فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️🔴 اشکهای شیربچه یمنی به دلیل جاماندن از نماز_جماعت
#مردها در خانه نماز نمیخوانند !!!!!!!
اینکه میگن در آخرالزمان چشمتون به #یمن باشه، بیخود نمیگن......
تربیت فرزند
{ أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ }
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
🌹او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
شهداء القدس
🕊شهید حجت الله امیدوار (حاج صادق)
🕊شهید علی آقا زاده
🕊شهید سعید کریمی
🕊شهید محمد امین صمدی
🕊شهید حسین محمدی
🕊࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐🕊
🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹
راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
📸لوح عكس نوشته/ در انتخابات شركت می كنم
#رای_ميدهم
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کوتاه ولی بسیار کار بردی
♻️ حجامت یا فصد؟
طب جدید یا سنتی؟
کبد را با دارو درمان کنیم یا غذا؟
و ... پاسخِ #سوالات پرتکرار و پرکاربرد.
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید زندهای که هرگاه تصویر و صحنهی تیرخوردنش را در قاب تلویزیون میدیدیم،
نم اشکی از گوشهی چشمانمان جاری میشد
و در دل برایش فاتحهای میخواندیم.
🔹 اما حالا او ....
در حسرت دیدار دوستان شهیدش این شعر را زمزمه میکند و اشک میریزد ...
🩸«الهی هیچ مسافری، از رفیقاش جا نمونه،
بعد امام و شهدا زیاد تو دنیا نمونه ... »
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
♨️ بیحجاب، راحتتریم‼️
🎙 استاد #رحیم_پور #ازغدی
#حجاب
فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
بهترین نصحیت برای یک عمرتون؛
- تا حدی کوتاه بیا که تبدیل به کوتاهترین دیوار نشوی!
- تا حدی مهربان باش که تبدیل به انجام وظیفه نشود!
- تا حدی گرم و صمیمی باش که انتظار بیجا به وجود نیاری!
و در نهایت هم ، از معاشرت با افرادی که در ظاهر مهربانند و پشت سر اهل بدگویی هستند، بپرهیز !
همین.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
⭕️ شهردار حیفا: مهاجران باید مواد غذایی ذخیره کنند در صورتی که جنگ با لبنان شروع شود ، هیچ راهی برای رفتن به فروشگاه های مواد غذایی وجود نخواهد داشت ، ما در مورد شلیک هزاران راکت و موشک به اسرائیل در روز صحبت میکنیم
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ #نماهنگ ویژه ولادت امام جواد(ع)
باب المراد رو در بزن
باب الجواد رو در بزن
✨ولادت با سعادت میوه قلب و در دانهی امام رضا (ع) حضرت جواد الائمه (ع) مبارک باد✨
ان شاءالله همگی حاجت روا شوید
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
🚨هفت ماه پیش #واشنگتن_پست نام #شهید_صادق_امیدزاده را بهعنوان «مغز متفکر طراحی علیه نیروهای آمریکایی» آورده بود...
#ترور
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بهتر نبود وقایع ۷ اکتبر اتفاق نمیافتاد تا غزه اینقدر #شهید نمیداد؟
👈 پاسخ دکتر غلامی
🏷 #فلسطین
#غزه
#اسرائیل
#جنایت_جنگی
#حقوق_بشر
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
حسین اکبری:
شادی روح شهید بزرگوار حسن پرمو صلوات
https://eitaa.com/payamshohadarazavi
✅ روایت زندگی جهادگر شهيد حسن پرمو به قلم راوی عزیز خراسان شمالی آقای عیسی آگاهی :
در سال ۱۳۳۲ در فضايي بهاري ومملو از طراوت گل هايِ روستاي مهمانك از توابع شهرستان مانه و سملقان، چشم به جهان گشود .
پدر او مردي دلخسته بود که دست هاي پينه بسته اش حكايت از زحمت هاي فراوان داشت زيرا دهقاني بود که تلاش صادقانه اش، بركت را بر سر سفره خانواده مي آورد هر چند فقر مالي بر او چیره بود اما تولد دومين پسر خانواده شور و نشاط را در وجودش سرشار كرد و دست ها را به دعا بر داشت و از بارگاه الهي خواست تا فرزندش عاقبت به خير شود. حسن دو سال بيشتر نداشت كه مادرش را از دست داد تا از آن پس گرماي محبت خواهر مهربان، نوازشگر وجودش شود.
دوران كودكي حسن با سختي روزگار سپري شد و محروميت هاي ناشي از استبداد رژيم ستم شاهي، او را از تحصيل محروم كرد. او دوران نوجواني را در كنار طبيعت زيباي روستا و در ترنم هواي پاكش به ياري پدر در انجام فعاليت هاي كشاورزي و دامپروري می پرداخت.
