eitaa logo
پاتوقِ فرشته ها .🕊 .
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
3 فایل
. ﷽ - __ * 🤍 رسانہ‌ي‌‌‌‌‌‌‌‌ فرهنگۍاجتماعی پاتوقِ فرشته ها شهرستان بیجار ؛ ‌‌. • - ‌‌• این‌‌جا ناشناس بِحرفید https://6w9.ir/Harf_8602033 ارتباط با مدیر: انتقادات . پیشنهادات . نظرات :
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌ام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم. همین قدر که می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه». شهید 📗 نشریه امتداد، ش ۱۱ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ⇨ @patoghe_fereshteha✨⃟🌱⌋•