💠 بنا به نگرش اسلام، فرزندآوری فواید فراوانی دارد و داشتن فرزند و باقی گذاشتن نسلی صالح برای هر مسلمانی، امری مبارک و ارزشمند تلقی میشود.
⚠️سزاوار نیست هیچ مسلمانی به اختیار خود بدون ذریه بماند.
📗 قرآن کریم از فرزند تعبیر به باقیات و صالحات کرده است:
"مال و فرزند، زینت زندگی دنیا هستند و نیکیهای ماندگار ثوابش نزد پرودگار تو بهتر و امید بخشتر است.
✅ رسول خدا صلی الله علیه و آله توصیههای فراوانی درباره فرزندآوری دارند که باید از آنها برای جلوگیری از تحدید نسل استفاده کرد.
"ازدواج کنید تا عدّه شما بسیار شود ؛ زیرا من در روز رستاخیز به فزونی شما امتهای دیگر افتخار می کنم."
💠 از منظر اسلام، فرزندآوری نه تنها برای والدین او مایه خیر و برکت است، بلکه در سطح کلان جامعه بشری نیز بسیار ارزشمند تلقی میشود.
✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند:
"چه چیزی مومن را از اینکه اهلی اختیار کند به امید آنکه خداوند فرزندی را نصیب او کند تا زمین را با لااله الا الله سنگین سازد، باز میدارد."
✅ امام سجاد علیه السلام نیز می فرمایند:
فرزند، بهترین نعمت است؛ اگر بماند دعایى است حاضر و چون بمیرد، شفاعت کننده اى است که انسان او را پیشاپیش مى فرستد.
مستدرک الوسائل/ج15/ص112
#ازدواج
#فرزندآوری
👶«دوتا کافی نیست»👶
🆔 @paykah
💥خــــــلاصهی داستــــــان 💥
🧑 #علاءالدین جوانی است که برای گذران زندگی، در کوچه پسکوچههای شهر « #اقربا » به #دزدی مشغول است که ناگهان به خود میآید و میبیند عاشقِ دخترِ سلطان یعنی #یاسمین شده است. جعفر (#وزیر_شاه) که به چابکی و توانایی علاءالدین در دزدی واقف است ، و همچنین از رابطهی عاشقانهی علاءالدین هم #بو_برده ، از او میخواهد که به غاری خارج از شهر (موسوم به #غار_عجایب) برود و در غار بهدنبال یک #چراغ_جادویی بگردد و آن را به وی تحویل دهد تا در عوض، جعفر نیز زمینه را برای #ازدواج علاءالدین و یاسمین فراهم کند. ❤️
😰 علاءالدین وارد غار شده و #چراغ را پیدا میکند ولی هنگام بازگشت، راهِ خروجی بسته شده و زیر خروارها خاک #زندانی_میشود . در همین حین #غولِ_چراغ_جادو ( که نام او #جینی است ) از چراغ خارج شده و به علاءالدین مژده میدهد که میتواند #سه_آرزویِ او را برآورده کند و البته در خروج از غار نیز به اربابِ خود کمک میکند. از آنجا که #عشق_یاسمین در دل علاءالدین موج میزند، بهعنوان آرزوی اول، از جینی میخواهد که او را تبدیل به یک #شاهزاده کند تا بتواند با دختر سلطان ازدواج کند.
🔵 جینی ، علاءالدین را تبدیل به شاهزاده #علی ، شاهزادهی آبابوآ میکند و بههمراه یکدیگر و با تعدادِ زیادی خدمتکار وارد اقربا میشوند و از یاسمین #خواستگاری میکنند. جعفر که شاهزاده علی را #شناخته و میداند علاءالدین با #جادوی غولِ چراغ تبدیل به شاهزاده شده ، چراغ را از علاءالدین #میرُباید و تبدیل به اربابِ جدیدِ جینی میشود. 😱
👊 در ادامه جعفر علیه سلطان #شورش کرده و بهعنوان آرزوی اول، آرزو میکند که سلطانِ اقربا باشد و از #آرزوی_دومش هم برای تبدیل کردنِ خودش به بزرگترین #جادوگر_دنیا ، استفاده میکند . ولی با #زیرکیِ علاءالدین ، جعفر فریب خورده و برای آرزویِ آخر خود ، آرزو میکند که تبدیل به یک #غول_چراغِ_جادو شود تا به گمان خودش #قویترین موجودِ جهانِ هستی باشد؛ غافل از اینکه غولها باید در یک چراغِ تنگ و تاریک زندگی کنند و تابعِ ارباب خود باشند.
