eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
21.3هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
پروانه های وصال
#داستان #دختر_شینا 🌹 خاطرات شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر #قسمت_بیست_وهشتم 💞 خم شد و او را بوسید. ص
🌹 خاطرات شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر 💞تازه فهمیده بودم دوباره حامله شده ام. حال و حوصله نداشتم. نمی دانستم چطور خبر را به دیگران بدهم. با اوقات تلخی گفتم: «نمی خواهد بروی همدان. من حالم خراب است. یک فکری به حالم بکن. انگار دوباره حامله شده ام.»بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، زود دست هایش را گرفت رو به آسمان و گفت: «خدا را شکر. خدا را صدهزار مرتبه شکر. خدایا ببخش این قدم را که این قدر ناشکر است. خدایا! فرزند خوب و صالحی به ما عطا کن.»از دستش کفری شده بودم. گفتم: «چی؟! خدا را شکر، خدا را شکر. تو که نیستی ببینی من چقدر به زحمت می افتم. دست تنها توی این سرما، باید کهنه بشویم. به کارِ خانه برسم. بچه را تر و خشک کنم. همه کارهای خانه ریخته روی سر من. از خستگی از حال می روم.» 💞 خندید و گفت: «اولاً هوا دارد رو به گرمی می رود. دوماً همین طور الکی بهشت را به شما مادران نمی دهند. باید زحمت بکشید.» گفتم: «من نمی دانم. باید کاری بکنی. خیلی زود است، من دوباره بچه دار شوم.» گفت: «از این حرف ها نزن. خدا را خوش نمی آید. خدیجه خواهر یا برادر می خواهد. دیر یا زود باید یک بچه دیگر می آوردی. امسال نشد، سال دیگر. این طوری که بهتر است. با هم بزرگ می شوند.»یک جوری حرف می زد که آدم آرام می شد. کمی تعریف کرد، از کارش گفت، سربه سر خدیجه گذاشت. بعد هم آن قدر برای بچه دوم شادی کرد که پاک یادم رفت چند دقیقه پیش ناراحت بودم. صمد باز پیش ما نبود. تنها دل خوشی ام این بود که از همدان تا قایش نزدیک تر از همدان تا تهران است.روز به روز سنگین تر می شدم. خدیجه داشت یک ساله می شد. چهار دست و پا راه می رفت و هر چیزی را که می دید برمی داشت و به دهان می گذاشت. خیلی برایم سخت بود با آن شکم و حال و روز دنبالش بروم و مواظبش باشم. از طرفی، از وقتی به خانه خودمان آمده بودیم، از مادرم دور شده بودم. بهانه پدرم را می گرفتم. شانس آورده بودم خانه حوری، خواهرم، نزدیک بود. دو سه خانه بیشتر با ما فاصله نداشت. خیلی به من سر می زد. مخصوصاً اواخر حاملگی ام هر روز قبل از اینکه کارهای روزانه اش را شروع کند، اول می آمد سری به من می زد. حال و احوالی می پرسید. وقتی خیالش از طرف من آسوده می شد، می رفت سر کار و زندگی خودش. بعضی وقت ها هم خودم خدیجه را برمی داشتم می رفتم خانه حاج آقایم. سه چهار روزی می ماندم. اما هر جا که بودم، پنج شنبه صبح برمی گشتم. دستی به سر و روی خانه می کشیدم. صمد عاشق آبگوشت بود. 💞تا رسیدم، دیدم یک نفر می خواهد سوارش شود. به موقع رسیده بودم. همان لحظه به دلم افتاد. اگر برای این مرد کاری انجام دهم، بی اجر و مزد نمی ماند. اگر دیرتر رسیده بودم، موتورم را برده بودند.»بعد زیپ ساکش را باز کرد و عکس بزرگی را که لوله کرده بود، درآورد. عکس امام بود. عکس را زد روی دیوار اتاق و گفت: «این عکس به زندگی مان برکت می دهد.»از فردای آن روز، کار صمد شروع شد. می رفت رزن فیلم می آورد و توی مسجد برای مردم پخش می کرد. یک بار فیلم ورود امام و فرار شاه را آورده بود. می خندید و تعریف می کرد وقتی مردم عکس شاه را توی تلویزیون دیدند، می خواستند تلویزیون را بشکنند. بعد از عید، صمد رفت همدان. یک روز آمد و گفت: «مژده بده قدم. پاسدار شدم. گفتم که سرباز امام می شوم.» آن طور که می گفت، کارش افتاده بود توی دادگاه انقلاب. شنبه صبح زود می رفت همدان و پنج شنبه عصر می آمد. برای اینکه بدخلقی نکنم، قبل از اینکه اعتراض کنم، می گفت: «اگر بدانی چقدر کار ریخته توی دادگاه. خدا می داند اگر به خاطر تو و خدیجه نبود، این دو روز هم نمی آمدم. با اینکه هیچ کس شب آبگوشت نمی خورد، اما برای صمد آبگوشت بار می گذاشتم. 💞گاهی نیمه شب به خانه می رسید. با این حال در می زد. می گفتم: «تو که کلید داری. چرا در می زنی؟!»می گفت: «این همه راه می آیم، تا تو در را به رویم باز کنی.» می گفتم: «حال و روزم را نمی بینی؟!» آن وقت تازه یادش می افتاد پا به ماهم و باید بیشتر حواسش به من باشد، اما تا هفته دیگر دوباره همه چیز یادش می رفت. هفته های آخر بارداری ام بود. روزهای شنبه که می خواست برود، می پرسید: «قدم جان! خبری نیست؟!» می گفتم: « فعلاً نه.»خیالش راحت می شد. می رفت تا هفته بعد.اما آن هفته، جمعه عصر، لباس پوشید و آماده رفتن شد. بهمن ماه بود و برف سنگینی باریده بود. گفت: «شنبه صبح زود می خواهیم برویم مأموریت. بهتر است طوری بروم که جا نمانم. می ترسم امشب دوباره برف ببارد و جاده ها بسته شود.»موقع رفتن پرسید: «قدم جان!خبری نیست؟!»کمی کمرم درد می کرد و تیر می کشید. با خودم فکر کردم شاید یک درد جزئی باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 این آینده نیست که شمارا میترساند تکرار گذشته در آینده شمارا می ترساند! ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 شخصیت محبوب زندگی خودتان باشید همین😊 ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
