eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
325 دنبال‌کننده
63 عکس
43 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 شایعه کرده اند که واقعه کربلا صحت ندارد و اولین بار هشتصد سال پیش یک فرد دروغگو آن را روایت کرده است. 👆 پاسخ را در تصویر ببینید 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. 🏴 @GhararGahShayeat
آیا ماه صفر است؟ آیا نحوست این ماه در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده است؟ خلاصه پاسخ از کانال تلگرامی 👇 ✅ در مورد ماه صفر ، به غلط معروف گشته که ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز آخرین آن ماه را که به نحس‏ بودن بیشتر معروف شده است ولی درباره نحس بودن این ماه، روایت خاصی از پیشوایان دینی(ع) نرسیده و در منابع روایی ما از اهل بیت (ع) در مورد بودن این ما سخنی وجود ندارد. ✅تکمیلی بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ... اما جالب توجه است وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم. ✅مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدا اعمال ما صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند. ✅حتی دعایی هم که برای رفع این نحوست ایشان در کتابش به نقل از فیض کاشانی ره و ... آورده است؛ در هیچ یک از مجامع روائی ما طبق جستجوهای انجام شده. حتی در آثار چاپی خود فیض کاشانی ره نیز این دعا به چشم نمی خورد. حتی در مجامع روائی و کتب عامه نیز همچین دعایی به چشم نمی خورد. ✅اما علامه مجلسی ره نیز در کتاب «زادالمعاد» درباره ماه صفر بیان کرده که این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. دوم اینکه چون این ماه پس از ماه‌هایی است که جنگ در آنها حرام است یعنی پس از ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام قرار دارد بنابراین جنگ‌ها (در میان قبایل عربی در جاهلیت) از ماه صفر شروع می‌شد پس این ماه، شروع قتال بود و از این نظر، شوم دانسته می‌شد. علامه مجلسی در ادامه تصریح می‌کند که در احادیث معصومان(ع) در کتب شیعه چیزی که دلیل بر نحوست این ماه باشد؛ ندیده و صرفاً در برخی روایات غیرمعتبر عامه(اهل سنت) چنین باوری ذکر شده است. بنابراین دلیلی از آیات و احادیث اهل بیت(ع) برای نحس بودن ماه صفر نداریم اما صدقه دادن و دعا کردن در همه ماه‌ها و همه روزها پسندیده است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«آقای "رئید موون" که گردآورنده کتاب‌های قدیمی در تگزاس آمریکا ؛ نسخه‌های مختلفی از "انجیل" کتاب مقدس مسیحیان و نسخه‌های قدیمی قرآن را جمع‌آوری نموده، او می‌گوید که هیچ یک از نسخه‌های انجیل باهمدیگر همخوانی ندارند و نظرش در مورد نسخه‌های قرآن نیز جالب است.» ✅ @GgaroGhati https://eitaa.com/GgaroGhati
📌سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب دربارۀ کنگره جهانی اربعین 🔸نیم قرن پیش؛ یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در یکی از سخنرانی‌ها در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس، تحلیلی تاریخی خاصی از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. 🔻متن بیانات ایشان به شرح زیر است: 🔹می‌دانید یکی از علائم ایمان، زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین». 🔹شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود. 🔹مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان می‌داد و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. 🔹همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). 🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین(ع) است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. 🔹بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بین‌المللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. 🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🚩 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲ 👈 متن کامل را در لینک زیر ملاحظه کنید: farsi.khamenei.ir/news-content?id=40828 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا زیارت اربعین در صدسال اخیر اختراع شده است؟ تاریخچه زیارت اربعین به روایت ابوریحان بیرونی ابوریحان بیرونی(اندیشمند بزرگ شیعه) که در سال 440 هجری یعنی حدود هزارسال پیش وفات کرده در کتاب الآثار الباقیه، صفحه 422 درباره روز بیستم ماه صفر (اربعين) می‌گوید: " و فی العشرین رُدَّ رأسُ الحسین الی مجثمه {جثته} حتی دَفِنَ مع جُثَّتِه و فیه زیارةُ الأربعین و هُم حُرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشامِ" ترجمه: "و در روز بیستم (از ماه صفر)، سر حسین {علیه السلام} به آرامگاهش باز گردانده شد تا در کنار بدنش دفن شود و در این روز زیارت اربعین انجام شد و آنان (زائران)، خانواده اش بودند که پس از بازگشت از شام {به زیارت آمدند} " مشخصات کتابشناختی: ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیة عن القرون الخالیة(تحقیق و تعلیق پرویز اذکائی)، تهران، مرکز نشر میراث مکتوب، سال 2001م/1379هـ ش. . عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