در سن جواني با آراستگي و ادبي كه داشت، او را به عنوان جواني مخلص و صادق مي شناختند و فروتني به عنوان شاخصه ی اخلاقيش، جلوه نمايي مي كرد. او هيچ چيز را فقط براي خود نمي خواست و همواره دوست داشت در داشته هاي خودش ديگران را هم سهيم كند و اين خصوصيات اخلاقي او باعث شد تا در روستا و ميان اقوام، محبوبيت خاصي داشته باشد. او همت والايي داشت و اين مسئله تكامل بخش قوه جوانيش بود.
حسن پس از آنکه از انجام خدمت سربازي معاف شد، همراه برادر بزرگترش رانندگی ماشين آلات راه سازي را آموخت و در شهر های بجنورد و تهران مشغول به کار گردید اما در ميان اين راه، برادرش بر اثر سانحه كاري مصدوم شد و بعد از مدتي از دنيا رفت تا حسن را با غم روزگار تنها بگذارد .
ايام پرشور انقلاب، يكي از دوران سراسر هیجان حسن در جهت پيروزي بود. از آنجا كه پدرش يكي از خادمان مسجد روستا و از بانيان برپايي مراسم مذهبي بود، فرصتي فراهم آمد تا حسن در كنار ياري پدر، مسجد روستا را به كانون فعاليت هاي انقلابي خويش تبديل كند. او در زمان حضور در تهران، با فعاليت هاي انقلاب آشنا شده بود و با فراخواني جوانان روستا، به همراه آنان در تظاهرات و راهپيمائي هاي شهر های آشخانه، بجنورد و قوچان شركت مي كرد.
حسن جواني پايبند به تشكيل خانواده بود و پس از ازدواج، زندگي ساده و بي آلايشي را براي خود و همسرش مهيا كرد و از او خواست تا همواره ساده زيستي و دوري از زرق و برق دنيا را سر لوحه ي زندگي خويش قرار دهد .
پس از پيروزي انقلاب، دغدغه حسن و جوانان انقلابي نظير او حمايت از آرمان ها بود. او با تجربه اي که در زمينه ي رانندگي ماشين آلات راه سازی داشت، با انگيزه ي خدمت به قشر محروم روستايي و تحقق آرمان هاي انقلاب، در مرداد سال۱۳۶۰ به نهاد مقدس جهاد سازندگي گام گذاشت تا این حضور، التيامي باشد بر دردها و رنج هايی كه از محروميت روستا كشيده بود. اين دوران مقارن بود با جنگ تحميلي و حسن که روحيه ی شهامت و شجاعت در وجودش موج مي زد، با تمام اشتياق داوطلب حضور درجبهه شد زيرا در آن زمان، عرصه ی نبرد با دشمن انقلاب را وظيفه ي اصلي خود مي دانست. او به عنوان راننده ی لودر ، از طريق جهاد سازندگي وارد جبهه نبرد شد تا با عزمی استوار زير رگبار آتش دشمن، بدون هيچ واهمه اي براي رزمندگان اسلام سنگر و جان پناه بسازد. تلاش و فداكاري او در جبهه ها به گونه اي بود كه رزمندگان حتي براي لحظه اي حاضر نبودند جبهه را ترك كند زیرا حضور او در جبهه را بسيار ضروري و لازم مي دانستند. او هر بار كه به جبهه مي رفت دل كندن از آنجا را براي خود سخت مي دانست و زماني كه از آنجا به شهر و دیارش باز می گشت، ديگران را هم به حضور در جبهه دعوت می كرد و از آنان مي خواست تا براي حفاظت از كيان و ميهن، وارد عرصه ي جهاد با ظلم شوند. سرانجام حسن در سال ۱۳۶۰ براي شركت در عمليات طريق القدس، عازم جبهه ی نبرد شد. خانواده اش خیلی اصرار کردند تا دیگر به جبهه نرود اما او تصميم خود را گرفته بود و دل كندن از آنجا براي او خیلی دشوار می دانست.
حسن در يك روز برفي با رویي گشاده و روحيه اي مملو از شوق شهادت، از اهالي خانواده و روستا خداحافظي كرد و آرام آرام در ميان سفيدي برف هاي روي زمين، رد قدم هاي خود را بر جا گذاشت؛ ردي كه در میان بارش برف، خيلي زود محو شد تا به این گونه بگوید که حسن ديگر به اين ديار باز نخواهد گشت .
نهمین روز از بهمن سال۱۳۶۰، در منطقه ي تنگه چزابه، در حالي كه زير آتش سنگين دشمن سنگر می ساخت ، بر اثر اصابت تركش خمپاره دشمن، به خيل شهيدان پيوست .