#تجربه_من ۱
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
#ناباروری
#معرفی_پزشک
#اشتغال_زنان
#قسمت_اول
سال۸۶ با یک مراسم معمولی ازدواج کردیم و رفتیم یه خونه ۴۰ متری که برای پدر شوهرم بود، ساکن شدیم. یه خونه کوچیک با وسایلی در حد ضرور، کل جهیزیه ام در حد بار یک وانت بود. با اینکه من توی فامیل دختر شاخص و ممتازی بودم ولی برخلاف تصور اقوام خیلی ساده و صمیمی زندگی مشترکمون رو آغاز کردیم.
یک سال بعد زندگی مشترک تصمیم گرفتیم خانواده مون رو توسعه بدیم و عضو جدیدی به جمعمون اضافه کنیم. خیلی زود نتیجه گرفتیم ولی خواست خدا این بود که ما رو در بوته آزمایش و ابتلا قرار بده، خیلی زود هم از دستش دادیم و سقط شد. اما این آزمایش به همینجا ختم نشد. حالا هرچی تلاش میکردیم و دعا و توسل میکردیم، نتیجه نمیگرفتیم.
به متخصص مراجعه کردیم تا در صورت لزوم درمان کنیم، انواع و اقسام آزمایشها و داروهای موثر برای فعال شدن تخمک گذاری و... رو امتحان کردیم ولی فایده ای نداشت.
چهار سال گذشت و دیدن تولد بچه های فامیل روز به روز ما رو غمگین تر و دلشکسته تر میکرد. تا اینکه یکی از دوستان خانم دکتری رو معرفی کرد که فوق العاده حازق بودند و با اینکه توی بیمارستان خصوصی توی قسمت مرکز درمان ناباروری فعالیت میکردن، حاضر شدیم هزینه ی سنگین ویزیتش رو متقبل بشیم. شاید خدا کمک کنه و نتیجه بگیریم. باز هم تمام آزمایشات تکرار شد و ما مشکل خاصی برای بارداری نداشتیم اما بارداری اتفاق نمی افتاد.
خانم دکتر..........، که واقعا همیشه دعاگوشون هستم ، گفتن مشکل شما استرسه ؛ شما بخاطر استرس زیاد باردار نمیشی.(همینجا به همه دوستانی که مشکلشون شبیه من هست توصیه میکنم بخاطر حرف اطرافیان خودتون رو تحت فشار قرار ندید و سعی کنید با توکل و توسل به خدا استرس و اضطراب رو از خودتون دور کنید چون استرس باعث بهم خوردن تعادل جسمی و روانی شما میشه و بخشی از ناکامیهای باروری ناشی از همین مسئله است)
توی این مدت چهار سال من مقطع لیسانس و فوق لیسانسم رو به اتمام رسوندم و فقط پایان نامه فوقم مونده بود، که بعد از یک سفر عمره مفرده (که واقعا یک رویا بود و از توصیف خوبیها و زیباییهاش عاجزم) حدودا یک ماه بعدش با لطف خدا مجدد باردار شدم و از شادی و شعف توی پوست خودم نمیگنجیدم، اما این یکی هم ماندنی نبود. توی سونوگرافی گفتند بعد یازده هفته قلبش نمیزنه و رشدش متوقف شده و یعنی یک جنین مرده دارم. دنیا روی سرم خراب شد، بهار شادی و خوشحالی من به یکباره تبدیل به خزان شد.
با اینکه خیلی روحیه ام خراب بود همش به خودم و همسرم دلداری میدادم و میگفتم اینها امتحان خداست و نباید از لطف و رحمتش ناامید بشیم. ماه بعد محرم بود و بخاطر حال خرابمون به حرم امام رضا علیه السلام پناه بردیم. شب عاشورا روبروی ضریح ایستادم و بعد از سلام و زیارت و عرض تسلیت خدمت امام رئوف ، با ایشون درد دل کردم و ازشون خواستم بحق شهید شش ماهه کربلا ،فرزندان سالم و صالحی به ما عنایت کنند.
ماه بعد باز هم آزمایشم مثبت شد، اما این بار ذوق نکردیم، چون فکر میکردیم سرنوشت قبلیها تکرار میشه ولی خدا چیز دیگه ای میخواست و نتیجه اش فرزند اولم محمدجواد بود.
