فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #قافله_سالار
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس با نوحه ای شنیدنی و به یاد ماندنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙... قافله سالار صلا می زند
هر که دم از کرببلا می زند
آید و پوید ز وفا راه بلا را
تا بگشاییم ره کرببلا را...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
🏴 شهادت باب الحوائج ، حضرت امام موسے ڪاظم(ع) تسلیت باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #حماسه_بدر
✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی #گردان_حر #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📌 #قسمت_۲۷
💠 #خط_صفین / روز سوم _ پاتک اول
🖌... نسيم خنک بامدادی جايش را به گرمای داغ جنوب داده و هوائی سوزان و بسیار آزار دهنده فضای منطقه را فرا گرفته بود. خط یکسره زیر آتش بود و شدت و حجم گلوله باران بحدی بود که هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و راکت و موشک به اطراف کانال اصابت می کرد و ترکش های ریز و درشت ، داغ و سفیرکشان از بالای سنگرها رد می شدند.
قشون عظیم تانکها و نفرات پیاده دشمن سرتاسر دشت مقابل را فراگرفته و آماده حرکت بسوی کانال می شدند. شدیداً کمبود موشک داشتم و از برادر حسن محمدی هم خبری نبود. حتماً باید برای رویارویی با تانک ها ، تعدادی موشک تهیه می کردم. اما آتشباران عراقی ها بقدری گسترده و شدید بود که از ترس موج انفجارات و سیل ترکش ها که مثل بارون روی کانال ریخته می شد. جرات خارج شدن از سنگر را نداشتم.
غرش رعب آور تانکها خبر از آغاز تک دشمن داده و صدای خش خش تانک ها فضای منطقه را در برگرفت. با آغاز پیشروی قشون دشمن ، چند فروند هلیکوپتر هجومی و توپ دار عراقی هم بالای سر ستون تانکها ظاهر شده و با گلوله توپ و مسلسل و راکت شروع به زدن سنگرهای بالای خاکریز کردند. داخل کانال به کوره ایی آتشين تبدیل شده و دود و آتش و خاکستر از هر طرف خط به آسمان بر میخواست. اوضاع اصلأ خوب نبود و بدون کوچکترین پشتیبانی زمینی و هوایی زیر آتشباران شدید و گسترده دشمن کاملاً میخکوب و زمین گیر شده بودیم و با گذشت هر دقيقه هم عزيزی پاکباز و دلاور با پيکری خونين و پاره پاره از جمع همرزمان کم و با لبانی خندان و قلبی خشنود به ديدار معشوق می شتافت.
کف سنگر افتاده و جرات تکون خوردن نداشتم که یکدفعه سردار رضا زلفخانی معاون دلاور گردان نیم خیز و نفس زنان وارد سنگر شده و خنده کنان گفت : از بچهها شنیدم که دیشب دنبال موشک می گشتی ! چندتا گونی برات آوردم. بعد هم گونی های پر از موشک را کنار سنگرم گذاشته و سراسیمه لبه خاکریز پریده و با دوربین مشغول وارسی میدان نبرد شد که بلافاصله هم موقعیت شأن شناسایی و آماج رگبار گلوله مسلسل هلیکوپترها و تانکها قرار گرفت و شتابان داخل سنگر پریده و همزمان هم چند راکت هلیکوپتر به بالای خاکریز اصابت و چند گلوله مستقیم توپ تانک هم به دیواره خاکریز خورده و گرد و خاک و دود و خاکستر همه جا را فرا گرفت.
برای لحظاتی مستقیم زیر آتش تانک ها و هلی کوپتر های عراقی بودیم و همانطور که داخل سنگر پناه گرفته بودیم سردار زلفخانی از فعالیت و جابجایی کماندوهای عراقی در داخل حوضچه ها گفته و سفارش اکید کردند که در طول پاتک ، چهار چشمی مواظب نفوذشان به داخل کانال باشم ، بعد هم خداحافظی کرد و نیم خیز از سنگر خارج و زیر آن همه تیر و ترکش و موج انفجار راهی سمت بالای کانال شدند.
