eitaa logo
پیام های آسمان/قرآن
23 دنبال‌کننده
18هزار عکس
14.3هزار ویدیو
320 فایل
قرآن هشتم -کرباسچیان- دبیرستان زینبیه اسلامی منطقه 12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️ قطع برنامه‌های صداوسیما برای اعلام هشدار نارنجی معاون سازمان مدیریت بحران : 🔹بر اساس توافقی که انجام شده است، هر زمان هشدار نارنجی هواشناسی صادر شود، برنامه‌های عادی صدا و سیما قطع و بلافاصله این هشدار اطلاع رسانی می‌شود. 🔹صدا و سیما در این موقع با مدیران مناطق هشدار مصاحبه و جامعه را نسبت به این هشدار آگاه می‌کند. ✅اخبار تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو تا سمور دعواشون شده، وای فقط اون وسطی که داره جداشون میکنه☺️ چقدر شبیه ما آدمان... 👤Sarah کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄                        @khandehpak
جاء الاربعين .mp3
16.95M
جاء الاربعين، یا اهل الحسین.. | 🚩شمادعوتید:🌱↷ 『 @madahivelayat
آب باران رفته بود زیر گونی های برنج انبار. وقتی به آقا مهدی باکری خبر دادیم، نشست و شروع به گریه کرد. ازش پرسیدیم: اتفاقی افتاده؟ ایشان هم جواب داد: اگر من نیروی خوبی برای نگهبانی از انبار انتخاب کرده بودم، این اتفاق برای بیت المال نمی افتاد. الآن من مسئول این خسارت هستم و احساس گناه می کنم... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
نماهنگ زیارت کربلا.mp3
3.21M
میخوام یه حرفایی بگم واجبه مستحبی که واسه من واجبه حسابش از تموم دنیا جداست واجب من زیارت کربلاست.. علیه‌السلام🚩 [ مداحی ولایت| @madahivelayat ]
🖼 گنبد گرمایی چیست و چه تاثیری در گرمای زمین دارد؟ @Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ هو کردن مردم هنگام پخش سرود اسرائیل در المپیک پاریس ✅اخبار تهران
🌷 🌷نزدیک سحر بود.خواب دیدم رفتیم کربلا براى زیارت. محمد(صابری) هم با ما بود. همه ما دور ضریح می چرخیدیم اما ضریح دور سر محمد می چرخید!! همان لحظه از خواب پریدم بلند شدم دیدم محمد با آن حال خراب در گوشه ای از اردوگاه اسیران نشسته و مشغول نماز شب است. دستش به سوى آسمان بود و استغفار می كرد. همان لحظه اشک از چشمانم سرازیر شد. با خودم عهد بستم من هم مثل محمد به نماز شب مقید شوم. 🌷سال ٦٩ و يك ماه قبل از تبادل اسرا بود حال محمد بهتر از قبل بود. یک شب بی مقدمه گفت: هر وقت به ایران برگشتید سلام مرا به پدر و مادرم برسانید. قبر امام را هم از طرف من زیارت کنید. بعد ادامه داد: به پدر و مادرم بگویید همانطور که در شهادت برادرم صبر کردید در شهادت من هم صبور باشید. هرچند سخت است. می دانم که مدتها صبر کردید تا مرا ببینید اما مرا نخواهید دید!! 🌷 از صحبت های او تعجب کردیم گفتم: محمد این حرفها چیه؟خدا رو شكر تو حالت خوب شده، چند روز دیگه هم قراره آزاد بشیم. روز بعد در محوطه بودیم. ساعت ٣ عصر محمد گفت: سرم درد می کند چند قطره خون از بینی اش آمد و روى زمین افتاد او را به بهداری بردند. همه دلشان مى خواست اتفاقی نیوفتاده باشد اما .... 🌷.... محمد صابری دلاور خوب خیبری به شهادت رسیده بود. برای محمد تشیع باشکوهی برگزار شد. در کیسه شخصی محمد یک کاغد کوچک بود که حکم وصیت داشت. روی آن نوشته بود اسارت در راه عقیده عین آزادی است. 📚 کتاب خاطرات آزادگان ✾📚 @Dastan 📚✾