فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آیت الله مجتهدی تهرانی : گفتم که به پیری رسم و توبه کن/ آن قدر جوان مرد و یکی پیر نشد !!!
♦️۲۳ دی سالگرد درگذشت آیت الله مجتهدی تهرانی
#بانوی_باکلاس
یک بانو میداند که دنیای مردان تفاوتهای زیادی با دنیای زنان دارد،
مهمترین وظیفه زنان پرو بال دادن به داشته های مردان است تا اعتماد به نفس آنها را افزایش دهند.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
❣ #اندکی_بیاندیشیم
🕋 مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
(ق/١٨)
⚡️ترجمه:
هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد،
مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر
و آماده نوشتن است.
⭕️ یکی از بزرگترین حسرتهای
قیامت این است که میبینی
عبادتهایت به حساب کسی
دیگر نوشته شده است.
📛 از غیبت دیگران بپرهیزیم. ⚠️
❄️⛄️🌨⛄️❄️
🌷۸ وظیفه ما نسبت به امامان ع:
🌷۱. بایداعتقاد به امامتشان داشته باشیم.۵۵ مائده
🌷۲. بایدازآنهاطاعت کنیم.....۵۹نساء
🌷۳. بایددوستشان داشته باشیم.۲۳ شوری
🌷۴. بایدبه آنهاتوسل پیداکنیم......۳۵ مائده
🌷۵. بای آنهاراالگو قراردهیم..۲۱ احزاب
🌷۶. بایدبرآنهاصلوات بفرستیم۵۶ احزاب
🌷۷.بایدازآنهاعلم بیاموزیم.۴۳نحل،۷انبیاء
🌷۸.بایدآنهارابشناسیم
کسیکه امام زمانش رانشناسد،مرگش مرگ جاهلیت است
❄️⛄️🌨⛄️❄️
🔻سردار حاجیزاده: اولین ماهوارهبر سوخت جامد ایران با موفقیت پرتاب شد
فرمانده هوافضای سپاه:
🔹هفته گذشته آزمایش پیشران و موتور اول ماهوارهبر ایرانی با سوخت جامد برای اولین بار با موفقیت انجام شد.
🔹در ماهواره برهای جدید ایرانی از بدنه غیرفلز و جنس کامپوزیت است و پیشران آن نیز غیرمحترک است که سبب افزایش بیشتر انرژی موشک و صرفه جویی در هزینهها خواهد شد.
🔹این فناوری فقط در ۴ کشور جهان وجود دارد. در تمام حوزههای مرتبط به هوافضا تولید قدرت ادامه دارد و ایران به قدری در مساله هوافضا و ماهواره پیشرفت کرده که با ترور، تهدید و تحریم از بین رفتنی نخواهد بود.
✍🏻مردی با #غیرت_دینی یار و یاور #حاج_قاسم حالا باید فهمید رسانه های بیگانه به بهانه #هواپیمای_اوکراینی چرا ایشون را هدف آماج خود قرار دادند، چون از ایران قوی میترسند✌🏻
#محلبیه خامه ای با ژله❤️
ابتدا ژله با هر طعمی که دوست دارید رو درست کنید ودر ظرف های سرو بریزید وبذارید یخچال تا ببنده .
برای مهلبیه دو لیوان شیر +دو قاشق غذاخوری پودر نشاسته ذرت +۴قاشق غذا خوری شکر دیگه خودتون مقدار شکرش رو کم وزیاد کنید رو با هم قاطی کرده میذاریم رو حرارت و مدام هم میزنیم تا غلیظ بشه بعد کمی وانیل اضافه میکنیم از رو حرارت برمی داریم نصف پاکت خامه صبحانه اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم .
با توجه به رنگ ژله میتونید به مهلبیه رنگ خوراکی به رنگ ژله واضافه کنید و دوباره کمی رو حرارت بذارید .
دوباره از رو حرارت برمی داریم و میذاریم خنک بشه وبعد روی ژله میریزیم و میذاریم یخچال خنک بشه .
دقت کنید مهلبیه اصلا گرما نداشته باشه وگرنه وقتی روی ژله میریزد ژله رو آب میکنه .
