یکی ازرفقا گفت
منچونتونمازمتوجهندارم
نمازمقبولنمیشه ..
پسخوندنشچهفایدهداره؟
چشماتوبازکنیهلحظه'!
رفیقاینحرفخودِاونشیطان
لامذهبه😐/
آیتاللهمجتھدیتهرانۍ
میفرمایند:نمازتوهلیکوپتریبخون
(بدونحضورقلب)
ولیاولوقتبخون...
ببینچهتاثیریدارهتوزندگیت💁🏻♂
کمکمخودِخودِخدایکاریباهاتمیکنه
که نمازتمیشهپرازوجودخدا پسبھانهومَھانهروبزارکنار
❄️🌨☃🌨❄️
💟 خداى خوبم!
وقتى تمام روزهاى زندگيم را خوب ورق ميزنم فقط ردپاى تو را ميبينم كه تنها تو با من بسيار مهربان بودى...
💟 تنها تو نگهدار و پشتيبان من بوده و هستى... تو چنان با مهر مرا نظاره ميكنى كه گويى من تنها بنده ات هستم، صفت مهربانترين مهربانان عالم فقط شايسته توست
💟 خداى مهربانم!
هر زمان كه تو را صدا بزنم چنان عاشقانه پذيرايم ميشوى كه هيچ عاشقى معشوقه اش را اينگونه نمى نگرد، تو براى من يگانه محبوب و معشوقى...
🌟شبتون بخیر و در پناه خدا🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺🍃
♡჻ᭂ࿐✦
🤍میدانید قشنگترین
جای زندگی ڪجاست؟!
آنجاست ڪه
به دلتون فرصت میدهید
به دلتون این جرئت را میدهید
ڪه دوباره به زندگی اعتماد ڪند،
بدی هارا فراموش ڪند،
دوباره منتظر یڪ
اتفاق ناگهانی خوب باشد🥰
منتظر یڪ آدم تازه
ڪه به او فرصت میدهید
گذشته را باهمه ے بدیهایش ببخشد
و بگذارد اتفاقات گذشته،
درگذشته بماند.
اینجا قشنگترین جاے زندگی است🤍
جایی ڪه از صفر شروع میڪنید،
جایی ڪه دوباره متولد میشوید🤍
🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༄ུ 💐 🌸💐༄ུ
نیایش صبحگاهی...🙏
ـ🌸💐༄ུ خدایا آنگونه زندهام بدار
ـ🌸💐༄ུ ڪه نشکند دلی از زنده بودنم
ـ🌸💐༄ུ و آنگونه بمیرانم
ـ🌸💐༄ུ ڪه ڪسی به وجد نیاید
ـ🌸💐༄ུ از نبودنم...
✨خداوندا...🤲
ـ🌸💐༄ུ تو را ستایش میکنم
ـ🌸💐༄ུ زیرا وقتی در تنگنا بودم
ـ🌸💐༄ུ و تو را طلبیدم فریاد برآوردم
ـ🌸💐༄ུ و از تو ڪمڪ خواستم
ـ🌸💐༄ུ تو به دادم رسیدی
✨خدایا...🤲
ـ🌸💐༄ུ رحمت و محبت تودائمی است
ـ🌸💐༄ུ آنانی ڪه به تو امیدوارند
ـ🌸💐༄ུ هرگز سرافڪنده نخواهند شد
✨خداوندا...🤲
ـ🌸💐༄ུ راه خود را به من نشان بده ،
ـ🌸💐༄ུ راستی خود را به من تعلیم بده
ـ🌸💐༄ུ و مرا هدایت فرما ،
ـ🌸💐༄ུ زیرا تو تنها مدد ڪننده من هستی
ـ🌸💐༄ུ و من همیشه به تو امیدوارم.
آمیـن...🙏
🌸💐༄ུ ـ🌸💐༄ུـ🌸💐༄ུ
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸࿐჻ᭂ
🕌ايوان نجف عجب صفائي دارد
💚حيدر بنگر چه بارگاهي دارد
🕌اي كعبه به خود مناز از روي شرف
💚جايت بنشين كه هر كه جائي دارد
🕌هرگز نكند واهمه از روز جزا
💚هر كس چو علي پشت وپناهي دارد
💐 پیشاپیش ولادت با سعادت
حضرت مولا امیرالمومنین
علی علیه السلام
و روز پدر بر شما مبارک باد💐
𖡹┄┅┄┅┄┅🌷🌿🌸࿐჻ᭂ
𖡹┄┅┄┅┄┅🌷🌿🌸࿐჻ᭂ
enc_16295532240677274356303.mp3
3.88M
#سلام_امام_زمانم__عج
✨بی تو با سردترین
✨ فصل زمستان چه کنم؟
✨با دلِ یخ زده و
✨پیکر بی جان چه کنم؟
✨گیرم از مهلکهی
✨سردیِ دی ، جان بِبَرَم
✨با هوای قفس
✨و نم نم باران چه کنم؟
#اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرج
╲\╭┓
╭🌺🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت چیز بدون هفت چیز دیگر خطرناک است :
✅ثروت بدون زحمت
✅دانش بدون شخصیت
✅علم بدون انسانیت
✅سیاست بدون شرافت
✅لذت بدون وجدان
✅تجارت بدون اخلاق
✅عبادت بدون ایثار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقامجتبی تهرانی: خداوند در آسمان هفتم فرشتهای قرار داده که نامش داعی است. این فرشته در ماه رجب هر شب تا صبح ندا میدهد: خوشا به حال کسانی که خدا را یاد میکنند..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام پهلوان شهید صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#ماه_رجب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی در قیامت بگویند"این الرجبیون" و ما شرمسار باشیم...
