eitaa logo
پلاک ۱۳
102 دنبال‌کننده
704 عکس
139 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡 امام باقر علیه‌السلام: 🧡 وَجَدنا في كِتابِ عَلِيٍّ عليه السلام أنَّ رَسولَ اللّه صلي الله عليه و آله قالَ وهُوَ عَلى مِنبَرِهِ: وَالَّذي لا إلهَ إلاّ هُوَ، ما اُعطِيَ مُؤمِنٌ قَطُّ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ إلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه، ورَجائِهِ لَهُ، وحُسنِ خُلُقِهِ، وَالكَفِّ عَنِ اغتِيابِ المُؤمِنينَ. 🧡 در كتاب على عليه‌السلام ديديم كه پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله روى منبر فرمود: سوگند به آن كه معبودى جز او نيست، هرگز به هيچ مؤمنى خير دنيا و آخرت داده نشد، مگر به سبب خوش‌گمانى‌اش به خدا و اميدش به او، و خوش‌خويى‌اش، و خوددارى از غيبت‌كردن از مؤمنان. 🧡 کافی، ج۲، ص۷۱، ح۲ @pelak13
پلاک ۱۳
بهش میگم وقتی فیلم یوسف پیامبر (ص) رو می‌بینی، دلت نمی‌گیره که بعضی بازیگرهاش فوت کردند؟ بعضی‌ها خیلی پیر شدند؟ بعضی‌ها خیلی تغییر کردند؟ با تعجب میگه خب فیلمش قدیمیه! [یعنی: این گذر زمان خیلی طبیعیه و جای دلگرفتگی نداره!] با خودم میگم از این نظر، آدم‌هایی که منطقشون به احساساتشون غلبه داره چقدر راحت‌ترن. لابد از این که یک آشنا اسباب‌کشی کنه هم دلشون نمی‌گیره، یا این که یک مغازهٔ کوچیک ساعت ۱۲ شب باز باشه و یه پیرمرد اونجا تنها نشسته باشه، یا از دیدن یک گل پرپر شده روی زمین، یا ورق‌زدن کتاب ادبیات چند سال قبل و خوندن شعرهایی که برهه‌ای از زمان همدم روزها بودند... احساساتی بودن یعنی عبور هزاران حس از دلت با کوچک‌ترین محرّک‌ها! آدم اذیت میشه؟ گاهی. اما باید منصف بود. ابعاد مثبتی هم هست؛ مثلاً به‌سادگی می‌تونی از شکلاتی که کسی میذاره توی دستت بی‌اندازه ذوق‌زده بشی، تا مدت‌ها بابت اینکه کسی بهت گفته «اینو تو وسایلم دیدم گفتم بدمش به تو» خوشحال باشی، و یک لبخند معمولی برای مدتی طولانی به وجد بیاردت. @pelak13
پلاک ۱۳
همسایهٔ سمت راستی، زنگ در خونهٔ همسایهٔ بالایی رو زد. همسایهٔ بالایی پرسید کیه؟ و اون خانوم جواب داد: «هاجر خانوم؟ تنهایی؟». هاجر خانوم در رو باز کرد و گفت «آره»؛ همسایهٔ سمت راستی هم بدون حرف دیگه‌ای اومد داخل و رفت بالا. همینطور که مشغول کارهام بودم و این مکالمهٔ کوتاه رو می‌شنیدم، متعجب به خودم گفتم چقدر راحت! و بعد به این فکر کردم که من چقدر از بچگی تا حالا ملاحظه‌کار بوده‌م! وقتی ۱۲ ساله بودم، همسایهٔ ۲۴ ساله‌ای داشتیم که یه پسر چند ماهه داشت، معمولاً خودش و پسرش تنها بودن. خیلی دوستشون داشتم، می‌رفتم پیششون و با پسرش بازی می‌کردم، اونم با من حرف میزد. می‌دونی، هرطور حساب کنی، حضور من براش خوشحال‌کننده بود. من فضول نبودم، خرابکار نبودم، بچه‌شو مدتی نگه میداشتم و حرف‌هاش رو هم گوش میدادم. با این حال...؟ با این حال هروقت می‌خواستم برم خونه‌شون، به خودم می‌گفتم یعنی برم بگم من می‌خوام پیش شما باشم؟ عجیب نیست؟ بعد از مامان می‌پرسیدم بیسکوییت یا کیک داریم؟ میشه یکمی ببرم برای فاطمه خانوم؟ مامان هم انگار که حسم رو درک کنه، می‌گفت ببر. و من به بهانهٔ اون چهار پنج تا بیسکوییت می‌رفتم دم در، تا فاطمه خانوم خودش بهم بگه بیا داخل...! حتی وقتی دانشجو شدم، گاهی اگر دلم برای یکی از اساتیدم تنگ میشد؛ می‌رفتم یه کتاب یا مقالهٔ مرتبط به تخصص اون استاد رو می‌خوندم که از توش سؤال پیدا کنم، بعد به بهانهٔ سؤال‌کردن می‌رفتم پیشش! هیچ‌وقت نشد که در بزنم و بی‌مقدمه بگم سلام، می‌خواستم حالتونو بپرسم! با اینکه کلاً با اساتیدمون صمیمی بودیم... و حالا هم... با خودم میگم خب مثلاً زنگ بزنم به فلانی و بگم چیکار دارم؟! من همیشه نگران بودم و هستم که مزاحم کسی نباشم! نگران این که خب وقتی حرفی برای گفتن ندارم، مکالمه رو شروع بکنم که به کجا برسه؟ با تمام احساساتی‌بودنی که پست قبل ازش گفتم، ذهن منطقیم هربار بخوام با کسی صحبت کنم، ازم می‌پرسه: «اول بگو چرا؟» و اگر بگم چون دلتنگش شدم، یا بگم چون دوستش دارم، چون می‌خوام صداشو بشنوم، ذهنم پوزخند میزنه و میگه: «همین؟! منطقی نیست». امروز با شنیدن مکالمهٔ دو همسایه، همین ذهن برگشت و بهم گفت اما منطقی هم نیست که تو اینقدر بیش از حد ملاحظه‌کاری! حداقل آدم با دو سه تا هاجر خانوم تو زندگیش اینطوری نباشه دیگه، وگرنه خیلی تنها میشه! من بهت‌زده و حیران رو‌به‌روی ذهنم ایستادم و گفتم: خب چرا میزنی زیرش، مگه خودت بهم نگفته بودی؟! ... شونه بالا انداخت و جواب داد: به من چه! ~ نه این که ملاحظه‌کار بودن «بد» باشه، اتفاقاً باعث میشه اطرافیانت از جانب تو آسوده باشن. اما «حد» داره... ~ عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت/دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود! عقل منطق داشت حرفش را به کرسی می‌نشاند/دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود ... @pelak13
امروز سالگرد فوت مادربزرگمه، میشه براش یه فاتحه بخونید لطفاً؟ منم برای رفتگان شما فاتحه می‌خونم ❤️
هدایت شده از منبرک
🗓 به مناسبت 17 آذر، سالروز شهادت شاهرخ ضرغام ✅ تا شهادت ⁉️ یکی از مسائلی که برای انسان همیشه پرجاذبه بوده و همیشه هم سوال است، این است که بعضی از انسان هایی که آدم های خوبی نبودند چه اعمالی انجام دادند که در نهایت خدا دستشان را گرفت؟ 🔹 یکیشان جناب حر است، چه شد که دست حر گرفته شد اما دست عمر سعد گرفته نشد؟ 🔸 طیب حاج رضایی چطور شد؟ 🔹 شاهرخ ضرغام که قبل از انقلاب در کاباره کار می کرد و بدنش پر خالکوبی بود، چه شد؟ 🔸 احمد بیابانی که قمه کش بود، چه شد که توبه کرد و شهید شد؟ 🔹 کاظم عبدالامیر که مسئول شکنجه اسرای ایرانی در تکریت ۵ بود، چه شد که شهید مدافع حرم شد؟ و … 📙 در کتاب «تا شهادت» سرگذشت ۴۰ نفری که انسان های خوبی نبودند اما توبه کردند و به جایگاه های عالی رسیدند، آمده است. مثلا افرادی که در جمهوری اسلامی به خاطر مواد مخدر حکم اعدام برایشان آمده بود، اما این ها رفتند و شهید شدند. 💠 🆔 @manbarak
هدایت شده از منبرک
🗓 به مناسبت 17 آذر، سالروز شهادت شاهرخ ضرغام ❇️ احترام به مقدسات 📍 در طول تاریخ افراد خوبی بودند، که خوب نماندند و بسیاری از افراد انسان های خوب نبودند، اما خوب شدند. دلایل بسیار زیادی دارد که انسان عاقبت به خیر یا شر بشود، اما یک مورد در تمام زندگی این افراد مشخص بود: ✅ احترام به مقدسات و بی احترامی به مقدسات. 🔹 تمام کسانی که عاقبت به خیر شدند این وجه مشترک را داشتند که احترام به مقدسات می گذاشتند. 🔹 اگر جناب حر توانست توبه کند به خاطر این بود که به امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) احترام می گذاشت. 🔹 اگر طیب حاج رضایی توفیق توبه پیدا کرد به دلیل این بود که به امام (ره) احترام می گذاشت. ________________ 📖 داستانک 🔸 یکی از آن افراد شاهرخ ضرغام بود. شاهرخ مثل بسیاری از جوان های قبل از انقلاب، چون بستر فساد برایشان فراهم بود، فاسد شده بود. اهل شراب و فساد بود. در کاباره کار می کرد. تمام بدنش پر خالکوبی بود؛ اما به مقدسات احترام می گذاشت. 🔸 با اینکه خودش از برخی باج می‌گرفت ولی گاهی از ستم‌دیدگان حمایت می‌کرد. ازجمله روحیات او این بود که ماه رمضان روزه می‌گرفت و نماز می‌خواند. محرم و صفر، لب به شراب نمی‌زد . سیگاری نبود و سیگار نمی‌کشید. به فقیران بسیار کمک می‌کرد و گاهی حاتم‌بخشی‌هایی می‌کرد. عاشق امام‌حسین علیه السلام و مراجع تقلید بود. به سیدها و روحانیان نیز احترام می‌گذاشت. ✳️ یکی از ویژگی‌های بارز او، غیرت‌مندی بود و همین روحیات و مسائل باعث ‌شد که بعد‌ از انقلاب عوض شده و راهی جبهه شود. چون بدنش پر ازخالکوبی بود گفت: «خدایا اول پاکش کن بعد خاکش کن» و در روز ۱۷ آذر ۱۳۵۹ به دیدار معبودش شتافت و آسمانی شد… 📚 منبع: خاطرات شاهرخ ضرغام در کتاب «شاهرخ، حر انقلاب» موجود است. ✅ احترام به مقدسات کار را درست می کند. مثلا: ⏺ کسی می بیند تکه نانی در خیابان افتاده است، خم می شود و آن را کناری می گذارد. ⏺ کسی روزنامه ای که کف مغازه پهن است را بر می دارد، که اسماء مقدسش درونش نباشد. ⏺ کسی که به رهبری احترام می گذارد. کسی که به مراجع و سادات احترام می گذارد. 💠 🆔 @manbarak
پلاک ۱۳
🗓 به مناسبت 17 آذر، سالروز شهادت شاهرخ ضرغام ❇️ احترام به مقدسات 📍 در طول تاریخ افراد خوبی بودند،
اتفاقاً چقدر الآن این درد احترام‌نگذاشتن وجود داره! فضای مجازی فضای تمسخر و طعنه و کنایه شده ... جوک ساختن دربارهٔ هرچیزی، شوخی‌کردن با هرچیزی! فکر می‌کنیم تأثیری نداره؛ خب ما که داریم نمازمون رو می‌خونیم، زیارتمون رو میریم... ولی وای از تأثیرات ذره‌ذره ... ... دربارهٔ نقد و گله‌ها هم همین شده! روزی با یکی از دوستان دربارهٔ یکی از روحانیون صحبت می‌کردیم، کلیپ مسخره‌کردن اون روحانی رو فرستاد بهش گفتم من گاردی در برابر نقد به این آدم ندارم، معصوم که نیست، باشه نقد می‌کنیم ... اما از تمسخر و طعنه، نقد درست درنمیاد؛ نه اندیشمندانه ست، نه جوانمردانه، نه روشنفکرانه! فقط بحث رو به حاشیه می‌بره و در نهایت به هیچی نمی‌رسیم ... و البته هم‌چنان هم، چه بسیارند کسانی که چند پله از فضای رایج بالاترند و بدون تمسخر، فقط منطقی و منصفانه نقد می‌کنند. و چقدر این افراد دل‌انگیزند! ❤️
شخصی به نزد آیت الله شاه آبادی «استاد حضرت امام» آمد و گفت: من از نماز خواندن لذّت نمی‌برم، به برخی از گناهان هم علاقه دارم، ذکری هست که... آیت الله شاه آبادی بلافاصله گفت: شما موسیقی حرام گوش میکنی؟ طرف به یکباره جا خورد و حرف ایشان را تایید کرد. آیت الله شاه آبادی فرمودند: ذکر لازم نیست، موسیقی حرام را ترک کنید، صدای حرام انسان را به گناه علاقه‌مند و در نتیجه از نماز دور و بی‌ علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم میکند!🌱 | | @najvagraphy | نجوا
امروز دنبال یه واژهٔ مترادف برای «اصلاح» بودم. چون اصلاح یه طوریه انگار اون چیزی که تغییر میکنه قبلش مشکلی داشته؛ ولی من می‌خواستم واژه‌ای باشه که مشخص بشه مشکلی نبوده، فقط بهتر شده. بعد فکر می‌کنید توی فرهنگ لغت چی پیدا کردم؟ «بِه‌سازی» 🥺 چقدر دل‌انگیز ❤️ @pelak13