سلام سوم در نماز یعنی «السلام علیکم و رحمت الله» در پایان نمازها خطاب به چه کسانی است؟ پاسخ: از روایتی که در کتاب «علل الشرایع» شیخ صدوق(ره) درباره نماز پیامبر (ص) در معراج نقل شده فهمیده می‌شود که سلام سوم در نماز ، خطاب به «فرشتگان و پیامبران» است.(علل الشرایع، ج2 ، ص 316) گویی ما هنگامی که به نماز می‌ایستیم در صفوف انبیا(ع) و فرشتگان قرار می‌گیریم و همصدا و همنوا با آنان به ستایش پروردگار مشغول می‌شویم، هرچند که آنان را نمی بینیم. بنابراین در پایان نماز به عنوان «درودِ پایانی» یا «خداحافظی»، خطاب به آنان می‌گوییم: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» البته این جنبه ملکوتی سلام سوم است ولی جنبه ظاهری اش برای کسی که در نماز جماعت شرکت کرده اینست که به سایر نمازگزاران درود می‌فرستد و این دو جنبه ، منافاتی با یکدیگر ندارند. والله العالم عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: اگر خلافت، غصب نمی‌شد و امام علی(ع) بلافاصله بعد از پیامبر اکرم(ص) به حکومت می‌رسید، وضعیت تاریخ اسلام چه می‌شد؟ پاسخ: ما دقیقاً نمی‌دانیم اگر غصب خلافت توسط حزب سقیفه رخ نمی‌داد، کل روند تاریخ بشریت، چه می‌شد ولی می‌دانیم که شیطان، بیکار نمی‌نشست و بالأخره با مقداری تأخیر، شورش‌هایی بر ضد حکومت علی(ع) و اولادش به راه می‌انداخت و بعد هم نبردهای حق و باطل با فراز و نشیب‌هایی تداوم می‌یافت و شاید گاهی برخی از ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت باز می‌گشتند و گاهی عدل و شرع را در جامعه اجرا می‌کردند و گاهی نمی‌توانستند. این تصور که اگر اصحاب پیامبر (ص) در آزمون ولایت رفوزه نمی‌شدند، قطعاً دنیا به بهشت تبدیل می‌شد، درست نیست زیرا امتحانات دیگری در قدم‌های بعدی پدیدار می‌شد و شیطان به پاتک و حملات دیگری دست می‌زد و گاهی در حملاتش موفق می‌شد. آری اگر خلافت از همان آغاز غصب نمی‌شد، شورش منافقان به تأخیر می‌افتاد و کفّه‌ی مؤمنین تا مدت‌ها سنگین‌تر باقی می‌ماند و ما امروز به جای اینکه فقط 4 سال و 9 ماه را به عنوان حکومت امیرالمؤمنین(ع) و الگوی عدالت بشناسیم، از یک تجربه مثلا 60 ساله‌ی حکمرانی معصومان(ع) برخوردار بودیم و دستمان خیلی پُرتر بود. اگر خلافت، غصب نمی‌شد شاید امیرالمومنین(ع) 30 سال حکومت عادلانه داشتند و در آن مدت، وضعیت خوبی برقرار بود و الگوی ارزشمندی برای بشریت بر جای می‌ماند ولی احتمالاً ایشان سرانجام به دست یکی از منافقین شهید می‌شدند و بعد هم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم سی سال حکومت میکردند ولی منافقین، شورش می کردند و امام حسين(ع) شهيد می‌شد و در دوره‌های بعدی هم گاهی ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت می‌رسیدند و مثلا دوره 11 امام بیش از 250 سال می‌شد و هنگامی که نوبت به مهدی(عج) می‌رسید احتمالاً باز هم مجبور به غیبت می‌شدند. به طور کلی، هر نسلی دارای آزمایش‌های خاص خود است. نباید خیال کنیم اگر صحابه در آزمون‌ها موفق می‌شدند لزوما نسل بعدی هم موفق می‌شدند. خداوند می‌فرماید: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یتْرَکوا أَن یقُولُوا آمَنَّا وَهُم لَا یفْتَنُونَ؟! وَلَقَد فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم فَلَیعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ (سوره عنکبوت؛ آیات 2 و 3) ترجمه: "آیا مردم گمان دارند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد" دشمنی ابلیس با بشر تمام نمی‌شود. او روی هوس‌ها، تنبلی‌ها، حسادت‌ها، لجاجت‌ها و قدرت‌طلبی بشر سرمایه‌گذاری می‌کند و خدا اجازه داده که اهل باطل گاهی در این دنیا به پیروزی‌های ظاهری و موقتی برسند و مؤمنان به شکنجه و قتل گرفتار آیند تا هرکسی ایمان و استقامتِ خود را عملاً شکوفا کند و منافقان نیز نفاق خود را آشکار کنند. قرآن می‌فرماید: أَم حَسِبَ الَّذِینَ ... بقیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید: http://pasokhha57.blogfa.com/post/30 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
قدیمی‌ترین نسخه زیارت شریف عاشورا: نسخه قدیمی‌تر زیارت عاشورا که در "کامل الزیارات" تألیف ابن قولویه قمی(ره) آمده و مرحوم علامه امینی (ره) بانی نشر آن شدند آمده تفاوتهایی با متنی که در مفاتیح است دارد. تفاوت اصلی نسخه قدیمی‌تر با نسخه رایج زیارت عاشورا در برخی از عبارات لعن است. عبارات لعن در نسخه رایج رایج زیارت عاشورا به صورت زیر است : " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة... " اما در نسخه ای که در قدیمی‌ترین منبع این زیارت یعنی کامل‌الزیارات آمده لعن‌ها به صورت زیر است: " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة " ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص179 گفتنی است علامه مجلسی (ره) هر دو نسخه بالا را در بحارالانوار آورده است. درباره ارجحیت نسخه قديمي‌تر زيارت عاشورا بر نسخه رایج ، يك مقاله مستند و علمی در مجله کتاب قیم یزد نشر شده كه لينك دانلودش در مطلب زير یافت می شود: http://masalnews.ir/4956/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85/ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