☠ با این ترفند، جعفر برخلاف میل باطنیاش در چراغِ جادویِ مخصوصِ خود #محبوس، و همهچیز #ختم_بهخیر میشود. یاسمین هم با تغییرِ قوانینِ کشور، علاءالدین را که از مردم عادیِ جامعه حساب میشود، برای ازدواج #برمیگزیند. 😍
🔰█🔺██متن۲██🔺█🔰
---- ---- ---- ---- ---- ---- ---- ---- ----
#تجربه_من_۴
#سبک_زندگی
#فرزند_آوری
#ازدواج
#قسمت_اول
۱۴سالم بود که شوهرم به خواستگاریم اومد یک دل نه صددل عاشقم بود ولی مابنابردلیلی همچون سن کمم قبول نمی کردیم تااینکه بعد دوسال رفت و آمدهای مداوم قبول کردیم ومن یک سال قبل از ازدواجم ترک تحصیل کرده بودم البته برخلاف میل شخصی صرفا بخاطراینکه توروستای ما جانیفتاده بود دخترها درس بخونن وقالی بافی میکردند.خب بحث ازدواج که پیش اومد دیگه ازفکردرس خوندن هم بیرون رفتم. خلاصه ازدواج کردم و۱۶سالم بود .۱۷سال تمام داشتم که دخترم مریم،باردار شدم ومن بانگاه به همسن وسالهام غصه میخوردم که درس نخوندم .بگذریم،خب دیگه مادرشدم ودیگه همه ی همّ وغمم دخترم بود وقتی دخترم ۵ساله بود بارداری دومم رو تجربه کردم.
ولی خواست خدانبود توسه ماهگی سقط شد خیلی برام دردناک بود چون هم خودم هم شوهرم زیاد بچه دوست داریم،خلاصه اینکه افسرده شدم وبازم به خواست خدا دوماه بعدازسقط متوجه شدم باردارم ودخترم زهرابدنیااومد(البته تمام این زمانهای واین اتفاقات مااصفهان سکونت داشتیم وتنهابودم چون برای کارشوهرم از روستا رفتیم اصفهان)
تو این زمان بود که تنهای تو شهر وبادوتابچه باعث فشارعصبی شده بود تصمیم گرفتیم برگردیم روستا دخترم زهرا ۱۱ماهه بود که برگشتیم(ماجراهای تلخ وشیرین زیادی هست که مجالی براگفتنش نیست)
ادامه دارد....
#تجربه_من_۴
#سبک_زندگی
#فرزند_آوری
#ازدواج
#قسمت_دوم
وقتی اومدیم روستا مادرم کنارم بود و برام فرصت ادامه تحصیل فراهم شد منم ازاین فرصت استفاده کردم وبا کمک خدا تو همون چندماه اول که اومدیم روستامون سیکل رو گرفتم و اول مهر برای اول دبیرستان طرح غیرحضوری ثبت نام کردم.
تو این زمان مریم جون باید می رفت کلاس اول و طبعاً برام سخت می شد چون شوهرم هفته ای چند روز خونه نبود باید برای شغلش به اصفهان می رفت.
من باید برای رفع اشکال به کلاسهای درس میرفتم که باید از روستامون به شهرمجاور میرفتم وباید زهرا روباخودم می بردم ،مریم رومی گذاشتم مدرسه وبازهرا سرکلاس میرفتم زمانی که خواب بود که خوب بود می گذاشتمش پیش مدیرمدرسه ولی وقتایی که بهونه میگرفت بماند...
دیپلم رو دوساله گرفتم حالا زهرا جون ۳سال ونیم داشت که فهمیدم فاطمه جون را باردارم .قبل بارداری قصد داشتم دانشگاه ثبت نام کنم که با بارداری یک سال عقب انداختم وآخرای بارداری باحوزه علمیه خواهران آشنا شدم ماه هشتم بارداری ثبت نام کردم وتوپذیرش قبول شدم.
فاطمه جون شش ماهه بودکه کلاسهای ما شروع شد ترم اول بعدازظهرمی رفتم زهراومریم را پیش مادرم می گذاشتم و فاطمه روباخودم میبردم بچه ی آرومی بود خداروشکر
اساتید ایراد نمی گرفتن میبردمش سرکلاس
ولی ترم دوم برای کمرم مشکل پیش اومد و مرخصی گرفتم ولی ترم بعد دوباره سرکلاس میرفتم(مدرسه ما توشهر مجاورمون بود که باید با مینی بوس می رفتیم فکرشوبکنید زمستون وسرما. ولی ازاینکه درس دین میخوندم وبااینکه لایقتشو ندارم سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف گفته میشدم خیلی خوشحال و راضی بودم )
ادامه دارد...
#تجربه_من_۴
#سبک_زندگی
#فرزند_آوری
#ازدواج
#قسمت_سوم
فراموش نشه که برای اینکه اطرافیان ایرادنگیرن که درس میخونه وبه خونه وزندگیش نمی رسه بیشتر روی بچه هاوخانه داری دقت میکردم فشار زیادبود ولی از ذوق وشوق درس وعلاقه به دخترای گلم برام لذت بخش بود.
فاطمه جون ۴ساله بود که متوجه شدم باردارم البته خودمون بچه میخواستیم(دلم میخواست فاصله سنی بین بچه ها زیادنباشه)که به علت نامشخصی توسه ماهگی سقط شد.
بازم یه سال مرخصی گرفتم بخاطر یک سری مشکلات توان درس خواندن نداشتم مریم وزهرامدرسه میرفتن وبایدکلی وقت برای درسهاشون میگذاشتم ،ازطرفی بعضی ها خیلی بادرس خوندنم مخالف بودند واین ناراحت کننده بود ولی ازاونجایی که پدرومادرم و همسرم تشویقم میکردن قوت قلب میگرفتم وادامه میدادم.😍
مریم خانم دیگه قد کشیده بود برای خودش خانم شده بود بااینکه ۱۴سالش بود پخته ترب نظرمی رسید باحجاب و...بماند تعریف ازخودمیشه😊
چندتایی خواستگارپیدا شد ولی دامادم ازهمه بیشتر اومدورفت تااینکه موافقت ماروجلب کرد و نامزد کردند چندماه بعدهم عقدکردند.خلاصه گذشت تا یک سال ونیم پیش که حلما جون باردارشدم.همه مون خیلی ذوق کردیم بخصوص خودم و شوهرم بقیه فکر میکردن پسرمیخواهیم که ذوق زده هستیم ولی ما برامون فرقی نمیکرد فقط سلامتش برامون مهم بود.
ادامه دارد....
#تجربه_من_۴
#سبک_زندگی
#فرزند_آوری
#ازدواج
#قسمت_چهارم
محیط ما کوچیکه وحرف ونقل زیاده حتی گفته بودن ما برای پسردارشدن درمان کردیم وحرفای دیگه....😔
دوترم قبل، مرخصی زایمان گرفتم تاباخیال راحت به بچه ها برسم.
وقتی زایمان کردم دامادم به دیدنم اومد به حلما هدیه داد و حسابی براش ذوق میکرد تاالانم خیلی دوسش داره عکسهای حلما؛ پروفایل پیامرسانش هست تا میاد خونه مرتب باهاش بازی میکنه وخیلی دوسش داره.(خواهرای گلم که بخاطرداماددار شدن بچه نمیارید باورکنید هیچ مساله ی نداره به نظرمن خیلی هم باحاله😄🌹)
خلاصه اینکه باتمام سختیها و مشکلات خیلی خوشحال وراضیم که ۴تابچه دارم وخداروشکر میکنم..به تجربه من، یک یادو بچه بزرگ کردنش به مراتب سختراز سه یاچهارتا بچه است.
دیگه خیلی از وسایل ولباسها واسباب بازی روداری مثلا ما برای بچه ی اولی خیلی بیشتراز آخری هزینه کردیم
تربیت آخری خیلی بهتروآسونتره چیزای خوب از خواهراشون یاد میگیرن میفهمن چه چیزایی بده نباید انجام بدهند ولی برا اولی و دومی باید وقت میگذاشتی تا متوجه بشه.
تودرسها به هم کمک میکنن توساختن کاردستی انجام آزمایش با هم همکاری میکنند.
به هم املا میگن هم دیگه روحموم میکنن.موهای همدیگه روشونه میکنن البته یه وقتایی سرهم داد میزنن به هم دیگه دفتر نقاشی نمیدن باهم دعوا میکنن خب اینا دیگه طبیعت بچه هاست ویه وقتایی من از بس عصبی میشم سرشان داد میزنم 😅خب دیگه همش که گل و بلبل نیست 😅😂
من الان ۳۵سالمه امسال سطح۲حوزه انشاالله تموم میکنم وبازم انشاالله میخوام سال بعدسطح۳مشاوره بخونم. دیگه اینکه میخوایم برای دخترم جهیزیه تهیه کنیم ان شاءالله تااخرامسال برن سر خونه زندگی خودشون.
ازخواهرای گلم التماس دعا زیاد دارم یاعلی موفق باشید.🌹
🌷برای سلامتی خودشون و دخترای گلشون صلوات 🌷
🆔 @paykah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 عاقبت زن و شوهری که دل میسوزانند!
🔸 توضیحات #استاد_تراشیون در خصوص زوج هایی که در زمان نامزدی، جلب توجه میکنند.
#ازدواج
#نامزدی
╔══❖•°♥ °•❖══╗
@paykah
╚══❖•°♥ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 تو چرا دوماد نمیشی ؟ 😁
🎤 #علی_رضوانی ، مجری برنامه بدون تعارف از طرف انگلیس تحریم شد.
😁😂🤣
❖#ثامن
❖#بدون_تعارف
❖#حاج_قاسم
❖#ازدواج
╔══❖•°♥ °•❖══╗
@paykah
╚══❖•°♥ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ۸ سنت غلط #ازدواج در نگاه رهبر انقلاب
#نشر_رگباری
#ازدواج_آسان
╔══❖•°♥ °•❖══╗
@paykah
╚══❖•°♥ °•❖══╝