدونم چے بگم. صدباره تشڪر ڪنم یانھ ؟هیچ وقت فراموشم نمیشھ اینهمھ مهربونے . ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_سی_و_پنجم #بخش_اول ❀✿ صدای گروپ گروپ قلبم را میشنوم. درگلویم میزند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ سڪوت میڪند ؛بارغمش را ازپشت تلفن احساس میڪنم.آهے میڪشد و درحالے ڪھ لحنش عوض شده میگوید: خب..امری نیست؟! _ نھ ! بازم ممنون... _ محیاخانوم؟ قلبم هری میریزد!! .. _ ب...بلھ؟ _ برام دعاڪنید!...گره افتاده بھ زندگیم. _ چشم ! _ تشڪر، مراقب باشید!...خداحافظتون. _ شما هم مراقب... خدانگهدار. بوق اشغال در گوشم میپیچد... بغضم را قورت میدهم و تلفن را بدون خاموش ڪردن روی میز میگذارم. ازجا بلند میشوم و بھ طرف اتاقش میروم.همان لحظھ اذر میپرسد: ڪجا میری عزیزم؟! چشمانش برق میزند. _ اتاق یحیے! یھ چندتایـے ڪتاب برمیدارم.خودشون گفتن! اذر دندان قروچه ای میڪند و میگوید: اها! برو! دراتاقش راباز میڪنم و وارد میشوم ، عطرش دیوانه ام میڪند. دررا پشت سرم میبندم و سرم را بھ دیوار تڪیھ میدهم. دلم برایت تنگ ڪھ نھ ، میمیرد!!... عجیب وابستھ شده ام!...مثل یڪ ماهـے ڪھ میخواهند از تنگ بیرونش ڪنند ،دست و پا میزنم ڪھ بیشتر بمانم. بیشتر اب را فرو برم. مثل تو و خاطراتت را.... ڪاش میشد...جای انها...خودت باشے ومن...ڪاش همانقدر ڪھ درچندماه گذشتھ بھ گفته هایم ایمان اوردی و ڪمڪم ڪردی ،مے نشستے یڪ فنجان قهوه مهمانت میڪردم و ساده میگفتم ڪھ بھ گمانم عقب مانده هارا دوست دارم . آنوقت تو بخندی و بگویـے: خوب شد گفتے.دلم صداقت میخواست..! دستے به ڪتابهای ردیف اول ڪتابخانھ اش میڪشم. دلم دیگر بھ خواندن نمیرود، دوڪتاب از اوینے برمیدارم. نگاهم روی یڪعنوان میلغزد.. ، نوشتھ: سیدمهدی شجاعے .آن راهم برمیدارم و از ڪتابخانھ فاصلھ میگیرم.همین هارا بخوانم هنر ڪرده ام.بھ سمت تختش میچرخم.برایم هدیه خریده! مگر این نشان عشق نیست؟!. لبخند تلخے میزنم و ڪنار تخت میشینم. خم میشوم و دستم را دراز میڪنم.چیزی مسطح باارتفاع ڪم به سرانگشتانم میخورد. همان را بیرون میڪشم. بھ اندازه ی یڪ برگھ آ سھ است. بنظرمیرسد قاب باشد.میخواهم بھ خانه برسم و بعد بازش ڪنم. گرچھ حدس میزنم تاانموقع از ڪنجڪاوی بمیرم. ازجا بلند میشوم و بادیدن ڪتاب نازڪے ڪھ لابھ لای ملافھ ی روتختے خودش رابیرون ڪشیده سرجا مے ایستم.ملحفھ را ڪنار میزنم... ، چه اسم جالبے دارد.روی تخت میشینم و صفحه اولش را باز میکنم ، این راهم میشود برداشت یانھ؟!.. تمامش شعراست! بنظرمیرسد قشنگ باشد! شاید بتوانم خودم از ڪتاب فروشے اصفهان بخرم. برای دیدن قیمت ڪتاب از جلد میگذرم و بادیدن چندخط دست نویس جا میخورم. چشمهایم راریز میڪنم.. یحیے نوشت: نمیدانم امدنش برای چھ بود! همھ چیز خوب بود ڪھ ... امد و خوب ترش ڪرد. ترسیدم ڪھ نڪند دل به او عادت ڪند. ڪھ از هرچیز ترسیدم سرم امد. قصددارم از ماندنش بترسم... شاید تاابد بماند! . . باانگشت سبابھ جملات را لمس میڪنم. برای چھ ڪسے نوشتھ؟.. لبم را بھ دندان میگیرم و چندبار دیگر میخوانمش. چھ طبعے دارد . دست نویسش بھ دلچسبے اغوش خداحافظے است! دیگر وقت رفتن است.اگر بمانم باید پای همین چندکلمھ اشک بریزم. دلم عجیب میگیرد، خوش بحال همانے ڪھ او برایش چنین نوشت... ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