در شگفتم از مردمی ڪه از غذا پرهیز میکنند ، چون میترسند به سلامتۍشان آسیب برساند ، چگونه از #گناهان ڪه انها را به آتش مۍافکند پرهیز نمیکنند!
*مولاناامامعلیعلیهالسلام"
#یهحرفقشنگدیگه👌🏻
💕💕💕
اگر «هواۍِنَفْس» در بین نبود و
همه چیز براۍ #خدا بود ،
همه ۍ ڪارهای بزرگ آسان میشود...!
#حرفقشنگ
#خلاصهبحث!!
💕💕💕
••••
اگر ما بتوانیم این مَنِ درونی #هواینفس این فرعون باطنی این شیطانی را ک درون ماست #مهار کنیم یا اقلاً قدری مهار کنیم همهۍامور اصلاح خواهد شد قبل از هر چیز خود ما #آدم خواهیم شد و به فلاح خواهیم رسید!
*مقاممعظمرهبری #آسیدعلۍآقاخامنهاۍ💚
#حرفقشنگ
💕💕💕
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
💠خداوند، نوازل و بلاها را بدون حکمت و بدون ملاک و مصلحت نمیفرستد، بلکه برای دعا و تضرع ما میفرستد. بنابراین، برای رفع آنها دعا لازم، و تضرع به درگاهش مطلوب است؛ «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ پس ایکاش وقتی بلا و سختی ما به آنان میآمد، تضرع میکردند» (انعام: ۴۳).
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۷۹
🍃❈★ ﷽ ★❈🍃
🦋امام علی (ع) :
🌾ما ابتَلَى اللّه ُ أحَدا بمِثلِ الإملاءِ لَهُ .
👈 خداوند هیچ کس را به چیزى همانند مهلت دادن به او،↫آزمایش↬ نکرده است.
📙نهج البلاغه / خطبه 116
#حدیث_روز
💕💕💕
قانون5دقیقه
هر گاه برای انجام کاری حوصله نداشتید
به خود بگوئید فقط برای ۵ دقیقه آن را انجام بده
سپس فقط برای ۵ دقیقه کار مورد نظر را انجام دهید
معمولا بعد از ۵ دقیقه درگیر کار شده اید و می توانید کارتان را ادامه دهید
💕💕💕
چرا بهترین ایده ها زیر دوش به ذهن ما میاد؟
_ دوش گرفتن فکر خلاق شما را به جریان می اندازد و به احتمال زیاد با راه حل های خلاقانه ای روبرو می شوید زیرا در ان زمان به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنید
_دوش گرفتن یکی از ساده ترین راه ها برای افزایش دوپامین است - انتقال دهنده عصبی مسئول انگیزه و تمرکز
_در حالی که تمرکز شدید برای کار مهم است یک حواس پرتی آرام می تواند مغز شما را "نو" کند و به تخیل تان هم کمک کند این حالت در زمان دوش گرفتن ایجاد میشود
💕💕💕
#داستان_آموزنده
💮 پيرى در روستايى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجدمى رفت دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون امد چند قدمى كه رفت در چاله اي افتاد ، خيس وگلى شد به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد .ديد در جلوى در جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اًى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى ؟
💮جوان گفت نه ، اى پير ، من شيطان هستم
💮 براى بار اول كه بازگشتى الله ﷻ به فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم
❕ براى باردوم كه بازگشتى الله ﷻ به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم
❕ ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى الله ﷻ به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا رابخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى انان داشتم
براى همين امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى
💮 گر تو ان پیر خرابات باشی
فارغ ز بد و بنده ی اللهﷻ باشی
شیطان به رهت همچو چراغی بشود
💮تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی..
💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 27 🔶 یکی از دلایل اینکه افراد دچار راحت طلبی میشن، گاهی وقتا برمیگرده به طبع و م
#افزایش_ظرفیت_روحی 28
#راحت_طلبی و ازدواج
❇️ گفتیم که ازدواج یه نوع مبارزه با راحت طلبی هست.
بله ممکنه به ظاهر کسی که ازدواج نکنه و یه سری شادی هایی داشته باشه اما خب این شادی ها #سطحی هست و بعدا شدیدا پشیمان میشه.
💢 طبیعتا هرچقدر هم سن ازدواج بالا بره، هم مورد مناسب دیگه پیدا نمیشه، هم خود آدم سخت گیر تر میشه و هم اون انعطاف لازم برای زندگی رو نخواهد داشت.
✅ دخترو پسری که در سن پایین ازدواج میکنند خیلی زود و راحت میتونن اخلاقیات همدیگه رو تغییر بدن و تحمل کنند. خصوصا اگه یه ذره تفکرات تنهامسیری رو داشته باشن که دیگه لذت دنیا و آخرت رو میبرند.😊💥
⭕️ ولی وقتی سن یه دختر و پسر به 25 برسه دیگه انعطاف و تحمل کم میشه و همین موجب میشه که خیلی زود به مشکل بر بخورن و سوهان روح همدیگه بشن...
بسیاری از طلاق ها به خاطر همین دیر ازدواج کردن اتفاق میفته.
اینا فقط یکی از آثار راحت طلبی در مورد ازدواج هست...
پروانه های وصال
#قسمت_چهاردهم #رمان_عشق_که_در_نمیزند علی امیر طاها رو ازم گرفت.گونشو نوازش کرد و گفت: شاهزادی من
#قسمت_پانزدهم
#رمان_عشق_که_در_نمیزند
یکم باورش سخت همش دو ماه پیش بود دوستشو دیده بودم واس خداحافظی اومده بود دم در خونمون....
- عزیزم ناراحت نباش خدا خیلی دوستش داشته زودی بردتش پیش خودش ....
- اره خدا شهدا رو خیلی دوست داره.
از کنارم که رو تخت نشسته بود رفت جلوم زانو زد. گفت خانومی التماست میکنم بزار برم نزار اون دنیا شرمنده امام علی( ع) بشم.
بخدا ناموس مردم پر در خطره میزاری برم!؟
قلبم داشت از جا بیرون میومد غز بس تند تند میکوبید به قفسه سینه ام.! نگاهی بهش کردم تو چشمام التماس موج میزد. از روتخت اومدم پایین دستشو گرفتم و گفتم : برو خدا پشت و پناهت ولی...
- ولی چی؟!
- خیلی مراقب خودت باش و زود زود برگرد بدون اینجا یه نفر مشتاقانه منتظرته....
اشک هام شدت گرفته بود. امیر طاها اومده بود تو اتاق و به ما دوتا زل زده بود با دیدن گریه هام پرید بغلم و ماما ماما میکرد.بغلش کردم و گفتم: واس بابات دعا کن سالم برگرده.
😢😢😢😢😢
تقریبا با همه خداحافظی کرده بود.امیر طاها رو بغل کرد و گفت:
- من نیستم خانومم و اذیت نکنیا پدرسوخته😉 مرد خونه باش
گونشو بوسید وگذاشتش زمین.
دستمو گرفت و بوسید و گفت:
- دوست ندارم برگشتم ببینم با گریه خودتو خراب کردیا مواظب خودت و پسرمون باش.
اشک ها نمیزاشت درست ببینمش ولی دلم روشن بود بر میگرده.
- علی
- جون علی
- برمیگردی؟!
- الله و اعلم ان شاالله بتونم برگردم.
اشکامو پاک کردمو واس اخرین بار خداحافظی کردیم.امیر طاها دستای کوچولوشو تکون میداد و بابا بابا میکرد.
#نویسنده
@shiva_f
#ادامه_دارد...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