با دیدن رفتار بی پروا و شجاعانه سردار زلفخانی قوت قلب و جرات فراوانی یافته و بی توجه به باران ترکش ها و سنگ و کلوخ شروع به آماده نمودن موشک ها کردم و بعدش هم به لبه خاکریز پریده و خیلی با احتیاط مشغول وارسی میدان نبرد شدم. قشون عظیم تانکها و نيروهای عراقی داشتند گام به گام به کانال نزدیک و نزدیکتر می شدند و هلیکوپترها از آسمان و تانکها از زمین با گلوله توپ و رگبار مسلسل ، اجازه تکان خوردن را به کسی نمی دادند. داخل حوضچه ها هم شلوغ بود و تعداد زیادی کماندو در داخل حوضچه پنجم اجتماع کرده بودند. فکر می کردم که طبق روال تک های قبلی ، قشون اصلی دشمن وسط میدان ایستاده و فقط تانک های تی ۷۲ به خط خواهند زد ، اما با تعجب دیدم که اینبار تاکتیک عراقی ها کاملاً تغییر کرده و دارند با کل قشون به سمت خط پدافندی می آیند...
🌀 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#رزمندگان_زنجان
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #نبرد_فاو
💠 قسمت یازدهم
📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی #والفجر_هشت و حال و هوای رزمندگان اسلام در این عملیات غرورآفرین
... به ياران شورآفرين خدا
به سنگر نشينان بی ادعا
به تكبيرگويان گلگون كفن
به كشتی نشينان طوفان شكن
به سربند و سنگر به آتش به دود
به نام آوران بسيجی درود...
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
♦️ #عملیات_والفجر_۸ در بهمنماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمهالزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند.
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #اوج_ایثار
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری در شب آغازین عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :
🖌... در شامگاه بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ رزمندگان سلحشور #استان_زنجان در قالب گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا آغازگر عملیات بزرگ و سرنوشت سازی می شوند که نام مبارک #والفجر_هشت بر آن نهاده می شود .
غواصان شیردل خط شکن به سمت آنطرف اروندرود حرکت میکنند تا در سوکت کامل سنگرهای نگهبانی را غافلگیر و خفه کنند تا موج دوم نیروها بتوانند با قایق خود را به آنطرف برسانند .
همه چیز داشت بخوبی پیش میرفت که ناگهان غواصان دسته اول به فرماندهی بسیجی دلاور #شهید_مجید_آهومند در کنار موانع در هم پیچیده دشمن شناسایی شده و ناجوانمردانه یک به یک در داخل آب به شهادت می رسند و با آگاهی دشمن از آغاز عملیات ، منطقه به جهنمی آتشین مبدل میشود .
نورافکن های بیشماری روشن و سطح رودخانه مانند روز روشن میشود و سیلی از منورها در آسمان روشن و منطقه کاملاً قابل رویت می گردد. رگبار گلوله دوشکاها و مسلسل های ضد هوایی و موشک های آرپی جی ۷ و ۱۱ همچون باران شروع به باریدن کرده و اجازه جنب خوردن به کسی نمی دهد .
بعثی ها سمت راست اسکله چهار چراغه یک قبضه توپ ضدهوایی۲۳ مستقر کرده بودند که بی وقفه تیراندازی میکرد و اجازه حرکت قایق ها را نمی داد.
اوضاع کاملآ به هم ریخته و فرماندهان باید هرچه سریعتر فکری می کردند تا عملیات با شکست مواجه نشود . اگر ضدهوایی خاموش نمی شد عبور قایق ها غیر ممکن بود و اگر تا یکی دو ساعت دیگر حرکت نمیکردند ، جزر اروند آغاز و تمام قایق ها به گل می نشستند.
سردار رشید اسلام #حاج_محمدتقی_اوصانلو معاونت دلاور گردان راهکاری یافته و برای عملی کردنش دنبال دلاوری نترس و بی باک میگردد ، ناگهان چشمش به بسیجی غواص حسین شاکری می افتاد که در داخل قایقی کنار سکاندار و دوشکاچی نشسته . سریع به سراغش رفته و بی تعارف و حاشیه میگوید : حسین جان ! به یک نفر داوطلب از جان گذشته نیاز داریم که با قایق خودشو به سنکر پدافند هوایی بکوبد تا بتونیم قایق ها را حرکت بدیم .
حسین خنده نازی کرده و می گوید از ما بهتر کسی را سراغ داری و بلافاصله هم با سردار نحوه انجام کار را بررسی و به سمت دشمن حرکت میکند .
حسین انقلابی بود و جهادی کار می کرد. در لحظه های سخت و حساس مردانه در وسط میدان بود و در مقابل دشمن کم نمی آورد .
سردار اوصانلو از کنار نهر شاهد ایثار و فداکاری حسین و دو تن از یارانش بود که شتابان داشتند به سمت خطوط دشمن در آنطرف اروند می رفتند ، راهی که دیگر بازگشتی نداشت و باید از همه چیزشان می گذشتند .
قایق با سرعت بسیار بالا به موانع در هم پیچیده عراقی ها رسیده و با بلند کردن موتورها ، آنچنانی سمت سنگر پدافند هوایی پرش میکند که خدمه بزدل پدافند از ترس و وحشت شروع به فرار از سنگر نموده و ضدهوایی از کار افتاده و خاموش میشود.
با کور شدن آتش پدافند ، قایق ها شروع به حرکت کرده و رزمندگان با فریادهای الله اکبر و یا زهرا (س) پای در خاک عراق گذاشته و در همان ساعت اول گردان به تمام اهداف خود در ساحل اروند دست یافته و منطقه برای ورود نیروهای موج سوم و فتح شهر بندری فاو آماده می شود .
صبح عملیات زمین منطقه نمناک از باران دیشب بود .از نخلستان ها بوی زیبای نینوا می آمد. اجساد مطهر شهدا گوشه و کنار ساحل ساکت و آرام افتاده بودند .اما پیکر زخمی و شکسته بسیجی دلاور غواص شهید حسین شاکری کمی دورتر ، کنار اسکله چهار چراغه غرق در خون روی خاک افتاده بود.چه منظره جانسوزی!
سیم های خاردار تا عمق انگشتان حسین فرو رفته و از طرف دیگر بیرون زده بودند …
تصویری زیبا از جمله ی ..”ما رایت الا جمیلا “نقاشی کرده بودند ..
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
🖍 خاطره از زبان سردار رشید اسلام #حاج_محمدتقی_اوصانلو در حسینیه عظم زنجان
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #غواص_حماسه_ساز
📽 مصاحبه شیرین و پر از خنده و شادی بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری قبل از آغاز عملیات #والفجر_۸
💔 خنده تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند ، خنده ی گل زیباست..
🇮🇷 شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری_نوری از بسیجیان جسور و نترس #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سن ، از اوائل جنگ پای به میادین نبرد حق علیه باطل گزارده و بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ و چندین بار مجروحیت ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات و هدایتگر یکی از دسته های خط شکن غواص گردان حضرت علی اصغر (ع) #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت منطقه عملیاتی اروندرود در سن ۱۹ سالگی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #وادی_عشق
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس با نوحه ای شنیدنی و به یاد ماندنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙... وادی عشقم دیار کربلاست
ساربان آهسته ران
کوی جانان جلوه گاه کبریاست
ساربان آهسته ران
این مکان باشد تجلیگاه عشق
ابتدای راه عشق
خاک پاکش روح بخش و جان فزاست
ساربان آهسته ران
قافله سالار این وادی منم
کاروان عشق را هادی منم
روح عدل و نور آزادی منم
این دیار جان نثاران خداست
ساربان آهسته ران
حق در اینجا هدیه ی جان می خرد
گلپر خون شهیدان می خرد
بهترین ها بهر قربان می خرد
مقصد قربانیم در این مناست....
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #حماسه_بدر
✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی #گردان_حر #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📌 #قسمت_۲۸
💠 #خط_صفین / روز سوم _ پاتک اول
🖌... وضعيت کانال داشت زير آتشباران بی امان عراقی ها لحظه به لحظه بد و بدتر می شد و قشون عظیم و بیشمار تانکها و نیروهای پیاده و کماندو عراقی داشتند دقيقه به دقيقه به خط نزديک و نزديکتر می شدند. غرش سهمناک و صدای دلخراش شنی تانکها،همچون پتکی آهنين و سنگين بر روح و جسمم فرود می آمد و باعث ايجاد رعب و دل شوره در اعماق دلم می شد. باور نکردنی بود تعداد تانکهای دشمن دهها برابر مدافعان خسته و بی رمق و بی خواب داخل کانال شده بود. حالا نفرات پیاده و کماندو بماند که چشم از شمارش شأن عاجز و ناتوان بود .
در فکر و انديشه حفاظت از خط و چگونگی مقابله با تک سنگين دشمن بودم ولی با ديدن آن همه تانک مدرن و تجهيزات قوی و دهها گردان از نفرات پياده و کماندوهای ورزيده گارد رياست جمهوری عراق،که سرتاسر پنهای دشت مقابل را فرا گرفته بودند و با وجود آتش شديد و سنگینی که از آسمان و زمين بر روی مواضع دفاعی گردان ريخته می شد. طوری که احدی توان برخاستن و جرات نگاه کردن به جلو را نداشت و با برآورد امکانات و تجهيزات بسيار اندک و محدود خودمان که در کل شامل سی يا چهل نفر نيروی بسيجی و پاسدار و چند قبضه تيربار سبک و آرپی جی هفت و اسلحه کلاش و چندين جعبه نارنجک دستی می شد و با توجه به خستگی و بيخوابی شديد همرزمان که چند شبانه روز متوالی با تمامی توان در حال جنگ و گريز و مقاومت بودند. انجام اينکار نه تنها از نظر عقلی بعيد و غيرممکن می نمود،بلکه در ميدان عمل نيز کاری بس سخت و دشوار و حتی ناشدنی به نظر می آمد و تفکر پيرامون همين مسايل چنان دل نگران و پريشان خاطرم کرده بود که وجودم پر از دلهره و اضطراب شده بود.
قشون دشمن در پناه آتش تهیه سنگین زمینی و هوایی خود را به نزدیکی های کانال رسانیده و باردیگر نبردی نزدیک و نابرابر آغاز شد.تعداد بیشماری تانک تی ۷۲ بصورت افقی و در کنار هم در جلوی قشون دشمن حرکت می کردند و نقش سپری ضد موشک برای بقیه تانکها بازی می کردند و برای همین هم هرچه موشک شلیک کردیم به تانکهای تی ۷۲ خورده و کمانه کردند و قشون عظیم دشمن بدون لحظه ای ایست و توقف به سمت خط پیش آمد.
دقایق بسیار وحشتناک و دلهره آوری بود.تانک ها مستقیم به دل خاکریز زده و مقابل دیدگان مات و مبهوت مان داشتند از چند نقطه مختلف به کانال نزدیک و نزدیکتر می شدند. همه رزمندگان با آن امکانات و تجهیزات کم هرچه در توان داشتند ، مایه گذاشته و مردانه جنگیده و می جنگیدند. اما انگاری اینبار اوضاع کاملآ فرق می کرد و پیروزی تجهیزات و تسلیحات بود و کاری هم از دست کسی بر نمی آمد. سایه شوم وحشت داخل کانال افتاده و همه نگران سقوط خط و افتادن کانال به دست عراقی ها بودیم. با سقوط خط و شکست و اسارت و حقارت بعد آن فاصله آنچنانی نداشتیم که ناگهان فریادهای بلند سردار زلفخانی در کانال طنین انداز شد که تانک های عقبی را بزنید! سردار دلاورانه طول خط را پیموده و ضمن تشویق و ترغیب رزمندگان به ایستادگی و مقاومت ، آر پی جی زنها را توصیه به زدن تانکهای ردیف دوم و سوم قشون عراقی ها میکردند.
حرکت شجاعانه و بی باکانه سردار زلفخانی زیر آن همه آتش و تیر و ترکش، جان تازه ای به کالبد خسته و ناامید رزمندگان دمیده و از هر سوی خط ، آر پی جی زنها شروع به زدن تانکهای عقبی دشمن کردند و طولی هم نکشید که با عنایات الهی و ایثار و شجاعت همسنگران اولین تانک دشمن در ردیف دوم مورد اصابت موشک قرار گرفته و با صدای مهیبی منفجر و شروع به سوختن کرد. تانکهای کناری و پشتی تانک شکار شده با دیدن این صحنه چنان دچار ترس و وحشت شدند که آرایش جنگی را فراموش و هر کدام به سمتی شروع به فرار کردند. تانک های پیش قراول تی ۷۲ هم که به خاکریز رسیده و تنها چندمتری با ورود به کانال فاصله داشتند. با دیدن فرار همقطاران ، سریع دست از پیشروی برداشته و هراسان دور زده و سراسیمه از مقابل خاکریز دور شدند. درست در این زمان دومین تانک عراقی هم هدف موشک رزمندگان قرار گرفته و منهدم شد و همین امر هم باعث هراس و درهم آمیختگی بیشتر قشون وحشت زده دشمن شد.
باور کردنش سخته ، اما اینبار هم با عنایات رب کریم و ایثار و فداکاری رزمندگان طمع تلخ شکست را به عراقی ها چشانیده و دوباره صدای فریادهای بلند الله اکبر و صلوات همرزمان فضای منطقه را پرکرد . قشون مجهز و پرتعداد دشمن هم که فقط چند قدمی با شکستن خط و پیروزی فاصله داشت. آنچنان ترسیده و دچار فروپاشی شد که همه تانکها فرار کرده و نیروهای پیاده و کماندو در میانه میدان بطرز خنده داری پخش و پراکنده شدند...
🌀 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#رزمندگان_زنجان
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab