پاتوق محله سجاد
از در حیاط مسجد اومدیم داخل و خادما به سمت مسجد هدایتمون کردن و سر جای مشخصی نشستیم.
صدای نوحه توی گوشمون بود و مسجد لباس عزا پوشیده بود
یکی از بچهها اومد و درست مثل هر دفعه محفل رو با تدبر در قرآن شروع کرد
خیلی جالب بود که یکی از سورههای قرآن به امام حسین نسبت داده میشد . خلاصه درباره افراد عاقل صحبت شد که توی زندگی یک سری خط قرمزهایی برای خودشون دارند بعد از اتمام تدبر در قرآن زیارت عاشورا بلافاصله شروع شد و یک روضه مختصر هم خونده شد.
بعد از اون نوبت معرفی کتاب بود که این کتاب یکسری از ابهامات ما رو درباره ماجرای کوفه رفع میکرد.
نام این کتاب پیشنهادی" نامیرا "بود.
سخنران اومدن و درباره ویژگی افراد امام حسینی صحبت کردند که به شدت صحبت های مفیدی بود. مثلاً اینکه فردی که امام حسینی باشه حتی فیلم دیدن و تفریحاتش بدون هدف و برنامهریزی نیست...
از جمله صحبتهایی که داشتند و مثل یک تلنگر برای ما عمل میکرد این بود که نگاه کنیم و ببینیم کجا ایستادیم و به کجا میخوایم بریم و قدر جایی که ایستادیمو بدونیم و از عمر و وقت خودمون به خوبی استفاده بکنیم.
خواهر شهید یگانگی هم بعد از اتمام سخنرانی اومدن و درباره برادرشون و یه سری دیگه از شهدایی که توی این مسجد بودن صحبت کردند و از ویژگیهای خوبشون گفتند که ما میتونیم از اونها درس بگیریم.
ایشون به این قضیه اشاره کردن که باید آرمان و اهدافمونو از الان مشخص کنیم...
در آخر هم یک نوجوان برامون مداحی کرد و همه ما سینه زنی کردیم و در همون حال پرچم متبرک حرم امام حسین را آوردند و حس و حال همه ما رو به خوبی عوض کرد و مسجدمون بوی کربلا گرفت. دلتنگی بچهها رو میشد از این فهمید که دوست نداشتن پرچم رو مسئولین زود جمع بکنند و ببرند...
در آخر هم با شربت گل محمدی و هندوانه و یک گیره روسری خیلی خوشگل رفتیم برای اقامه نماز.
#محفل_دراة_الحسين
#محرم_۱۴۴۵
#فرادخت
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
#بچه_های_مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز عاشورا شد! با این که شب قبل همه با هم نوایِ (مکن ای صبح طلوع) سر دادیم....
قبل اذان ظهر داخل مسجد رفتیم تا زیارت عاشورا بخونیم؛
بعد از اتمام زیارتنامه، رو به روی مسجد و در واقع در ابتدای خیابان امین، تمام زمین فرش شده بود تا طبق چیزی که سفارش شده نماز ظهر عاشورا رو در زیر اسمون بخونیم.
نماز ظهر و عصر با تابش مستقیم افتاب خونده شد و در ادامه شربت های خنک از عطش ما کم کردن.
خوردن این شربت ها اون هم در روز عاشورا، تداعی روضه های کربلا بود...
روضه خوان هم اومدن و داغ دل همه ما بار دیگه ای تازه شد...
روضه از جدایی میگفت،
از جدایی خواهر و برادری که طاقت دوری هم رو نداشتن...
خلاصه رزق روز عاشورامون رو گرفتیم و مراسم ما این گونه به پایان رسید
#نماز_ظهر_عاشورا
#محرم_١۴۴۵
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
#بچه_های_مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای یکی از این شبایی که سجاد۲۱ سیاهپوش شده بود و توی مسجد امام سجاد علیه السلام ، میزبانتون بودیم...🖤
[بنای خانه حسین ع بر مدار بندگیست
که ماجرای کربلا یک قیام خانوادگیست]
#یا_مظلوم
#فرادخت
#محرم_۱۴۴۵
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
#بچه_های_مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad🪴
حال و هوای یکی از این شبایی که سجاد۲۱ سیاهپوش شده بود و توی مسجد امام سجاد علیه السلام ، میزبانتون بودیم...🖤
[بنای خانه حسین ع بر مدار بندگیست
که ماجرای کربلا یک قیام خانوادگیست]
#یا_مظلوم
#فرادخت
#محرم_۱۴۴۵
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
#بچه_های_مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad 🪴
◼️بعد از نماز ظهر عاشورا به مسجد رفتیم تا خستگی این ده روز خدمت رو از تنمون بدر کنیم.
همونطور که از هوای خنک مسجد لذت میبردیم برامون شله نذری رسید و بعد از اتمام غذا، هممون به سمت پاتوق رفتیم تا اماده مراسم شام غریبان بشیم.
چیزی که زیاد بود کار بود و هر کدوم از بچه ها یه گوشه از کارو گرفت.
یکی روبان قیچی میزد و یکی پاپیون درست میکردو یکی هم شمع هارو میگذاشت و...
خلاصه همه با کمک هم پله پله امادهٔ مراسم شب میشدیم ...
◾️بعد از پروژه عظیم شمعها مشخص کردن مسئولیت بچهها، یک عده سینی شمع دستشون بود و یسری دیگه با فندک اماده روشن کردن شمع ها بودن...
بیرق های قرمز و مشکی مزین به نام امام حسین، اماده مانور دهی بودن.
بعد از نماز مغرب و عشا، همه جمع شدن تا مراسم اغاز بشه.بچه ها شمع تعارف میکردن و اعلام کردن که همه به دنبال ماشین صوت به راه بیوفتن.
از اینجا کار بچه های انتظامات شروع شد و برای نظم بیشتر، دست هاشون رو بهم دادن!
زمانی که میخواستیم از پیاده رو رد بشیم، افرادی بودن که با دیدن ما دلشون حتی برای چند ثانیه لرزید و چند قدمی رو با ما همراه شدن.
اینجا شروع روشن کردن شمع ها بود...
پیاده روی ما به سمت چهارراه بزرگمهر خیلی پر شکوه و سراسر غم بود، دلمون با مداحی ها همراه بود و دستمون با سینه زنی...
بعد از تلفیق با هیئت انصارالحسن، تعدادمون بیشتر شد و همونطور که به نوای (احلی من العسل) گوش میدادیم با هم همراه شدیم تا این مسیر رو به سمت مسجد برگردیم.
به مسجد رسیدیم و عزاداران با نظم ایستادند و چهارپایه خونی مداح شروع شد...
روضه های شام غریبان نفسمونو گرفته بود و چاره ای جز گریه و سینه زنی نداشتیم.
بعد از دعا، هیئت همراه ما به سمت جایگاه خودشون رفتن و بچه های انتظامات هم هیئتی هارو به سمت پارک امین دعوت کردند.
اخرین شب پاتوق محرم بود و استقبال از عدسی و شربت و هندونه و حلوا نذری هم زیاد بود اما بحمدالله نذری کم نیومد و همه مستفیض شدند.
بعد از استراحتی مختصر، وقت خداحافظی رسید و تازه شام غریبان امام حسین، شروع شده بود...
▪️شام غریبان ١٤٤٥هجري قمري
📍پاتوق محله مسجد امامسجاد
#محرم_۱۴۴۵
#شام_غریبان
#یا_مظلوم
#فرادخت
#قیام_خانوادگی
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad |🪴
51.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال و هوای دهه اول محرم الحرام ١٤٤٥هجریقمری
در محله سجاد مشهد
📍 مسجد امامسجادعلیه السلام
#محرم_۱۴۴۵
#یا_مظلوم
#محله_سجاد
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
#هیئت_الساجدین
@patogh_mahale_sajjad |🪴