⇝✿✵•°•❀✵•﷽•✵❀•°•✵✿⇜ #اسـتـغـفــار شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام
‍ ⇝✿✵•°•❀✵•﷽•✵❀•°•✵✿⇜ شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام 💢↶ بـنــــ1⃣3⃣ــــد ↷💢 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 《اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خُنْتُ فِیهِ أَمَانَتِی أَوْ بَخَسْتُ فِیهِ بِفِعْلِهِ نَفْسِی أَوْ أَخْطَأْتُ بِهِ عَلَى بَدَنِی أَوْ آثَرْتُ فِیهِ شَهَوَاتِی أَوْ قَدَّمْتُ فِیهِ لَذَّاتِی أَوْ سَعَیْتُ فِیهِ لِغَیْرِی أَوِ اسْتَغْوَیْتُ إِلَیْهِ مَنْ تَابَعَنِی أَوْ کَاثَرْتُ فِیهِ مَنْ مَنَعَنِی أَوْ قَهَرْتُ عَلَیْهِ مَنْ غَالَبَنِی أَوْ غَلَبْتُ عَلَیْهِ بِحِیلَتِی أَوِ اسْتَزَلَّنِی إِلَیْهِ مَیْلِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْلِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ》 🦋 بــار خـدایــا 🦋 از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که به امانت خویش در آن خیانت کردم یا با انجام دادن آن از ارزش نفس خود کاستم یا با آن بر بدنم صدمه وارد کردم یا شهواتم را بر آن برگزیدم یا لذت‌هایم را در آن مقدم داشتم یا برای دیگری در آن تلاش نمودم یا آن کس را که از من پیروی می‌نمود اغوا نمودم و به سوی آن کشاندم یا علیه کسی که مرا از آن منع می‌کرد لشکرکشی کردم تا بر او چیره شوم یا با قهر بر کسی که می‌خواست بر من غلبه کند یا با حیله و نیرنگ بر او دست یافتم یا میلم مرا به سوی آن لغزانید پس بر محمـد و آلش درود فرست🌷 و اینگونه گناهانم را بیامرز ای بهتـریـن آمـرزنـدگـان✨ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ 📘 استغفـار هفتـادگـانـه امیـرالمؤمنین علـی علیـه‌السلام💚 ✍ تالیـف: سید ضیاءالدین تنکابنی
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 هیچڪس بی درد و غصّه وگرفتاری نیست اما قشنگیش به این ڪه تو اوج غم لبخند بزنی و ببینی خدا خیلی بزرگه 🌛شبتون لبریز از مهر الهی🌨 ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم صبح شد بازهم آهنگ خدا می‌ آید چه نسیم ِخنکی! دل به صفا می‌آید به نخستین نفسِ بانگِ خروس سحری زنگِ دروازه ی دنیا به صدا می‌آید سلام صبحتون بخیر🌺
╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ #حدیث_نور ✨ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هراندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستی‌اش بیشتر و زندگی اش سخت تر شود.✨
امام علی علیه السلام: حكمت گمشده مؤمن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ حکمت 80 نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎄🎀🎄🎀🎄🎀🎄 میلاد پیام آورصلح و مهربانی یار همراه مهدی موعود(عج)، حضرت عیسی مسیح (ع) بر تمامی موحدین جهان و هموطنان مسیحی تهنیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مولای مهربونم ✋🌸 خورشیدمن ٺویے وبے حضورٺو صبحم بخیرنمےشود اے آفتاب من گرچهره رابرون نڪنے ازنقاب خود صبحے دمیده نگرددبہ خواب من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امـام باقـر علیـه‌السلام: ↫◄ پيش از قيـامت عيسی به دنيـا فـرود آيد و هيچیک از ملت‌هاى يهود و مسيح نماند مگر آنكه قبل از مرگ به او ايمان آورد و آن حضرت پشت سر مهـدى عج نمـاز گـزارد. 📚 بحارالانوار، جلد۱۴، صفحه۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: 🌷1.هدایت میکند...........2 بقره 🌷2.شفا ورحمت است.......82 اسرا 🌷3.ذکر وآرام بخش است..28 رعد 🌷4.زیادکننده ایمان........2 انفال 🌷5.نور وروشن کننده دل.15 مائده 🌷6.موعظه وزنده کننده دل است.57یونس 🌷7.امام صادق ع: خواندن هرحرفش 10 حسنه دارد ودرنمازایستاده 100 حسنه دارد. 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امروزتون🌸 دلی آرام تنی سالم لبی خندان وعاقبتی بخیر خواهانم. آفتاب عمرتون همیشه سبزو برقرار و زندگیتون سرشار از عشق و دوستی امروزتونن زیبا🌺 تقدیم به قلب مهربان شمـا 💖
سلام صبحتون پراز خیر و برکت امروزتون بخیر و نیکی❄️ حال دلتون خوب وجودتون سبز و سلامت❄️ زندگیتون غرق در خوشبختی روزتون پراز انرژی مثبت 😍 ❄️