🌼 یــــاصـــاحـــــبـــ الزمــــانــــ 🌼
💗#اللّٰھـُـم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ💗
🔘 داستان کوتاه
روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد کدخدای ده رفت و گفت: کدخدا فشار زندگی آنقدر مرا در تنگنا قرار داده که به فکر خودکشی افتاده ام. از روی زن و بچههایم خجالت می کشم، زیرا حتی قادر به تامین نان خالی برای آنان نیستم. با زن، شش فرزند قد و نیم قد، مادر و خواهرم در یک اتاق کوچک مخروبه زندگی می کنیم، که با هر نم باران آب به داخل آن چکه می کند. این اتاق آنقدر کوچک است که شب وقتی چسبیده به هم در آن می خوابیم، پای یکی دو نفرمان از درگاه بیرون می ماند. دیگر ادامه این وضع برایم قابل تحمل نیست… پیش تو، که مقرب درگاه خدا هستی، آمده ام تا نزد او شفاعت کنی که گشایشی در وضع من و خانوادهام حاصل شود.
کدخدا پرسید: از مال دنیا چه داری؟
روستایی گفت: همه دار و ندارم یک گاو، یک خر، دو بز، سه گوسفند، چهار مرغ و یک خروس است. کدخدا گفت: من به یک شرط به تو کمک می کنم و آن این است که قول بدهی هرچه گفتم انجام بدهی.
روستایی که چارهای نداشت، ناگزیر شرط را پذیرفت و قول داد….
کدخدا گفت: امشب وقتی خواستید بخوابید باید گاو را هم به داخل اتاق ببری. روستایی برآشفت که: من به تو گفتم که اتاق آنقدر کوچک است که حتی من و خانوادهام نیز در آن جا نمی گیریم. تو چگونه می خواهی که گاو را هم به اتاق ببرم؟!
کدخدا گفت: فراموش نکن که قول دادهای هر چه گفتم انجام دهی وگرنه نباید از من انتظار کمک داشته باشی.
صبح روز بعد، روستایی پریشان و نزار نزد کدخدا رفت و گفت: دیشب هیچ یک از ما نتوانستیم بخوابیم. سر و صدا و لگداندازی گاو خواب را به چشم همه ما حرام کرد.
کدخدا یکبار دیگر قول روستایی را به او یادآوری کرد و گفت: امشب علاوه بر گاو، باید خر را نیز به داخل اتاق ببری.
چند روز به این ترتیب گذشت و هر بار که روستایی برای شکایت از وضع خود نزد کدخدا می رفت، او دستور می داد که یکی دیگر از حیوانات را نیز به داخل اتاق ببرد تا این که همه حیوانات هم خانه روستایی و خانوادهاش شدند! روز آخر روستایی با چشمانی گود افتاده، سراپای زخمی و لباس پاره نزد کدخدا رفت و گفت که واقعا ادامه این وضع برایش امکان پذیر نیست!
کدخدا دستی به ریش خود کشید و گفت: دوره سختیها به پایان رسیده و به زودی گشایشی که می خواستی حاصل خواهد شد. پس از آن به روستایی گفت که شب گاو را از اتاق بیرون بگذارد!
ماجرا در جهت معکوس تکرار شد و هر روز که روستایی نزد کدخدا می رفت، این یک به او می گفت که یکی دیگر از حیوانات را از اتاق خارج کند تا این که آخرین حیوان، خروس نیز بیرون گذاشته شد.روز بعد وقتی روستایی نزد کدخدا رفت، کدخدا از وضع او سئوال کرد و روستایی گفت: خدا عمرت را دراز کند ، پس از مدتها، دیشب خواب راحتی کردیم. به راستی نمی دانم به چه زبانی از تو تشکر کنم. آه که چه راحت شدیم و این است حکایت حال و روز ما آدمها
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─