#کاپ_کیک_شکلاتی_بدون_آرد
مواد لازم:
۱-یک موز اندازه متوسط کاملا رسیده
۲-دو قاشق غذاخوری کره بادام یا کره بادام زمینی
۳-دو قاشق غذاخوری پودر کاکائو
۴-دو تا سه قاشق غذاخوری چیپس شکلات
در یک مخلوط کن همه مواد به جز چیپس های شکلات را بریزید و خوب مخلوط کنید تا به مایع یکنواختی برسید.سپس چیپس های شکلات را داخل مواد ریخته و هم بزنید.کمی از آن را برای تزیین نگه دارید.
ظرفی را چرب کرده و مواد آماده شده را داخل آن بریزید و در مایکروویو به مدت یک دقیقه بگذارید. اگر از فر استفاده میکنید، مواد را به مدت ۱۰ تا ۱۲ دقیقه در درجه ۱۸۰ درجه سانتیگراد در فر قرار دهید.و یا اگر میخواهید مطمئن شوید کیک شکلات شما آماده شده، یک خلال دندان را داخل مواد فرو کرده و اگر مواد به آن نچسبید، کیک شکلات شما آماده است.
در نهایت با چیپس شکلات باقیمانده روی آن را تزیین کنید.نوش جان😋😋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترشی بامیه ترد و خوشمزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛داستان حقارت اشرف غنی و آنچه در افغانستان گذشت
❌ اشرف غنی: آمریکاییها برای رسیدن به اهدافشان من را قربانی کردند!
👈سوال اینجاست چرا وقتی آمریکا افغانستان را با طالبان معامله کرد، دستنشاندههای ایرانی آمریکا و غرب اصرار داشتند حکومت ایران به جنگ با طالبان برود!؟
#داستان_پیامبران
#آن_ششنفر
گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
1⃣به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «عقل.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «مغز.»
2⃣از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «مهر.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «دل.»
3⃣از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «حیا.»
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
4⃣سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: «تکبر.»
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: «مغز.»
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
5⃣از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: «حسد.»
محلش را پرسید.
گفت: «دل.»
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
6⃣از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: «طمع.»
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
❄️⛄️🌨⛄️❄️
اگر تخم مرغی با نیروی بیرونی
بشکند ، «پایان» زندگیست ؛
اما اگر با نیروی داخلی
بشکند ، «آغاز» زندگیست ؛
بهترین تغییرات همیشه
از «درون» رخ میدهند !
❄️⛄️🌨⛄️❄️
✅خاطره ای عجیب از مداحی کردن شهید ابراهیم هادی
پائیز سال۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود.
به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه.
من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز.
ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!!
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟!
گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند:
نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم.
هرکه گفت بخوان تو هم بخوان.
دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص۱۹۰
❄️⛄️🌨⛄️❄️
besazim bara abad.hasanzadehamoli.mp3
1.68M
💐 #درس_اخلاق
🔻علامه حسنزاده آملی
🔻خودمان را بسازیم برای ابد
❄️⛄️🌨⛄️❄️
🌸🍃
🍃
🔖دارچین و داروهای ضد فشار خون
✔️دارچین همان پوسته درونی شاخه های درخت سیناموم می باشد که طبیعت گرم و خشک و به عنوان ادویه ای شناخته شده در جهان در آشپزی؛ شیرینی پزی و دمنوش ها استفاده می شود.
✔️ از نظر گیاه شناسی جنس گیاه سیناموم ( که دارچین همان پوسته درونی شاخه های آن است) دارای گونه های متعدد می باشد. دو نوع از آنها که در طب سنتی نیز اشاره شده است:
1️⃣ دارصینی ( سیلان)
2️⃣ سلیخه (کاسیا)
🔸 نوع سیلان مرغوب تر با بو و طعم تندتر و قلم های نازک و درهم پیچیده می باشد.
❌ مصرف مقادیر زیاد نوع کاسیا ( که ارزانتر و در دسترس تر است) به علت وجود ترکیبات کومارینی و در مدت زمان طولانی به علت آسیب به کبد توصیه نمی شود.
⛔️ اگر چه در مطالعات علمی برخی اثرات بیولوژیک مفید از دارچین گزارش شده اما بهتر است که بطور کلی از مصرف زیاد این ادویه و روغن آن در موارد زیر اجتناب شود:
1️⃣ افراد گرم مزاجان و حساس به سینام الدئید (ماده اصلی گیاه و اسانس )
2️⃣ مصرف کننده های داروهای ضد دیابت
3️⃣ مصرف کننده های داروهای ضد فشار خون
4️⃣ افراد مصرف کننده داروهای رقیق کننده خون
5️⃣ خانم های باردار
6️⃣تنفس تصادفی پودر دارچین توسط افراد مبتلا به آسم و دارای مشکلات تنفسی
♦️لطفا انتشار بدهید👌
❄️⛄️🌨☃❄️
#داستانک
✅داستان ضرب الامثل جیم شدن
"هر کس از جمعیتی بگریزد و یا به علت ارتکاب جرم و گناهی از انظار مخفی شود اصطلاحا میگویند: «فلانی جیم شده است»
به جز ارباب اطلاع و تحقیق، کمتر کسی می داند که «جیم» چیست و از چه عصر و زمانی، این حرف ناظر بر اختفا شده است.