🔶 اگر امام حسن(ع) صلح نمی‌کرد چه می‌شد؟🔶 اگر امام حسن صلح نمی‌کرد، معاویه می‌آمد کوفه را فتح می‌کرد، آن چه را می‌خواست قتل عام می‌کرد و می‌گفت: این‌ها قتله [قاتلان] عثمان هستند، آن‌هایی که باید بمانند، روایاتی که در فضائل حضرت امیر (ع) و اهل بیت (ع) است و تا امروز در صحاح و مسانید هست، آن‌ها قتل عام می‌شدند، در این جنگ فرهنگی، ارتش امام حسن(ع)، ارتش پیامبر (ص) کشته می‌شدند، به نام چه؟ [خونخواهی عثمان]، حجر بن عدی بعد از صلح بر امام حسن(ع) وارد شد، به قدری پریشان است، گفت... (الله اکبر [الآن] می‌گویم چه گفت) گفت: «ا‌لسلام علیک یا مُذِل المؤمنین» حضرت گفت: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «به خدا قسم حب شما مرا واداشت بر این حرف»، گفت: «برای حفظ تو این کار را کردم. برای حفظ شما [شیعیان]» [امام حسن] صریح [می‌گوید]. این یک حرف امام حسن است که می‌گوید من اگر صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد، به نام این که این‌ها قاتلان عثمان هستند همه این‌ها را می‌کشت، یک خطبه نهج‌البلاغه امروز در دست ما نبود. یکی از آن روایت‌هایی که در صحاح و سنن و مسانید هست در دست ما نبود، اصل ظریف در دست ما نبود، سیره علی(ع) در دست ما نبود، سیره صحیح پیامبر در دست ما نبود، تفسیرهای صحیح قرآن در دست ما نبود، همه را این‌هایی که امام حسن(ع) نگاه داشت به ما رساندند. این یکی از اسرار صلح امام حسن(ع) است. یکی دیگر: شما لابد شنیده‌اید، قطعا شنیده‌اید. همه‌مان شنیده‌ایم. وقتی که زینب را به اسیری بردند... (الله اکبر... الله اکبر... دختر پیامبر را)، در مجلس یزید، به یزید خطاب کرد: «یابن ا‌لطلقاء» گفت: «تو پسر آزاد کرده جّد من هستی»، چون پیامبر وقتی فتح مکه را کرد گفت: «اذهبوا فانتم الطلقاء» آزاد کرده پیامبر هستند، پس حضرت زینب به یزید می‌فرماید، آزاد کرده ما هستید، حضرت [امام حسن (ع)] فرمود: اگر من صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد مرا می‌گرفت و آزاد می‌کرد... «فأکون... (این لفظ امام حسن است، گوش کنید)... فأکون سُبّة علیٰ رقاب بنی هاشم أبد الدّهر.» تا آخر روزگار بنی امیه می‌گفتند که امام حسن و امام حسین(ع) آزاد کرده معاویه هستند. نه این که نمی‌کشت، بعد می‌کشت. ولی اول آزاد می‌کرد، این‌ها را داشته باشید هنوز هم، باز حرف داریم، [امام حسن (ع)] صلح کرد. [حضرت] در صلح نامه نوشت... یکی از چیز‌ها این بود که امام حسن و امام حسین(ع) نزد او شهادت نمی‌دادند، یعنی خلافتش را قبول نداشتند. معنایش این است. این یک، [دیگر این که] خراج داراب جرد (داراب جرد را با جنگ نگرفته بودند. لذا وارد فَیء بود) در صلح آمده که خراج داراب جرد را باید بدهد به فرزندان آن‌هایی که در رکاب حضرت امیر در جمل و صفین کشته شدند. [همان] ایتام را. این یکی از شرط‌ها بود. شرط دیگر، کسی را بعد از خودش خلیفه نکند، کار مسلمان‌ها به خود مسلمان‌ها واگذار شود. این‌ها را همه نوشته، [معاویه] همه را امضا کرد و داد. [معاویه] آمد در نُخَیله بالای منبر رفت. اولاً که حضرت امیر را لعن کرد، حضرت امام حسن(ع) گفت که «من حسنم، مادرم فاطمه است، جّده‌ام خدیجه است، جّدم رسول خداست. تو مادرت هند جگرخوار است، پدرت ابوسفیان است... «لعن الله الأمنا حسبا [خدا از میان ما آن کسی را که حسب پست‌تری دارد لعنت کند]»، همه اهل مسجد گفتند که: «آمین». هر که از ما حسبش پست‌تر باشد لعنت بر او. این یک حرفی بینشان رد و بدل شد، حالا [در این جا] امام حسن (ع) نشسته و معاویه بر بالای منبر [بود]، بعد گفت که: «ألا و إنّ الحسنَ بن علي قد اشترطَ عليّ شروطاً، كلها تحت قَدَمَيَّ هاتين» [حسن بن علی] شرط‌هایی با من کرد، همه‌اش زیر دو پای من است. خودش را معرفی کرد. این یک. بالاتر از این [هم] هست، گفت:«إنّي ما قاتَلتکم لِتُصَلّوا و لا لِتَصوموا...» من با شماها ای اهل کوفه جنگ نکردم که نماز بخوانید [و روزه بگیرید]، شما این کار را می‌کنید. «... و أنّما قاتَلتُکُم لِأتأمَّرَ عَلَيْكُم» من با شما جنگ صفین و همه این‌ها [کردم] برای این که بر شما حاکم بشوم. پس حضرت امام حسن(ع) کاری کرد معاویه خودش را لخت نشان مردم داد تا به امروز. این بعضی از آثار صلح امام حسن(ع) است. پس اگر این صلح نبود کربلا هم نبود. حضرت سیدالشهداء را هم می‌کشت، کربلا هم نمی‌شد. پس این بعضی از آثار صلح امام حسن (ع) است. ✅ جهت استماع به صوت سخنرانی علامه به آدرس زیر رجوع کنید👇 🌍 https://alaskari.org/fa/سخنرانی%e2%80%8cهای-علامه-عسکری/اگر-امام-حسن-ع-صلح-نمیکرد-چه-میشد؟/ . 🔶 @alaskari_farsi 🔶 @alaskari_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توضیح جالب درباره آیه حجاب در قرآن ... در آیات متعددی به حجاب اشاره شده از جمله آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور که در این کلیپ مورد اشاره قرار گرفته است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
گفتگوی دو تا جنین توی شکم مادر 👶 تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ 👶🏻 آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. 👶 امکان نداره. ما با جفت (بند ناف) تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. 👶🏻 تازه دنیا که رفتیم شاید مادرمونم ببینیم. 👶 ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ 👶🏻 به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. 👶 من که به وجود چیزی به اسم مامان اعتقاد ندارم چون تا حالا ندیدمش. 👶🏻 اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی، اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی. ⭕️ گفتگوی این دو نوزاد برای شما آشنا نیست؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
مرحوم استاد فاطمی نیا (ره): 🔹استخاره و شرايط انجام آن🔹 «بخش اول» استخاره دو نوع است، یک وقتی است که انسان فقط با قلب و زبان خود از خدای متعال طلب خیر می‌كند كه استخاره‌ی اصلی هم همین است، مثلا من به دنبال کاری می‌روم و دعا ميكنم و از خدای متعال می‌خواهم که در اين كار من خیر قرار دهد. یک نوع ديگر استخاره هست که مثلا با تسبیح یا قران انجام می‌شود و اين نوع استخاره برای زمانی است که ابهام و ترديدي در گوشه‌ای از گوشه‌های قلب ما بماند كه با مشورت هم برطرف نشود، و الا در جايي كه مشورت كرده ايم و ابهام و شكي نداريم ، ديگر استخاره جا ندارد. مثلا براي دختر خانومي خواستگار آمده ، خواستگار و خانواده ايشان از لحاظ تدين و اخلاق و رفتار و ... مورد رضايت هستند و آنها را كاملا ميشناسيم، در مشورت هم به اين نتيجه رسيديم كه مورد مناسبي است، اینجا دیگر استخاره لازم نيست. 📚برگرفته از جلسه ١٠٩ سيري در صحيفه سجاديه @fateminia عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