یک سالگی پسرم، پیشنهاد تدریس توی دانشگاه رو بهم دادند، شغلی که همیشه آرزوش رو داشتم. چند روز در هفته کلاس داشتم و پسرم رو گاهی خونه مادرم و گاهی خونه مادرشوهرم میگذاشتم. وقتی پسرم دو ساله شد و از شیر گرفتم، سریع برای دومی اقدام کردم چون میترسیدم مثل اولی زمان زیادی طول بکشه و نمیخواستم فاصله سنی بچه ها زیاد باشه، اما این بار با دفعه قبل فرق داشت (چون دیگه استرسی نداشتم) بلافاصله باردار شدم.
👈 ادامه در پست بعدی
👶«دوتا کافی نیست»👶
🆔 @paykah
#تجربه_من ۱
#فرزندآوری
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_دوم
با ورود پسر دومم و با وجود کوچیک بودن پسر اولی، سعی کردم روزهای تدریسم رو کاهش بدم تا بچه ها بخاطر نبودن من در کنارشون آسیب نبینند. همچنان مادرم و مادرشوهرم زحمت نگه داری از بچهها رو به عهده گرفته بودند(همینجا دستشون رو میبوسم چون خیلی کمک حالم بودند)
هنوز پسر دومم به دوسالگی نرسیده بود که با ورود سومین کوچولو غافلگیر شدم. در واقع سختیهایی که برای ورود اولین فرزند داشتیم، برای بعدیها تکرار نشد و این بار خدا خواسته صاحب فرزند شدیم.
حالا شرایط برای ادامه تدریسم خیلی سخت شده بود. پسر اولم وارد پیش دبستانی میشد، پسر دومم تازه دو سالگی رو پشت سر گذاشته بود و هنوز نیاز به مراقبت و کمک داشت و حالا یه نوزاد تازه وارد به جمعمون که وابستگی کامل به داشت. تصمیم گیری در مورد ادامه تدریس شاید سخت به نظر میرسید با وجود اینکه خیلی این کار رو دوست داشتم و میدونستم چون قراردادی بود حتی با یکی دو ترم درس نگرفتن این شغل رو از دست خواهم داد؛ اما توکل کردم به خدا و به خاطر شرایط بچهها و نیاز صد در صدشون به حضورم در خانه خیلی راحت از قید کارم زدم و وظیفه ام رو توی این برهه مادری کردن برای بچههام دیدم. به امید روزی که بعد از بزرگ شدن و از آب و گل دراومدنشون دوباره بتونم سراغ تدریس برم و از نو شروع کنم و اصلا از تصمیمم پشیمون نشدم.
با وجود اینکه سه تا پسر شیطون و پر انرژی دارم و همواره در حال شیطنت و خرابکاری توی خونه هستن و بخاطر فاصله کم سنیشون دعواهای برادرانه بخاطر اسباب بازی و ... دارن و سرو صداشون بلند میشه اما من اصلا ابراز ناراحتی نمیکنم و این رو لازمه بچگیشون میدونم.
سعی میکنم خودشون رو هم برای مرتب کردن خونه سهیم کنم و بهشون کارهای کوچیک درحد خودشون بسپرم (هرچند خونه مون به طور کامل مرتب نمیشه ولی همین قدر هم قابل قبوله) سعی میکنم لباسها و کفشها و وسایل بچهها رو تا حد امکان برای داداشهای کوچکترشون هم استفاده کنم و خیلی دور ریز و خریدهای غیرضرور نداشته باشیم.
به جای خوراکی های غیر مفید بیشتر از میوه استفاده میکنیم و گاهی هم خودم براشون کیک و چیپس و ... درست میکنم. به جای بازی با تبلت و... خودمون توی خونه باهم بازی میکنیم .(البته آموزش مجازی پسرم کمی ما رو وابسته به گوشی همراه کرده، که امیدوارم با کم شدن شر کرونا از سرمون با لطف و عنایت خدا،دوباره به شرایط عادی برگردیم)
ان شاءالله خدا به من و همه شما لیاقت تربیت سربازانی شایسته برای امام زمان رو عنایت کنه. و امیدوارم شایستگی دوباره مادرشدن رو داشته باشم و خدا از فضلش چهارمین هدیه اش رو به خانواده ما مرحمت کنه با دعای خیر شما دوستان. و من الله التوفیق.
👶«دوتا کافی نیست»👶
🆔 @paykah
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
👶«دوتا کافی نیست»👶
🆔 @paykah
💢پویش سراسری
#گوشیتو_نیمکت_کن
با اهدای گوشی و تبلت های هوشمند نو و دست دوم سالم به دانش آموزان نیازمند ،، فرصتی را برای تحصیل این عزیزان فراهم کنیم
🍃🌹و دست هایی که واسطه خدا میشوند...تا کودکانی از قافله علم ،عقب نمانند...🌹🍃
🥀🥀روزهای آخر ماه صفر است ،،، ان شالله اجر عزاداریهایتان را با شرکت در طرح کامل کنید.
✨شرکت در پویش با ارسال کلمه #یازهرا_و_نام_شهر_خود به شماره ۰۹۳۶۹۶۳۹۳۴۷ ✨
#معاونت_سیاسی_سپاه_استان_اصفهان
#طرح_ثامن
🍃🌹🍃💢🍃🌹🍃💢🍃🌹🍃💢
#استخدام
پروژه تعمیرات جرثقیل های فولادسازی مجتمع فولاد مبارکه
الزامات :
۱- وضعیت جسمانی مناسب از قبیل سلامت ستون فقرات و شرایط تنفسی و بینایی با ارایه گواهی از پزشک معتمد
۲- دارا بودن دیپلم فنی
۳- ارایه تعهد ۳ ساله خدمت
۴- سلامت روانی با ارایه گواهی از روانشناس معتمد
۵- کسب حداقل نمره در مصاحبه شفاهی
۶- کسب حداقل نمره در ازمون کتبی
جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس ذیل مراجعه فرمایید
https://dejpodsanatsazeh.co.ir/استخدام-شرکت-دژپاد-صنعت-سازه/
*در فضای مجازی، علیه ترس از تحقیر قیام کنید*
در جلسه ای که دوماه پیش در عربستان برگزارشد؛
وزیر خارجه آمریکا ورئیس سازمان سیا سخنرانی کردند!!
درآنجا بن سلمان به پمپئو گفت:
شما به ایران حمله کنید؛
ما تمام هزینه های شما را می پردازیم؛
آنجا پمپئو درجواب گفت:
شما وما واسرائیل شش سال است که نتوانستیم باتمام قوا از پس یمن برآییم؛
آنوقت می خواهید که به ایران حمله کنید؟
الان دیگر نه جنگ ونه تحریمها توانست رژیم تهران را پای میز مذاکره بکشاند!!
تنها راه باقیمانده فضای مجازی و تبلیغات 24 ساعت و دیوانه کننده شبکه های ماهواره برعلیه ملت ایران است؛
باید با تبلیغات کاری کنیم که ایرانی از ایرانی بودن وبالاخص مسلمان بودن خودش شرمنده شود؛
تنها راه همینست!!!
به حمله نظامی فکر نکنید؛
که اگر گلوله ای برعلیه ایران شلیک شود؛
ایران اسرائیل، امارات، بحرین، قطر وکویت را باخاک یکسان خواهد کرد؛
و شما هم به یک ویرانه تبدیل خواهید شد؛
و از ماهم کاری برنخواهدآمد،،
دیدید که با ما در عین الاسد چه کردند؛
و ما نتوانستیم حتی یک گلوله به طرف ایران شلیک کنیم؛
در حالیکه یک پایگاه نظامی مارا زدند؛
و ما حق دادن جواب را از منظر شورای امنیت داشتیم؛
اما توان پاسخگویی را واقعا نداشتیم!!!
پس عاقلانه رفتار کنید احساسی برخورد نکنید!! تنها راه باقیمانده تبلیغات 24 ساعته شبکه های ماهواره ای و فضای اینترنت است؛
و تاجایی که میتوانید شایعات بسازید؛
و اذهان ایرانی را بمباران تبلیغاتی کنید؛
و کاری کنید که ایرانی نتواند سیاه وسفید را شناسایی کند؛
و مذهب و این پیامبر و موعودی که به آن اعتقاد دارند را بگیرید!!
و آنوقت مطمئن باشید که جواب میگیریم.
🆔 @paykah