بهلول که به معنی گشاده رو و خوب آمده است و مردان اهل مزاح و بذله گو حاضرجواب و عاقل کهنه کار را به او تشبیه می کنند، اگرچه به ظاهر دیوانه می نمود ولی از عقلا و خردمندان روزگار بوده است.
در تذکره ها بهلول زیاد داریم ولی بهلول معروف و مورد بحث همان شخصیتی است که در زمان هارون الرشید می زیست و از شاگردان مخصوص امام جعفر صادق بوده است.
بهلول از بستگان نزدیک و به روایتی برادر مادری هارون الرشید بوده که با وجود این قرابت و انتساب، به امام اول شیعیان و فرزندان بزرگوارش ارادت می ورزیده است. زادگاه او شهر کوفه و نام اصلیش را «وهب بن عمرو» نوشته اند.
جنون و دیوانگی ظاهری او به این علت بوده که هارون الرشید برای بقای خلافت و حفظ مقام و قدرت خود تصمیم گرفت امام جعفرصادق را از میان بردارد و بهانه ها برمی انگیخت تا وی را به درجه ی شهادت برساند. چون به هیچ وسیله توفیق نیافت پس امام ششم را متهم به داعیه خروج کرده از فقهای زمان از جمله بهلول استفتاء به قتلش کرده است.
بعضی ها فتوا دادند ولی بهلول به دستور امام صادق تظاهر به جنون و دیوانگی کرد تا از او شرعا فتوی نخواهند.
این روایت صحیح به نظر نمی رسد زیرا بعید است امام معصوم شخص عاقلی را صریحا امر کند که خود را به دیوانگی بزند.
اصح روایات این است که چند تن از صحابه و دوستان خاص امام صادق به مناسبت علاقه و ارادت به ایشان، تحت تعقیب قرار گرفتند و هارون به وسایل و دسایس مختلفه در مقام از بین بردن تمام علاقه مندان و محبان امام عصر برآمده بود.
این عده، از امام که آن موقع در مدینه به سر می برد چاره جویی و کسب تکلیف کردند.
امام جعفر صادق جواب آن ها را با یکی از حروف الفبایی نمودار ساختند و آن حرف «ج» بود یعنی به طور رمز و سربسته پیام دادند که: «جیم شوید»
از آن جا که سوال کنندگان مجاز و مأذون نبودند بیش از این از امام توضیح بخواهند زیرا عمال و جاسوسان خلیفه مراقب احوال بودند لذا پیام اختصاری حضرت را با همان ایجاز و اختصار که اصغاء کرده بودند به اطلاع علاقه مندانش در بغداد رسانیدند. هر کدام از آنان پیام امام صادق را به زعم خویش تعبیر کرده بدان وسیله از کید هارون نجات یافتند.