حضرت فاطمه در چند سالگی ازدواج کردند؟ به طور کلی چون سال تولد اشخاص در قدیم ثبت نمی‌شد بعدها (در قرن دوم) که خواستند کتب تاریخ را بنویسند اختلافاتی درباره سال تولد اشخاص رخ داد. درباره سال تولد حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سه نظر در کتب روایی و تاریخی نقل شده است: 1 - برخی از علمای شیعه می‌گویند: حضرت زهرا(س) پنج سال بعد از بعثت متولد شده‌اند که در اینصورت هنگام ازدواجشان که مدتی پس از جنگ بدر بوده باید حدود 10 سال داشته باشند.(1) 2- برخی از روایات شیعه و سنی می‌گویند حضرت زهرا(س) در سال دوم بعثت متولد شده‌اند بنابراین هنگام ازدواجشان 13 سال داشته اند(2) 3 - روایت مشهور اهل سنت اینست که حضرت فاطمه(س) پنج سال قبل از بعثت متولد شده اند بنابراین در هنگام ازدواج 20 سال داشته‌اند. شماری از علمای قدیم شیعه همچون شیخ مفید(ره) نظریه دوم را قوی‌تر می‌دانند. در میان معاصران نیز شماری از محققان از جمله استاد محمدهادی یوسفی غروی نظریه دوم را درست می‌دانند. این نظر با روایتی از امام صادق(ع) نیز مطابقت دارد(3). پاورقی: (1) کلینی، الکافی، ج 1، ص 458 (2) شیخ مفید، مسار الشیعة، ص 54 (3) حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 178 ، روایت شماره 4765 (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: پاسخ مطلب زیر که اخیرا فردی غیرمتخصص نشر کرده و بازتاب زیادی داشته چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «وروردی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
4_5848472158262528914.pdf
642.2K
💢 واکاوی سن حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در آثار مورخان متقدم مسلمان؛ با تکیه بر روایات ابن‌سعد (د.230ق) ✍️سارا خاتمی؛ مجتبی سلطانی احمدی و مصطفی گوهری فخرآباد 💢چکیده سن حضرت فاطمه در منابع کهن تاریخی سنی و شیعی با اختلافی تقریبا یک دهه‌ای گزارش شده است. دیدگاه غالب اهل سنت، تولد آن حضرت پیش از بعثت است و غالبا پنج سال پیش از بعثت را به‌عنوان سال تولد ایشان ذکر می‌کنند؛ ولی شیعیان بیشتر بر پنج سال بعد از بعثت توافق دارند. پژوهش حاضر با بررسی سن حضرت فاطمه (س) در منابع متقدم با تکیه بر روایات الطبقات الکبری و مقایسۀ آن با منابع فریقین کوشیده است تا در میان این روایات مختلف، دیدگاه صحیح را معلوم کند. بر این اساس، اگرچه احتمال تولد ایشان پس از بعثت قوی‌تراست، با روایت غالب در میان شیعیان (سال پنجم بعثت) موافق نیست و تولد آن حضرت به احتمال بیشتر در سال یکم بعثت اتفاق افتاده و بنابراین،عمر ایشان حدود ٢٣ سال بوده است. 📒دو فصلنامه علمی تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۱۰۴، بهار و تابستان ۱۳۹۹. (سلام الله علیها) (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات اهل سنت؟؟ بعضی می گویند: روایتی هست که می گوید حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ماجرای هجوم عوامل دستگاه خلافت به خانه آن حضرت، مهاجمان و سرانِ آنها را علنی و با ذکر نام لعن فرمودند پس تظاهر به لعن با ذکر نام شخصیت های مورد علاقه سنی ها، می تواند اقتدا به سیره حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باشد. در پاسخ می توان گفت: «شرایط رویارویی» با «شرایط آتش بس» فرق دارد. در آن زمان عده ای آتش برای سوزاندن خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آورده بودند و می خواستند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را با وضع زننده ای بازداشت کنند بنابراین، شرایط رویارویی بود و طبیعی بود آن حضرت هم آنها را لعن کند و افکار عمومی نیز کاملا به ایشان حق می داد که واکنش متناسب نشان بدهند. اما بعدها امام علی(علیه السلام) که مولا و مقتدای ما هستند با حزب غاصبانِ خلافت آتش بس کردند و این آتش بس تا زمان ما نیز ادامه دارد. در شرایط آتش بس، اصل بر همزیستی و ادبیات ملایم است. امام علی(ع) در شرایط آتش بس، حتی در نماز جماعت ابوبکر شرکت می فرمودند. بنابراین شرایط ما با «شرایط خاص حضرت زهرا(س) هنگام حمله به خانه ایشان»، تفاوت جدی دارد. علاوه بر این، چند روایت معدودی که «لعن با ذکر نام» را مطرح می کنند اولا هیچیک از آنها سند صحیح ندارند ثانیا در عصر حاضر مرز محفل خصوصی و عمومی خیلی کمرنگ است و لعن با ذکر نام حتی اگر در محفل خصوصی باشد، عادت می شود و مفسده دارد. اساسا اینکه «نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن با صدای بلند کنیم» در هیچ حدیثی با اسناد صحیح به شیعیان توصیه نشده است و این کارها از آداب خودساخته برخی از افراد است که بعدها به اسم آداب شیعی ترویج شده است. در اینجا چند نکته باید بیان شود: 1 - وحدت شیعه و سنی که دنبالش هستیم اصلا به معنای انکار مسایل قطعی تاریخی همچون غصب خلافت نیست. 2 - برائت از ظلم مورد تایید مدافعان وحدت است اما «تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات سنی ها» درست نیست و اهل بیت (علیهم السلام) نیز به شیعیان اینطور تعلیم نداده اند. 3 - وحدت یعنی همزیستی و رفتار نیکو و عدم تظاهر به لعن مقدسات سایر مذاهب با ذکر نام. البته افرادی مثل یزید و شمر را با ذکر نام نیز لعن می کنیم زیرا از مقدسات هیچیک از مذاهب اسلامی نیستند. 4 - لعن در مکتب تشیع به همان شیوه ای است که در زیارتنامه هایی که از معصومین(ع) تعلیم شده است یعنی «لعن ظالمان بطور کلی». عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
