پاتوق محله سجاد
پاتوق ما، یه عالمه خاطره
امشب افطارمون با بچه های پاتوق تو مسجد بود، حسابی چسبید. سفره رو جمع کردیم و نوبت دور هم نشینی و صحبت کردن شد. استاد یهو پرسید: "چی باعث میشه بیاین پاتوق؟".
هر کس یه چیزی گفت. بعضی ها از خاطرات قشنگشون تو پاتوق گفتن، بعضی ها از دوستای خوبشون، و بعضی ها هم از برنامه های جالبی که تو پاتوق برگزار میشه.
استاد با تک تک بچه ها صحبت کردن و ازشون پرسید که چرا کمتر می یان پاتوق. بعضی ها گفتن که سرشون شلوغه و وقت ندارن، و بعضی ها همگفتن که راه شون دوره.
و استاد درباره اینکه پاتوق مال همه ماست و همه باید داخل پاتوق کاری کنیم که بهتر بشه صحبت کردن.
-از کجا شروع شد؟
استاد یه کم از تاریخچه پاتوق هم گفتن. گفتن که پاتوق ما سال 97 و 98 توسط چند نفر از آقایون راه اندازی شده و بعدش خانوما هم بهشون اضافه شدن.
یکی از کاری هایی که خانوما تو پاتوق انجام دادن، برگزاری یه جشن به اسم "جشن کلاته برفی" بود که خیلی هم استقبال شد، این برنامه برای ۵۰۰ نفر کودکان ابتدایی توی منطقه محروم برگذار شد. بعدش یه "بازار گل و گیاه" توسط یکی از اهالی محله تو مدرسه امام رضا برگذار شد و با سود اون تونستن بسته های معیشتی تهیه کنن.
یکی از کارا هم هم برگزاری یه "جشن تکلیف" برای بچه های مناطق محروم بود. تو این جشن لباس و لوازم تحریر به بچه ها هدیه دادن و کلی خوشحال شدن.
-تو پاتوق چیکار میکنیم؟
تو پاتوق کار های زیادی انجام میشه. یه گروه هست که بهش میگن "هسته فرهنگی". این گروه برنامه های مختلفی مثل "سه شنبه های هنری" و "پابوس" دارن. تو برنامه های پابوس، بعضی از سه شنبه به حرم امام رضا میرن و تو برنامه سه شنبه های هنری هم میریم بعضی از مناطق تاریخی دیدن می کنیم و یا حتی سینما میریم.
یه گروه دیگه هم هست که اسمش "هسته اردویی" هست. این گروه هر پنجشنبه یه اردو میزاره و بچه ها میرن به طبیعت و تفریح میکنن.
"هسته علمی" هم یه گروه دیگه هست که برنامه های مختلفی مثل اردوهای علمی و کلاس های آموزشی رو کم کم برگزار میکنن تا بچه ها با علم بیشتر آشنا بشن.
آخرشم یه گروه هست که اسمش "هسته رسانه" هست. این گروه وظیفه داره که خبرها و برنامه های پاتوق رو به همه اطلاع بده.
-شب پر از امید
استاد یه عالمه از خوبی های پاتوق گفتن و بچه ها هم حسابی دلگرم شدن. همه تصمیم گرفتن که با هم تلاش کنن تا پاتوق رو به یه جای بهتر تبدیل کنن.
شب با یه عالمه خاطره و امید به پایان رسید. پاتوق ما پر از آرزو بود و بچه ها با عزم راسخ تصمیم گرفته بودن که این آرزوها رو به حقیقت تبدیل کنن.
مامان باباها کم کم اومدن و همگی باهم قبل از شروع هیئت زیارت عاشورا خوندیم ...
سلام دادیم به امامحسین ع
و استاد یوسفی برای تفسیر دلنشین نهج البلاغه اومدند ...
شب آخر تفسیر نهج البلاغه بود و ازهمینحالا دلتنگ اینصحبت ها و کلام مولامون ع بودیم ...
شب آخر و وداع با ماه رمضون هم غصمونو بیشتر کرده بود.
حس غریبی بود
۳۰روز مهمون خدایی بودیم که برامون سنگتموم گذاشت...
عید فطر شده و ما موندیم و این ۳۰روز بندگیمون...
خدایا؛
ازمون بپذیر :)
#گردهمایی
#فرادختی_ها
#ردا
#پاتوق_محله_سجاد
#مسجد_امام_سجاد_علیه_السلام
@patogh_mahale_sajjad