بعضی ها حرف ج را جلاء وطن دانسته عراق را ترک گفتند. عده ای منظور حضرت را جبل استنباط کردند و به کوهستان ها پناه بردند ولی بهلول حرف ج را به جنون تعبیر کرده بر اسب چوبین سوار شده خود را به دیوانگی زد و با وجود آن که زندگانی اعیانی داشت دست از تمام تجملات دنیوی کشیده خویشان و بستگان و سایر متعلقان را به هیچ شمرد و در طریق جنون و سرگشتگی که جنبه ی عرفانی آن در این مورد بیشتر قابل تأمل است به حق گویی و حقیقت جویی پرداخت و گمراهان و بی خبران را به صراط مستقیم انصاف و عدالت ارشاد و رهبری کرد.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_هشتاد- 😍 #علمدارعشق😍# منتظر دستور فرمانده بودیم فرمانده به جمع ما پیوست بسم
بسم رب العشق
#قسمت_هشتادویکم -
😍 #علمدارعشق😍#
راوے نرگس سادات
امروز پنجشنبه است
ازصبح که ازخواب پاشیدیم هممون یه حالی هستیم
خیلی بی تابم
دیشب با مائده سادات تماس گرفتم
اونمـ گفت ڪہ سیدهادی زنگ زده حلالیت از این حرفا
دیگه مطمئن شدم یه خبری هست
خدا خودش ختم بخیر کنه
دم اذان بود
زهرا آجی میای بریم مزارشهدا من خیلی بی تابم
زهرا :آره آجی بریم خودمم خیلی دلم شور میزنه
رفتم مزارشهدا
دعای کمیل
بازم آروم نشدیم
وارد خونه شدیم
باهمون چادرمشکی لب حوض نشستم
دستم کردم تو آب
چقدر دلم برای سیدهادی و مرتضی تنگ شده 😢😢
در کوچه بازشد
آقامجتبی داخل خونه شد،
چشماش قرمز بود
با صدای آروم ،بغض آلودی گفت سلام زنداداش
رفت تو خونه
یهو صدای یاحسین مادر بلندشد
زهراهم مثل ابربهار گریه میکرد
با سرعت وارد اتاق شدم
چی شده
سر سیدهادی و مرتضی بلای اومده
زنداداش آروم باشید
یه مجروحیت کوتاهه
باید بریم تهران
دستم زدم به دیوار گفتم یامادرسادات
مامان نرگس دخترم بریم تهران
ببینیم چه بلای سرمون اومده
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب العشق #قسمت_هشتادویکم - 😍 #علمدارعشق😍# راوے نرگس سادات امروز پنجشنبه است ازصبح که ازخواب
بسم رب العشق
#قسمت_هشتادودوم-
😍 #علمدارعشق😍#
وارد بیمارستان شدیم
چون آقا مجتبی انترم اون بیمارستان بود خوب میشناختنش
تو ایستگاه پرستاری
یکی از پرستارا صداش کرد
آقای کرمی
مجتبی:بله
@استاد شعبانی گفتن تا اومدیم برید پیششون
مجتبی: حتما
به سمت اتاق دکتر حرکت
کردیم
درزدیم واردشدیم
همگی سلام کردیم
دکتر:سلام کدوم همسر مرتضی و کدوم همسر علی هستید
-آقای دکتر من همسرم مرتضیم حالش چطوره
دکتر: ببینید علی آقا ما یه شیمیایی سطحی شده
البته فعلا تحت نظر ما هستن
زهرا: آقای دکتر برادرم چی
دکتر :نظر نهایی درمورد مرتضی را باید استادمون خانم ارغوانی بدن
اما چیزی که من دیدم
مرتضی شیمیایی بالا وارد بدنش شده
صددرصد پیوند ریه میخاد
باتوجه به مهماتی که نزدیکش منفجرشده
اعصاب دستشم آسیب دیده
امکان قطع بالاست
ولی همه این موارد و زمان انجامش وابسته به آرامش اعصاب مرتضی است
خانم شما پیشش تو اتاقش باشید
اما حرفی از این مجروحیتش نزنید
وارداتاق مرتضی شدم
ماسک اکسیژن رو دهانش بود
چشماش بسته بود
نزدیکش شدم و صورتش نوازش کردم
پیشانیش بوسیدم
چشماشو باز کرد
-سلام عزیزم خوبی آقا
دلم برات تنگ شده بود
ماسک برداشت
بریده بریده گفت
من م دل م بر ات تن گ شده بود
ماسک بزن حرف نزن من اینجام
برات زیارت عاشوا بخونم
تو ماسک گفت آره بخون
تایم ناهارشد
پرستاری اومد
خانمی بیا تو راهرو غذات بخور
داشتم باغذام بازی میکردم
که دوتا از این پرستار سوسولا رد شدن
این نامزد همین پسره مدافع است
ببین برا پول چه میکنم
وارد اتاق مرتضی شدن
با خودم گفتم یه چیزی یه وقت نگن حالش بد بشه
بالا سر مرتضی گفتن ارزش داشت برا پول
رسیدم چی دارید میگید برید بیرون
وای خاک عالم مرتضی داشت خون بالامیاورد
دویدم سمت ایستگاه پرستاری
خانم احمدی توروخدا کمک کنید
حالم همسر بده
دکتر و پرستار اومدن
دکتر:خانم احمدی
دکتر ارغوانی پیچ کن
اتاق عملم آماده کن
زنگ بزن پایین ببین
خانواده اون مرگ مغزی رضایت دادن برای پیوند
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