سوال: آیا واقعا امام معصوم(ع) فرموده اند: " ما بزرگترها و کوچکترهایمان را به دشنام گفتن و لعن کردنِ آن دو نفر (ابوبکر و عمر) توصیه می کنیم" ؟ آیا این روایت دارای سند و متن معتبری است؟ پاسخ: ترویج اين عبارت به عنوان حدیث روا نیست زیرا درباره اینکه امام معصوم (علیه السلام) چنین عبارتی را فرموده باشند تردیدهای بسیار جدی وجود دارد : اولا: عبارت عربی این جمله اینست: "وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِي هَاشِمٍ نَأْمُرُ كِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا" اما باید توجه کرد که این عبارت صرفا بخشی از یکی از نگارش های ضعیف از یک روایتِ چند سطری درباره گفتگوی کمیت بن زید با امام معصوم (علیه السلام) است و در ویرایش های دیگری که مثلا در کافی کلینی نقل شده این جمله وجود ندارد. بنابراین روایت مورد بحث دارای چند ویرایش متفاوت است یعنی به چند گونه نقل شده است. یکی از این گونه ها در کافی کلینی و دو گونه در رجال کشی نقل شده و عبارت مورد بحث صرفا در یکی از این ویرایش ها که در رجال محمد بن عمر کشی (قرن 4) با سند شدیدا ضعیف نقل شده است. ویرایشی که کلینی نقل کرده در کتاب الكافي جلد 8 ، صفحه 102 ، حدیث شماره 75 آمده و دو ویرایش متفاوتی که کشی نقل کرده در رجال الکشی، صفحات 206 و 207(روایت های شماره 261 و 263) قابل دسترسی و مقایسه با یکدیگرند. ثانیا: علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است. یکی از این سه واسطه «محمد بن {الحسن بن} جمهور العمی{القمی}» نام دارد که شیخ طوسی فرموده که «غالی»(افراطیِ منحرف) بوده و نجاشی(رجال شناس طراز اول شیعه) درباره او فرموده: «ضعیف فی الحدیث، فاسد المذهب» (رجال الطوسی، ص364 و رجال النجاشی، ص337) واسطه دیگری که در زنجیره سند این روایت دچار اتهامات سنگین است «اسحاق بن محمد البصری» نام دارد که شیخ طوسی تصریح کرده که این راوی نیز «متهم به غلو» است(رجال الطوسی، ص384) و نجاشی فرموده که این راوی «معدن التخلیط» است (رجال النجاشی، ص74) یعنی «روایات یا عقاید درست و نادرست را با هم مخلوط می کرده و نشر می داده است». نفر سوم در زنجیره سند «نصر بن صباح» نام دارد که نه تنها وثاقتش اثبات نشده بلکه کشی و نجاشی تصریح کرده اند که از «غالیان» (شیعه نمایانِ منحرف) بوده است.(رجال الکشی، ص17 و رجال النجاشی، ص428) البته نفر چهارمی نیز در زنجیره سند حضور دارد که نامش «موسی بن بشار الوشاء» است و درباره وثاقت یا عدم وثاقتش هیچ اطلاعاتی در اختیار نداریم یعنی «وثاقتش نامعلوم است». طبیعی است اگر چهار حلقه از یک زنجیره پنج حلقه ای غیرقابل اعتماد باشند چنین زنجیری به شدت غیرقابل اتکا خواهد بود. بنابراین سند این عبارت، از نظر علمای رجال شیعه غیرقابل اعتماد ارزیابی می شود. ثالثا: شیوه ای که اهل بیت(ع) در دعاها و زیارتنامه های معتبر به ما آموخته اند اینست که به جای «اینکه نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن آنها کنیم» از شیوه زیر پیروی کنیم: 1- لعن ظالمان به صورت کلی 2 - خوشرفتاری با اهل سنت و مدارا با آنان 3- بیان واقعیات تاریخ و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) به صورت استدلالی، مستند و به دور از فحاشی اساسا «تظاهر به لعن» با ذکر نام «مقدسات اهل سنت» در هیچ حدیث صحیح الإسنادی توصیه نشده و نباید ادعا کرد که اهل بیت(ع) چنین توصیه ای فرموده اند. شیوه «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت با ذکر نام»، غالبا ناشی از سلیقه شخصی برخی از افراطی های شیعه نما یا کسانی است که احیانا در برخی لحظات ، احساساتشان بر عقلشان غلبه می کند و برای درست کردن ابرو ، چشم را کور می کنند. به طور کلی باید رفتار شیعیان مصداق آیه شریفه «قولوا للناس حُسنا» (بقره:83) باشد. این آیه، خوشرفتاری با عموم مردم (خواه شیعه یا سنی یا مسیحی و ..) را توصیه فرموده است. طبیعی است اگر کسی به نام تشیع بخواهد «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت» کند ، از این آیه شریفه تخطّی کرده است. در پایان توجه خواننده محترم را به سخنی که سید رضی در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) نقل کرده جلب کنیم که فرمود: « اِنّي أكره لكُم أن تكونوا سبّابين » ترجمه: «برای شما ناپسند دارم که دشنامگو باشید»( نهج البلاغه، خطبه 206 از چاپ صبحی صالح) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
📚 نکاتی پیرامون تعبیر خواب مرحوم استاد فاطمی نیا (ره)‌: اگر خوابی ديديد، اولا در ملأ عام نقل نكنيد بعضي ها وقتی خواب ميبينند ، آن رادر جمع بيان ميكنند! اصلا اين كار را نكنيد. خواب را فقط بايد برای داننده ي تعبير خواب نقل کرد. این هم توجه کنید که علم تعبير خواب موهبتي است و هركسي آن را نميداند اگر همچون كسي هم پيدا نكردين ، خواب را براي كسی نقل نكنيد و فقط پيش خود بگوييد : "خير است ان شاءالله" نکته ی دیگر اینکه تاكنون كتاب صحيحي در تعبير خواب چاپ نشده است به ابن سيرين علم تعبير خواب موهبت شده بود اما اين كتاب تعبيري كه الان در دست هست و به او نسبت داده ميشود ، دروغ است ، كتاب ايشان اصلا به دست ما نرسيده است @fateminia @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز زن بر همگان مبارک باد.
پرسش: آیا « خبر دادن آغاز ماه رجب به دیگران » در احادیث معتبر توصیه شده و باعث بخشودگی گناهان می شود؟ پاسخ: خبر دادن آغاز ماههای بافضیلت به مردم اگر بدون قصد ریا و تظاهر و خالصانه برای تشویق دیگران به انجام عبادات و مستحبات این ماهها باشد کار پسندیده ای است اما احادیثی که در سالهای اخیر در فضای مجازی در مورد «ثواب عظیم اطلاع رسانی آغاز ماه رجب» منتشر شده و از پیامبر اکرم (ص) و امام باقر (ع) نقل می شود در منابع حدیثی با سند معتبری یافت نشده و در واقع از شایعات اینترنتی و روایات ساختگی عصر ما به شمار می رود. خبر دادن ماه رجب به دیگران موجب بخشایش گناهان ما نیست بلکه برای مغفرت گناهان باید توبه و گذشته ها را جبران کنیم. متأسفانه حتی بعضی از مبلغان دینی هم از روی خوش باوری، اینگونه احادیث جعلی و جدید را باور می کنند و کنجکاو نمی شوند که چرا در طول هزار و ‌چهارصد سالِ گذشته، چنین حدیثی در کتب معتبر نبوده؟! این در حالی است که امروزه با رایانه و نرم افزارها با مقداری وقت و همت، می توان جستجو کرد و احادیث جعلیِ عامیانه را از احادیث معتبر متمایز کرد ولی برخی از عزیزان، انگیزه یا فرصت مراجعه به منابع را ندارند یا با نرم افزارهای حدیثی آشنایی کافی ندارند. توصیه کردن به خود و دیگران برای انجام واجبات و مستحبات در ماههای با فضیلت، خوب است اما نباید از روی شتابزدگی به نشر احادیث نامعتبر دست بزنیم. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
🔴 اخلاق انسانی پیامبر اکرم(ص) ✅ هنگامه عزیمت سپاه اسلام برای فتح مکه، رسول الله (ص) در مسیر، سگی ماده را دیدند که عوعو می کرد و به توله هایش شیر می داد. به یکی از اصحابشان(جعیل بن سراقه) دستور دادند تا از اسب پیاده شود و مانند سپر در برابر آن سگ بنشیند تا عبور جمعیت باعث ترس سگ و توله هایش نشود و کسی از سپاهیان نیز آزاری به آنان نرساند. 🔖وقال الواقدي في مغازيه وقد ذكر فتح مكة: حدثني عبد الرحمن بن محمد عن عبد اللَّه بن أبي بكر بن حزم قال: لما سار رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه وسلّم من العرج، رأى كلبة تهر على أولادها وهن حولها من ضعفها، فأمر رجلا من أصحابه يقال له جعيل بن سراقة أن يقوم حذاها، لا يعرض لها أحد من الجيش ولا لأولادها. 📝المغازی للواقدی: جلد ۲ صفحه ۸۰۴ (ص) ✍️ کانال مرحوم استاد محمدرضا حکیمی @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
✅سوال: خداوند در آیه 62 سوره یونس می‌فرماید: «دوستان خدا غمگین نمی‌شوند» ولی آیه ۳۳ سوره انعام نشان از ناراحت شدن پیامبر از آزارها و تهمت های مشرکان دارد. آیا این تناقض نیست؟ ✅✅پاسخ: قرآن نمی فرماید: «دوستان خدا هیچگاه در این دنیا غمگین نمی شوند» میفرماید «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» یعنی « نه لازم است بترسند و نه (لازم است که) غمگین شوند». اگر دقت کنیم این عبارت به دو صورت قابل فهم است: 📌۱ - دوستان خدا چون مورد لطف خدا هستند {در قیامت} هیچ بیم و اندوهی ندارند ولی در دنیا ممکن است غمگین شوند زیرا زندگی انسان در این دنیا قطعا بدون غم نیست. 📌۲ - این عبارت برای دلداری دادن در دنیا هم هست و از «جمله خبری» برای رساندن مفهوم «انشایی» استفاده کرده تا تأکید بیشتری داشته باشد. به عبارت دیگر، منظور از «غمگین نمی شوند» اینست که «غمگین نباشند» (چون سرانجام آنها خیر و خوشی است) همانطور که در زبان فارسی هم وقتی میخواهیم به یک کودک، آمپول تزریق کنیم، به او میگیم: «ترس ندارد عزیزم» یعنی «نترس عزیزم». بنابراین اگر تدبّر کنیم، هیچ تناقضی بین این دو آیه نیست. مومنین هم گاهی در اثر آزارهای دشمنان، ناراحت می‌شوند ولی بعد به یاد دلداری های قرآن می افتند و غم و اندوهشان تسکین پیدا می‌کند ولی در آخرت، اندوهی نخواهند داشت زیرا سرانجامشان، بهشت است. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
علت خودکشی ..؟ خودکشی موجب بدنامیِ خود فرد و خانواده‌اش می‌شود و اکثر مردم هم برای او دل نمی‌سوزانند و طلب مغفرت نمی‌کنند. از همه بدتر اینست که با دستِ خالی و همراه با کوله بارِ گناهان به پیشگاه خدا می‌رود در حالی که امیدی به مغفرت ندارد. اما چرا گاهی انسانها دست به خودكشی می زنند؟ اولا باور کنیم که شیطان وجود دارد و دشمنِ انسان است و می‌خواهد انسان را ناامید و بدبخت کند. ابلیس می‌خواهد ما را افسرده و به بدترین کارها وادار کند و همه پُل‌های پشتِ سرمان را خراب کنیم. در ادیان الهی، از خودکشي به عنوان یک گناه بزرگ یاد شده و کسانی که تجربه مرگ موقت داشته‌اند و یک هزارمِ حوادث آخرت به آنها نشان داده شده، می‌گویند کسانی که خودکشی کرده بودند را در وضع بسیار بدی دیده‌اند. ثانیاً خودكشي نوعی «کفران» و «ناسپاسی» است. یعنی خدا را قبول ندارم و به تقدیراتش اعتراض دارم. یعنی معتقدم خدا خیر من را نمی‌خواهد! خدا می‌خواهد من زنده بمانم و فرصت تکامل داشته باشم ولی من می‌گویم: بهتر است که همین حالا بمیرم! خیال می‌کنم با مُردن، راحت می‌شوم! در حالی که گرفتاریهایم هزار برابر خواهد شد و راه بازگشت و جبران هم بسته می‌شود. کسی که خودکشی می‌کند توجه ندارد که شاید خدا برای لحظات بعدیِ او، برنامه مهمی دارد. شاید چند دقیقه یا چند روز بعد، یک معجزه در زندگی او تقدیر شده است. انسان، عجله می‌کند و می‌گوید: «خسته شدم و می‌خواهم بمیرم و حتی اگر به جهنم بروم برایم اهمیتی ندارد»! این یعنی دستکم گرفتنِ آخرت، دستکم گرفتنِ خشم و عذاب خدا، دستکم گرفتنِ نعمتهای خدا و دستکم گرفتنِ دستورِ خدا. خودکشی یعنی توانایی خودمان برای بهشتی شدن را دستکم می‌گیریم. یعنی زندگی را در همین ظواهر می‌بینیم و آخرت را باور نداریم. یعنی ارزشِ لحظاتِ زندگی را دستکم می‌گیریم و نمی‌دانیم یکایک لحظاتِ زندگی ما، فرصتهای بزرگی برای کسب رضایت خدا و رسیدن به لذت بی پایان و آرامش ابدی است. انسان در هنگام خودکشی، عظمت و لطف خدا را دستکم می‌گیرد. یادمان می‌رود که بنده هستیم و حق اعتراض نداریم و در همه حال، باید ستایشگو و سپاسگزارِ خدا باشیم. خیال می‌کنیم بالاتر از خدا هستیم که برای او تعیینِ تکلیف می‌کنیم. ما بشر و بنده هستیم. باید برای هدفهایمان تلاش و دعا کنیم ولی اگر موفق نشدیم، باید تسلیم شویم تا نشکنیم. گاهی فراموش می‌کنیم که اگر اعتراض کنیم و به جنگ خدا برویم، وضعمان بدتر می‌شود مگر اینکه خودِ خدا لطفی بکند. فراموش می‌کنیم که اگر تسلیمِ قضا و قَدَرِ الهی باشیم تمام لحظات زندگیِ ما، عبادت و سزاوارِ پاداش الهی خواهد شد و نه تنها در آخرت بلکه حتی در دنیا هم خدا برای ما جبران خواهد کرد. گاهی مشکلات، خیلی آزار دهنده می‌شوند و انسان حس می‌کند تمام شدنی نیستند ولی این حس، کاملاً اشتباه است. هیچ چیزِ خوب یا بدی در این دنیا، برای ابد باقی نمی‌مانَد. همه چیز پایان می‌یابند و اگر مشکلاتمان تا آخر عمر، ادامه یابند ولی ما راضی به قضای الهی باشیم، پاداشی عظیم خواهیم داشت. احساسِ ضعف و نومیدی بشر، ناشی از جهل و شتابزدگی اوست: وَيَدْعُ الْإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنسَانُ عَجُولًا (سوره إسراء: آیه 11) ترجمه: «انسان (گاهی بر اثر جهل و شتابزدگی)، بدیها را طلب می‌کند آن گونه که نیکیها را می‌طلبد؛ و انسان، همیشه عجول بوده است» کسی که خودکشی می‌کند رحمت خدا را دستکم می‌گیرد یا انکار می‌کند. کسی که خودکشی می‌کند قدرت خدا را دستکم می‌گیرد یا انکار می‌کند کسی که خودکشی می‌کند حکمت و برنامه ریزی خدا برای زندگی بشر را قبول نمی‌کند. کسی که خودکشی می‌کند گاهی تقصیرِ مشکلاتی که به دست خود یا اطرافیانش پیش آمده یا اقتضای طبیعتِ زندگی دنیایی است به گردن خدا می اندازد و خیال می‌کند خدا کمکش نخواهد کرد در حالی که اگر کمی فکر کند می‌بیند که از آینده خبر ندارد. او فراموش کرده که غالباً گشایش‌ها و راه حل‌های بزرگ، در دقیقه نود و دقیقاً در زمانی که کارد به استخوان رسیده، پدیدار می‌شوند. کسی که می‌کند خیال می‌کند فلسفه زندگی اینست که «فقط راحت باشیم و لذت ببریم»! در حالی که این «دنیا»، بهشت نیست بلکه ترکیبی از رنج و لذت و ... است. توقع دارد همین دنیا، برایش بهشت شود. فراموش کرده که فلسفه دنیا اینست که انسانها با ترکیبی از خوشی ها، رنجها، عشقها و نفرت‌ها و خیانت‌ها و وفاداری‌هایی که از دیگران می‌بینند، آزموده و آبدیده شوند و فرصتی برای تکامل پیدا کنند. مشکلات زندگی گاهی برای اینست که به مقام «رضایت به قضای الهی» برسیم که هرکس به این مقام برسد، در همین دنیا هم ذره‌ای از روحی و بهشت را تجربه خواهد کرد. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا اینکه وسایل منزل، تند تند خراب می‌شوند، نشانه وجود انرژی منفی در خانه است یا عادی هست و باید طبیعی رفتار کنیم؟ پاسخ: این موضوع لزوما دلیل بر وجود انرژی منفی نیست بلکه گاهی عمر مفید وسایل منزل، تمام شده است. گاهی پول خوبی به دست انسان رسیده و دقیقا وقت تعمیر با تعویض وسایل هم فرا رسیده که این هم لطف خداست که مخارج و درآمد را با هم همزمان میکند. به طور کلی، خانه ای که نماز و قرآن و اخلاق خوب در آن هست، سرشار از انرژی مثبت است. خراب شدن وسایل، یک رزق برای تعمیرکاران و فروشندگان وسایل خانگی هم هست بنابراین باید عادی رفتار کرد. برای اینکه وسایل زندگی سالمتر بمانند و عمر بیشتری داشته باشند توصیه می‌شود برای هر چیزی که نگران خراب شدنش هستیم هر چند وقت یکبار آیت الکرسی بخوانیم. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا فتنه در قرآن و نهج البلاغه به معنای آشوب و شورش بر ضد حکومت اسلامی است؟ منظور از فتنه در حدیث زیر چیست؟ امام علی(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّمَا بَدءُ وُقُوعِ الفِتَنِ أَهوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحکامٌ تُبتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا کتَابُ الله» ترجمه: "همانا آغاز فتنه‌ها، پیروى از هواها و حُکم های بدعت گذارانه است که در آن‌ها، با کتاب خدا مخالفت می‌شود." پاسخ: فتنه را نباید صرفاً به آشوب تفسیر کرد زیرا معنای بسیار وسیع‌تری دارد و شامل مصادیق متنوعی می‌شود. هر حادثه یا پدیده یا تحول فردی یا اجتماعی که شکنجه جسمی یا فشار اقتصادی، فکری یا احساسی و ... بر انسان وارد کند و او را به دست برداشتن از حق وادار نماید، فتنه و وسیله‌ای برای آزمودنِ اوست. این صرفاً آشوب‌ها و هیاهوهای اجتماعی و تکانه‌های فکری و عقیدتی نیست بلکه شامل مواردِ متنوعِ کوچک و بزرگِ بی‌شماری می‌شود. چند مثال قرآنی و تاریخی برای فهمیدن معنای فتنه: 1- وقتی اصحاب اُخدود، مؤمنان را در خندق یا گودالی انداخته بودند و به آنها می‌گفتند اگر دست از ایمانتان بر ندارید، شما را در آتش خواهیم سوزاند، این فتنه و شکنجه‌ای برای مؤمنين بود از این رو قرآن اصطلاح فتنة را در این ماجرا به کار برد: «... إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا المُؤمِنِينَ وَالمُؤمِنَاتِ ثُمَّ لَم يَتُوبُوا فَلَهُم عَذَابُ جَهَنَّمَ ...»(سوره بروج؛ آیات 4 تا 10) 2- هنگامی که مشرکان مکه، مسلمانان را با محاصره اقتصادی(شِعبِ ابی‌طالب)، قتل زیر شکنجه، فضاسازی اجتماعی، فشار خانوادگی و عاطفی و سپس تهدید نظامی و جنگ افروزی به سمت ارتداد و دست برداشتن از اسلام هُل می‌دادند، خداوند از کار آنان به عنوان «فتنه» یاد کرد و فرمود: «وَ الفِتنَةُ أَکبَرُ مِنَ القَتلِ»(سوره بقره؛ آیه 217) 3- اموال و فرزندانِ ما، فتنه برای ما هستند زیرا گاهی بر سر دو راهی قرار میگیریم که آیا منفعت آنان را ترجیح دهیم یا حق و عدل را؟ (سوره انفال؛ آیه 28 و تغابن؛ آیه 15) 4 - شورش مردم بصره به رهبری طلحه و زبیر و عایشه(جنگ جمل) و دروغ‌هایی که برای مشروعیت دادن به کار خود و برای زیرِ سؤال بردنِ امام علی(علیه السلام) منتشر کردند و فشار اجتماعی و فضای وحشت و هیاهویی که در جامعه به راه انداختند، فتنه‌ای برای عموم مردم بود. در قرآن تصریح شده که مسلمانان در زمان پیامبر(ص) هر سال یک یا دو بار دستخوش «فتنه {عمومی}» می‌شدند(سوره توبه؛ آیه 26). البته شاید این یک قانون دائمی برای جامعه اسلامی حتی پس از وفات رسول الله(ص) باشد که هر سال یک یا دو بار با آزمایش‌های عمومی مواجه باشند. 5 - شورش خوارج نهروان بر ضد امیرالمؤمنین(علیه السلام) که همگی اهل نماز بودند ولی با تفسیرهای عجیب و فریبنده از برخی از آیات قرآن، کشتار زنان و کودکان و هودارانِ امام علی(ع) را تجویز می‌کردند، فتنه‌ای بود که مؤمنان با تفکّر و بصیرت از آن نجات یافتند. 6 - پیروزی معاویه در جنگ صفین با استفاده از فریب، قدرت نظامی و پول‌پاشی بین سرانِ قبایل، فتنه‌ای بزرگ و فراگیر بود زیرا مسلمانان را با تهدید، تطمیع و فریب، به حمایت از بی‌دینی و ظلم‌های آشکارِ خود وا می‌داشت. 7 - اینکه در طول تاریخ، بسیاری از ثروتمندان، بی‌دین بوده و هستند، فتنه‌ای برای سایر اقشار جامعه است که آیا تحت تأثیر جذابیت‌های مادی و ظاهری، دست از ایمان و تعهدات دینی خود بر می دارند یا خیر؟ 8 - امروزه حکمرانی آل سعود و آل زاید بر عربستان و امارات با آنهمه ثروت، رسانه، قدرت فرعونی و ائتلاف‌های شیطانی، فتنه‌ای برای مومنین و هوادارانِ حق است. مؤمنین تحت فشار هستند که آیا همانند این فراعنه، دست در دست صهیونیسم و جنایتکارانِ بزرگ می‌گذارند یا بر ایمان خود و هواداری از مظلومان، ثابت‌قدم می‌مانند. 9 - رواج شبهات گوناگونِ عقیدتی در فضای مجازی و اینکه جاهلان همواره به مؤمنان زخم زبان می‌زنند و توهین و تمسخر می‌کنند، فتنه‌ای برای عقل و قلب مومنان است. بنابراین وقتی بعضی مترجم‌ها واژه‌ی «فتنه» را مساوی با «آشوب، اغتشاش و شورش»، وانمود می‌کنند در واقع، معنای آن را بسیار محدود می‌کنند. بنابراین اصطلاح «فتنه» را یا اصلا نباید ترجمه کرد یا اینکه باید توضیحاتی در پرانتز یا پاورقی افزود تا مخاطبان، دچار برداشت اشتباه نشوند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis