با خنده ریزی چادرم و کشیدم جلو تر و گفتم:
- ببخشید آقا میشه اون چمدون منو بیارید برام؟
- بله بله حتما فقط صدای شما چقدر آشناس...
- حتما اشتباهی شده من که شما رو نمیشناسم.
- وایسا... حسنا؟
با خنده نگاهش کردم که یهو با شوق چمدون انداخت اومد سمتم و...🙈♨️💕
پارتش امروز آپلود میشه🔥💕
پی دی اف رمانهای #عاشقانه 🌺📚
پی دی اف رمانهای #مذهبی 🌺📚
پی دی اف رمانهای #واقعی 🌺📚
پی دی اف رمانهای #پلیسی 🌺📚
پی دی اف رمانهای #کلکلی 🌺📚
⭕️
https://eitaa.com/joinchat/3001483390Ca3e24f9c09
⭕️
همه رمانها و پی دی اف هاش بصورت کاملا رایگانن 💯♨️
•𓆩🪴𓆪•
.
•• #همسفرانه 💗
#مذهـبی •• 💗
جــانان من...!
یِک نَفـــــر در اینجا
بَرای "نَفـــــس" کِشیدَن
"تُــ....ــو" را بَهانِه می کُند! 🤍🌿✨
.
.
•𓆩🪴𓆪•
❣
https://eitaa.com/joinchat/1219494074C4ad76902b7