eitaa logo
پاسخ های ناب | مرتضی احمدی | آرامش و لذت
15.8هزار دنبال‌کننده
223 عکس
620 ویدیو
11 فایل
مرتضی احمدی|سطح ۴ حوزه علمیه تخصصی ارشد تفسیرقرآن سابقه‌ی پاسخگویی درمرکز شبهات حوزه علمیه قم انتخاب همین کانال به عنوان برترین کانال حوزه قم😍 اینجا دین را شیرین یاد میگیریم واز آن لذت میبریم.❤ ارتباط بامدیر @mortaza31314 دوره‌های تخصصی ما @doorehhhh
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️شبهه آیا واژه وکالت فقیه بهتر از ولایت فقیه نیست🤔 یعنی بگوئیم که رهبر جامعه وکیل مردم است نه ولی مردم❓جواب 👈قسمت اول گاهی در مباحث مربوط به ولایت فقیه با واژه‌هایی روبه‌رو می‌شویم که بار معنایی خاصی دارند و پذیرفتن یا نپذیرفتن آنها پیامدهایی دارد. از جملة این واژه‌ها «» است که برای پرهیز از به‌کارگیری واژة «» از آن استفاده می‌کنند. پذیرش کاربرد این واژه مبتنی‌بر پیش‌فرض خاصی در حوزه اختیارات ولی فقیه است. 👇👇 ✅«وکیل» به کسی می‌گویند که کاری به او واگذار می‏کنند تا آن را ازطرف واگذار‌کننده (موکل) انجام دهد. مثلاً کسی که حق معینی، مثل حق و حق امضا یا حق برداشت از یک حساب بانکی دارد، می‏تواند دیگری را وکیل خود گرداند تا آن را استیفا کند. 👈وکالت، عقدی جایز و فسخ‌شدنی است؛👉 یعنی موکّل، هر زمان که اراده کند، می‏تواند وکیل را از وکالت عزل کند. پس اولا اختیارات وکیل در همان محدوده اختیارات موکّل خواهد بود، نه بیش از آن. ثانیا، موکّل هرگاه بخواهد، می‏تواند وکیلش را عزل کند. 👌✅کسانی که نظریة وکالت فقیه را مطرح کرده‏ اند، وکالت را به‌معنای حقوقی آن گرفته‏ اند و مقصودشان این است که مردم، حقوق اجتماعی ویژه‏ ای دارند و با تعیین رهبر این حقوق را به او وامی‌گذارند. این نظریه که برخی آن را اخیراً به عنوان نظریة فقهی مطرح کرده‌اند، در تاریخ فقه شیعه پیشینه‏ ای ندارد و اثری از آن در کتب معتبر فقهی نیست. ازنظر حقوقی، وکیل، کارگزار موکّل و جانشین او شمرده می‏شود و اراده‏ اش همسو با اراده موکّل است. وکیل باید خواست موکّل را تأمین کند و در محدوده اختیاراتی که ازطرف موکل به او واگذار می‏شود، مجاز به تصرف است. لیكن آنچه در نظام سیاسی اسلام درنظر است، با این نظریه منطبق نیست. برخی اختیارات حاکم در حکومت اسلامی، حتی در حوزة حقوق مردم نیست. مثلاً حاکم حق دارد که به‌عنوان حد یا قصاص یا تعزیر، مطابق با ضوابط معین شرعی، کسی را بکشد یا عضوی از اعضای بدن او را قطع کند. این حق که در شرع اسلام برای حاکم معیّن شده، برای آحاد انسان‌ها قرار داده نشده است؛ یعنی هیچ‌کس حق ندارد خودکشی کند یا دست‌وپای خود را قطع کند و چون هیچ انسانی چنین حقی دربارة خود ندارد، نمی‏تواند آن را به دیگری واگذارد و او را در این حق وکیل کند. حضرت آیت الله مصباح یزدی رحمه الله علیه @pasokh999