پروانه های وصال
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 لب زد: ممنون بابت همه چیز معصومه، ممنون، خیلی اذیتت کردم، ببخش من
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜
#قسمت_آخــــــــر
.
#بسم_رب_الشهـــــداء
.
چشمامو باز کردم، همه جا تاریک بود، تاریکه تاریک ..خیره بودم به سقف اتاقم که تو تاریکی شب فرو رفته بود ..
بلند شدم نشستم، صدای نفس های منظم مهسا که نشون از خواب عمیقش میداد فقط میومد ..
دستی به صورتم کشیدم از اشک و عرق خیس شده بود ..
دستام میلرزید ..
دست بردم و "و ان یکاد" ی که عباس بهم داده بود و لمس کردم ..
یازینب .. یازینب ..
زدم زیر گریه ..
فقط حضرت زینب "سلام الله علیها "رو صدا میزدم ..
یازینب ...
فقط صدای گریه ی من بود که تو تاریکی شب به گوش میرسید ..
آخ عباس .... عباس....
.
وای که چه کابوس وحشتناکی بود ..
بلند شدم و وضو گرفتم ..
به ساعت نگاه کردم، یکساعت تا اذان صبح مونده بود ..
سجاده ام رو پهن کردم ..
چادرمو سر کردم و ایستادم ..
خدایا برای رسیدن به بندگی تو نماز میخونم،
دو رکعت "نماز شفع" میخونم قربه الی الله ..
دستامو کنار گوشم آوردم و "الله اکبر " گفتم ..تا دستام پایین رسیدن اشکام هم جاری شدن ..
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین ...
سلام نماز رو دادم، باز پیشونیم بهونه ی مهر رو میگرفت، سرم رو به سجده گذاشتم که سجده شکر بجا بیارم ..
اما نمیشد، گریه امان شکر گذاری نمیداد..
خدایا، خدا جونم، منو ببخش، من کی نماز شب خون بودم که الان بهم این توفیق رو دادی ..
خدایا من اگه برای عباس بی تابی میکردم چون عباس رو دوست داشتم بخاطر تو ..
چون بوی تو رو میداد ..
چون با دیدنش یادِ تو می افتادم ..
خدایا من دنبال تو ام ..
خدایا رسیدن به تو چقدر سخته..
چقدر سخت ..
باید از عباس های وجودم بگذرم ..
باید از تمام دلبستگیام به این دنیا بگذرم ..
خدایا ..
خدایا من از عباسم گذشتم ..
تو ام از گناهای من بگذر یا الله ..
شروع کردم در همون حال سجده با گریه "العفو " گفتن ..
چقدر خوب بود که خدایی داشتیم که اجابت میکرد دعای بندش رو #وقت_سحر ..
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
❣️رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
آنچه به عالم نافع شد، رَکَعات #وقت_سحر بود
▫️جُنَید بغدادی را که از مشایخ عرفان است و در قرن سوم هجری می زیسته، پس از مرگش در خواب دیدند و از وی پرسیدند:
🕋 خدا با تو چگونه رفتار کرد؟
گفت:
طارَتْ تِلْكَ الْإِشاراتُ وَ طاحَتْ تِلْكَ الْعِباراتُ وَ غابَتْ تِلْكَ الْعُلُومُ وَ انْدَرَسَتْ تِلْكَ الرُّسومُ وَ ما نَفَعَنا إِلاّ رُكَيْعاتٌ كُنّا نَرْكَعُها فِي السَّحَرِ.
👈🏻 تمام آن اشارات و رموز عرفانی از دست برفت و آن عبارات، در هم ریخت، آن علوم از دل ناپدید گشت و آن رسوم از هم پاشید و جز چند رکعت کوتاهی که به #هنگام_سحر به جای آوردیم، ما را چیز دیگری نفع نبخشید.
✨✨🌷🌷✨✨
#نمازشب
آنچه به عالم نافع شد، رَکَعات #وقت_سحر بود
▫️جُنَید بغدادی را که از مشایخ عرفان است و در قرن سوم هجری می زیسته، پس از مرگش در خواب دیدند و از وی پرسیدند:
🕋 خدا با تو چگونه رفتار کرد؟
گفت:
طارَتْ تِلْكَ الْإِشاراتُ وَ طاحَتْ تِلْكَ الْعِباراتُ وَ غابَتْ تِلْكَ الْعُلُومُ وَ انْدَرَسَتْ تِلْكَ الرُّسومُ وَ ما نَفَعَنا إِلاّ رُكَيْعاتٌ كُنّا نَرْكَعُها فِي السَّحَرِ.
👈🏻 تمام آن اشارات و رموز عرفانی از دست برفت و آن عبارات، در هم ریخت، آن علوم از دل ناپدید گشت و آن رسوم از هم پاشید و جز چند رکعت کوتاهی که به #هنگام_سحر به جای آوردیم، ما را چیز دیگری نفع نبخشید.
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