علت خودکشی ..؟
خودکشی موجب بدنامیِ خود فرد و خانوادهاش میشود و اکثر مردم هم برای او دل نمیسوزانند و طلب مغفرت نمیکنند.
از همه بدتر اینست که با دستِ خالی و همراه با کوله بارِ گناهان به پیشگاه خدا میرود در حالی که امیدی به مغفرت ندارد.
اما چرا گاهی انسانها دست به خودكشی می زنند؟
اولا باور کنیم که شیطان وجود دارد و دشمنِ انسان است و میخواهد انسان را ناامید و بدبخت کند. ابلیس میخواهد ما را افسرده و به بدترین کارها وادار کند و همه پُلهای پشتِ سرمان را خراب کنیم.
در ادیان الهی، از خودکشي به عنوان یک گناه بزرگ یاد شده و کسانی که تجربه مرگ موقت داشتهاند و یک هزارمِ حوادث آخرت به آنها نشان داده شده، میگویند کسانی که خودکشی کرده بودند را در وضع بسیار بدی دیدهاند.
ثانیاً خودكشي نوعی «کفران» و «ناسپاسی» است. یعنی خدا را قبول ندارم و به تقدیراتش اعتراض دارم.
یعنی معتقدم خدا خیر من را نمیخواهد!
خدا میخواهد من زنده بمانم و فرصت تکامل داشته باشم ولی من میگویم: بهتر است که همین حالا بمیرم! خیال میکنم با مُردن، راحت میشوم! در حالی که گرفتاریهایم هزار برابر خواهد شد و راه بازگشت و جبران هم بسته میشود.
کسی که خودکشی میکند توجه ندارد که شاید خدا برای لحظات بعدیِ او، برنامه مهمی دارد. شاید چند دقیقه یا چند روز بعد، یک معجزه در زندگی او تقدیر شده است.
انسان، عجله میکند و میگوید: «خسته شدم و میخواهم بمیرم و حتی اگر به جهنم بروم برایم اهمیتی ندارد»!
این یعنی دستکم گرفتنِ آخرت، دستکم گرفتنِ خشم و عذاب خدا، دستکم گرفتنِ نعمتهای خدا و دستکم گرفتنِ دستورِ خدا.
خودکشی یعنی توانایی خودمان برای بهشتی شدن را دستکم میگیریم. یعنی زندگی را در همین ظواهر میبینیم و آخرت را باور نداریم.
یعنی ارزشِ لحظاتِ زندگی را دستکم میگیریم و نمیدانیم یکایک لحظاتِ زندگی ما، فرصتهای بزرگی برای کسب رضایت خدا و رسیدن به لذت بی پایان و آرامش ابدی است.
انسان در هنگام خودکشی، عظمت و لطف خدا را دستکم میگیرد. یادمان میرود که بنده هستیم و حق اعتراض نداریم و در همه حال، باید ستایشگو و سپاسگزارِ خدا باشیم.
خیال میکنیم بالاتر از خدا هستیم که برای او تعیینِ تکلیف میکنیم.
ما بشر و بنده هستیم. باید برای هدفهایمان تلاش و دعا کنیم ولی اگر موفق نشدیم، باید تسلیم شویم تا نشکنیم.
گاهی فراموش میکنیم که اگر اعتراض کنیم و به جنگ خدا برویم، وضعمان بدتر میشود مگر اینکه خودِ خدا لطفی بکند.
فراموش میکنیم که اگر تسلیمِ قضا و قَدَرِ الهی باشیم تمام لحظات زندگیِ ما، عبادت و سزاوارِ پاداش الهی خواهد شد و نه تنها در آخرت بلکه حتی در دنیا هم خدا برای ما جبران خواهد کرد.
گاهی مشکلات، خیلی آزار دهنده میشوند و انسان حس میکند تمام شدنی نیستند ولی این حس، کاملاً اشتباه است. هیچ چیزِ خوب یا بدی در این دنیا، برای ابد باقی نمیمانَد. همه چیز پایان مییابند و اگر مشکلاتمان تا آخر عمر، ادامه یابند ولی ما راضی به قضای الهی باشیم، پاداشی عظیم خواهیم داشت.
احساسِ ضعف و نومیدی بشر، ناشی از جهل و شتابزدگی اوست:
وَيَدْعُ الْإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنسَانُ عَجُولًا (سوره إسراء: آیه 11)
ترجمه:
«انسان (گاهی بر اثر جهل و شتابزدگی)، بدیها را طلب میکند آن گونه که نیکیها را میطلبد؛ و انسان، همیشه عجول بوده است»
کسی که خودکشی میکند رحمت خدا را دستکم میگیرد یا انکار میکند.
کسی که خودکشی میکند قدرت خدا را دستکم میگیرد یا انکار میکند
کسی که خودکشی میکند حکمت و برنامه ریزی خدا برای زندگی بشر را قبول نمیکند.
کسی که خودکشی میکند گاهی تقصیرِ مشکلاتی که به دست خود یا اطرافیانش پیش آمده یا اقتضای طبیعتِ زندگی دنیایی است به گردن خدا می اندازد و خیال میکند خدا کمکش نخواهد کرد در حالی که اگر کمی فکر کند میبیند که از آینده خبر ندارد. او فراموش کرده که غالباً گشایشها و راه حلهای بزرگ، در دقیقه نود و دقیقاً در زمانی که کارد به استخوان رسیده، پدیدار میشوند.
کسی که #خودکشی میکند خیال میکند فلسفه زندگی اینست که «فقط راحت باشیم و لذت ببریم»! در حالی که این «دنیا»، بهشت نیست بلکه ترکیبی از رنج و لذت و ... است. توقع دارد همین دنیا، برایش بهشت شود. فراموش کرده که فلسفه دنیا اینست که انسانها با ترکیبی از خوشی ها، رنجها، عشقها و نفرتها و خیانتها و وفاداریهایی که از دیگران میبینند، آزموده و آبدیده شوند و فرصتی برای تکامل پیدا کنند.
مشکلات زندگی گاهی برای اینست که به مقام «رضایت به قضای الهی» برسیم که هرکس به این مقام برسد، در همین دنیا هم ذرهای از #لذت روحی و #آرامش بهشت را تجربه خواهد کرد.
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis